bato-adv
کد خبر: ۴۶۳۱۹۷

دو ادعا در پرونده آدم ربایی نویسنده جوان

دو ادعا در پرونده آدم ربایی نویسنده جوان
چند روز قبل مرد جوانی به پلیس رفت و از ربوده شدنش توسط آدم ربایان اجیر شده خبر داد. او گفت: در حال رفتن به خانه‌ام بودم که خودروی پژویی راهم را مسدود کرد. سرنشینان خودرو با تهدید مرا سوار خودرو کرده و راننده که پسر جوانی بود به راه افتاد. مردان ناشناس با تهدید چاقو مرا وادار کردند چند سفته و برگه را امضا کنم و حتی اثر انگشتم را نیز گرفتند. آن‌ها بیش از یک میلیارد تومان از من سفته گرفتند.
تاریخ انتشار: ۱۱:۲۸ - ۰۲ آذر ۱۳۹۹

بازپرس جنایی که با شکایت یک مرد نویسنده مبنی بر ربوده شدنش به دستور یک زن دستور تحقیق و بازجویی از زن جوان را صادر کرده بود وقتی اظهارات وی را شنید با سناریوی دیگری رو به‌رو شد.

به‌گزارش ایران، چند روز قبل مرد جوانی به پلیس رفت و از ربوده شدنش توسط آدم ربایان اجیر شده خبر داد. او گفت: در حال رفتن به خانه‌ام بودم که خودروی پژویی راهم را مسدود کرد. سرنشینان خودرو با تهدید مرا سوار خودرو کرده و راننده که پسر جوانی بود به راه افتاد. هر‌چه می‌پرسیدم چرا مرا ربوده‌اید و به‌کجا می‌برید جوابی نمی‌دادند. مسافت زیادی نرفته بودیم که راننده در خیابانی خلوت توقف کرد.

مردان ناشناس با تهدید چاقو مرا وادار کردند چند سفته و برگه را امضا کنم و حتی اثر انگشتم را نیز گرفتند. آن‌ها بیش از یک میلیارد تومان از من سفته گرفتند. بعد هم مرا از خودرو پیاده کرده و فرار کردند. فکر می‌کنم آن‌ها را دختر جوانی به‌نام فتانه اجیر کرده باشد، چون با او اختلاف حساب دارم.

آگهی استخدام

با شکایت مرد جوان که فرشاد نام داشت، تحقیقات به دستور بازپرس شعبه نهم دادسرای امور جنایی تهران آغاز شد. در نخستین گام تیم تحقیق به سراغ دوربین‌های مداربسته محلی که مرد جوان مدعی بود او را ربوده و همچنین رهایش کرده‌اند پرداختند، اما هیچ مورد آدم ربایی توسط دوربین‌ها ثبت نشده بود.

در ادامه تحقیقات فتانه احضار و تحت بازجویی قرار گرفت این دختر ۳۲ ساله گفت: سناریوی آدم ربایی ساخته خود فرشاد است. او می‌خواهد با این شکایت مرا به دردسر بیندازد.

فرشاد در کارخانه‌ای کار می‌کند و به قول خودش شغل دومش نویسندگی و تدوین است.

او مدتی قبل در فضای مجازی آگهی استخدام همکار نویسنده داده بود. وقتی تماس گرفتم گفت که در حال نوشتن یک کتاب است و به‌دنبال کسی می‌گردد تا کمکش کند. بعد از توافق بر سر کار و دستمزد با فرشاد همکار شدم، بعد از مدتی هم به یکدیگر علاقه‌مند شدیم. اما بعد از مدتی فرشاد به بهانه‌های مختلف از من پول قرض گرفت. من که تصور می‌کردم با او همکارم و بزودی قرار است شریک زندگی‌ام شود این پول‌ها را به او قرض دادم. حدود ۱۰۰ میلیون تومان از من پول گرفت این پول‌ها تمام پس‌انداز و نتیجه فروش طلاهایم بود. اما بعد از مدتی متوجه شدم وعده‌های او برای ازدواج دروغین است.

بعد هم فهمیدم فرشاد نه قصد پرداخت دستمزدم را دارد نه می‌خواهد طلبم را بدهد. وقتی به او اعتراض کردم رفتارش با من تغییر کرد و بعد هم این شکایت دروغین را مطرح کرد.

به‌دنبال اظهارات دختر جوان، بازپرس سهرابی دستور تحقیقات و بررسی صحت و سقم اظهارات آن‌ها را صادر کرد.

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv