با همه فراز و فرودها امیر قلعهنویی هنوز موفقترین مربی تاریخ لیگ برتر ایران است. رزومه او آن قدر قدرتمند هست که همین حالا بعد از سالها نتیجه نگرفتن، باز بازار کار دارد و با یک قرارداد قابل توجه روی نیمکت گلگهر سیرجان نشسته است. با این همه اگر قرار باشد یکی از بارزترین ویژگیهای امیر در این سالها را به یاد بیاوریم، باید به گارد او علیه مربیان خارجی اشاره کنیم. قلعهنویی سردمدار ضدیت با بسیاری از مربیان خارجی بوده که در این سالها وارد فوتبال ایران شدهاند. از او نقل قولهای زیادی در مذمت موبورها و چشم رنگیها در حافظه فوتبال ایران به یادگار مانده است.
قلعهنویی همیشه اعتقاد داشته اینجا «مرغ همسایه غاز است» و اگر یک خارجی نتایج او را میگرفت، مجسمهاش را میساختند. برای پیدا کردن آخرین نطق امیر علیه مربیان خارجی اتفاقا نیازی نیست راه خیلی دوری برویم. او همین چند روز پیش پیرو شایعاتی که درباره رقم بالای قراردادش با گلگهر منتشر شده بود، گفت: «وقتی مارک ویلموتس ۱۰۰ میلیارد تومان قرارداد میبندد، ارزش مربیان داخلی هم همین است، ولی قرارداد من خیلی کمتر از این رقمهاست.» شکست ویلموتس در تیم ملی و رسوایی فدراسیون فوتبال در عقد قراردادی ناشیانه و پرحفره با مربی بلژیکی حالا باعث شده مربیان ایرانی با ترجیعبند «چه چیز ما کمتر از ویلموتس است» به دفاع از حقانیت خود بپردازند.
نکته جالب، اما میدانید کجاست؟ جایی که فرانک لمپارد، هافبک پیشین چلسی و سرمربی کنونی این تیم هم دیروز مشابه سخنان قلعهنویی در ایران را در مورد فضای حاکم بر فوتبال انگلستان به زبان آورد! بخشی از مصاحبه لمپارد را پیش از بازی با کراسنودار روسیه در لیگ قهرمانان اروپا بخوانید: «تنها مربی انگلیسی تیمهای بزرگ در لیگ برتر هستم، ولی آن احترامی که بقیه مربیان دارند به من گذاشته نمیشود. فصل قبل که میخواستم هدایت چلسی را بر عهده بگیرم، خیلیها از من سوال میکردند واقعا در مورد این تصمیم مطمئن هستم؟ این برای من ناراحتکننده بود. چرا یک مربی جوان انگلیسی نباید بتواند در یک تیم بزرگ مربیگری کند؟ در بقیه کشورها نیز این شرایط وجود دارد.»
موضوع روشن است. فوتبال حرفهای مرز ندارد. مردم دوست دارند کسی سرمربی تیم محبوبشان باشد که بتواند نتایج بهتری بگیرد. در این میان شناسنامه و پاسپورت او کوچکترین اهمیتی ندارد. توجه داشته باشید که انگلستان مهد فوتبال جهان است، اما افکار عمومی وقتی مربیان خارجی را موفقتر میبیند، طبیعتا به آنها اقبال بیشتری نشان میدهد. وقتی یورگن کلوپ آلمانی به حسرت ۳۰ ساله لیورپول در لیگ برتر پایان میدهد و حتی این تیم را قهرمان اروپا هم میکند، طبیعی است که بازار داشته باشد. وقتی آنچلوتی ایتالیایی در همین چلسی قهرمان لیگ و حذفی میشود و تنها دبل تاریخ باشگاه را به جا میگذارد، مسلم است که مردم او را از یاد نمیبرند. همین کارلتو الان با اورتون صدرنشین لیگ برتر است. در فوتبال شناسنامهها و ملیتها مهم نیستند. حتی اگر شما خالق فوتبال باشید، ممکن است مستاجر لایق، صاحبخانه ناکارآمد را بیرون کند. این عملکرد است که اهمیت دارد؛ همان طور که مربیانی مثل کیروش و برانکو در ایران روزگار خوبی برای تیمهایشان ساختند و همچنان به نیکی از آنها یاد میشود.»