در حالی که آخرین مناظره ترامپ و بایدن تا حدی به نفع ترامپ تمام شده بود، اوباما به صحنه آمد و با چند سخنرانی پی در پی که از سوی شبکههای تلویزیونی مستقیما پخش میشد، شدیدترین انتقادات را متوجه ترامپ کرد، آن هم در ایالتهای کلیدی فلوریدا و پنسیلوانیا.
اوباما با این کار خود نوعی سنت شکنی کرد و در حالی که معمول نبود روسای جمهور سابق درباره روسای جمهور حاضر سخن بگویند، او نه تنها چنین کرد، بلکه رسما برای تبلیغات انتخاباتی به نفع بایدن به صحنه آمد. چهار سال حملات ترامپ به سیاستهای اوباما، پاسخهای اوباما را برای مخالفان ترامپ موجه وشنیدنیتر میساخت. ضعف بزرگ بایدن نداشتن کاریزما، نداشتن قدرت نظریه پردازی و نداشتن قدرت بیان بود، سه مولفهای که اوباما به بهترین وجه از آن بهره میبرد.
اوباما به عنوان چهرهای تازه، انرژی و هیجان تازهای به کمپین بایدن وارد کرد و علاوه انتقادات موثرتری را متوجه ترامپ ساخت، همان کاری که بایدن چندان از عهدهی آن بر نیامده بود. به خاطر داشته باشیم، اوباما در فضای مجازی به ویژه فیسبوک و توئیتر جایگاهی منحصر بفرد دارد. به طور مثال او با حدود ۱۲۴ میلیون فالوئر در توئیتر و بیش از هر شخصیت آمریکایی امکان موج آفرینی در فضای شبکههای اجتماعی را نیز برخوردار است. این رقم برای ترامپ هشتاد میلیون و برای بایدن صرفا حدود ۲۴ میلیون است.
ورود اوباما هم در فضای گفتمانی و هم در فضای اینترنتی تاکتیکی موفق و ارزش افزوده جدیدی برای کمپین بایدن بود، چیزی فراتر از محاسبات معمول انتخاباتی. حالا اوباما و طرفداران کمپین بایدن، مشغول باز نشر قطعه قطعهی سخنرانیهای خود علیه ترامپ در در تویتر و فیس بوک هستند که هزاران بار بازنشر میشود. بسیج سیاهان که به ویژه در ایالتهای کلیدی توان تغییر موازنه را دارند، ارزش افزوده دیگر اوباما برای کمپین نه چندان جذاب وکم هیجان بایدن بود.
حفظ روند نظر سنجیها و پیشگیری از سقوط بایدن کاری بود که گویا اوباما نقشه اش را برای این روزهای سرنوشت ساز کشیده بود. تا این جا کاریزمای اوباما تاثیرگذار بوده است. چهرههایی نظیر میشل اوباما در بسیج زنان به ویژه زنان سیاه، و برنی سندرز نیز در بسیج بخشی دیگر از طبقهی کارگری آمریکا در حال نقش افرینی هستند. اتحاد کم سابقهای بین لیبرالها و سوسیالیتها علیه ترامپ شکل گرفته است.
شاید بتوان گفت شاهد یکی از قطبیترین انتخابات آمریکا هستیم که شاخصههای دو جریان اصلی اش این قرار است:
ترامپ: نماینده کلیسای ارتودوکس، ارتش سالاران، سرمایه سالاران، مردان سفید و حاشیه نشینان و کمتر تحصیل گردگان.
بایدن: نمایندهی دموکراتها، لیبرال ها، سوسیالیستها، زنان، سیاهان و تحصیل کردگان و شهرنشینان و مهاجران.
تحلیل نظر سنجیها نیز به خوبی شاهد این تقسیم بندی است. به طور مثال در میان رای دهندگان زن ۶۱ درصد زنان گفته اند بایدن را به ترامپ ترجیح میدهند، در حالی که در میان مردان، ترامپ یک درصد نسبت به بایدن محبوبیت بیشتری دارد. در میان مجموع زنان و مردان رنگین پوست، بایدن ۷۱ درصد محبوبیت دارد در حالی که این رقم برای ترامپ تنها ۲۴ درصد است و همین شاخص در میان زنان رنگین پوست شکاف بیشتری دارد و ۷۷ درصد به نفع بایدن و تنها ۲۱ درصد برای ترامپ است. در شاخصی دیگر در میان مجموع مردان و زنان سفید، ترامپ ۵۰ درصد محبوبیت دارد درحالی که این شاخص برای بایدن ۴۸ درصد است.
در نمونهای دیگر از قطبی شدن انتخابات آمریکا، نظر سنجیها نشان میدهند که تنها ۴۸ درصد از کسانی که به بایدن رای میدهند به خاطر خود بایدن و یا برنامه هایش از او حمایت میکنند، و ۴۸ درصد رای بایدن رای منفی است، یعنی صرفا برای «نه به ترامپ»، از بایدن حمایت میکنند. این درحالی است که در میان حامیان ترامپ، از هر ده نفر، هشت تن یعنی ۷۹ درصد صرفا به خاطر ترامپ و یا عملکرد اقتصادی اش به او رای میدهند و صرفا ۱۷ درصد دلیل رای خود را «نه به بایدن» ذکر کرده اند.
تنها پنج روز به انتخابات ریاست جمهوری امریکا، میتوان گفت در سطح ملی، نظرسنجیها بایدن را با فاصله نسبت به ترامپ جلوتر میدانند. این فاصله در نظر سنجیهای روز چهارشنبه فاصلهی حداقل ۵ تا حداکثر ۱۲ درصد را نشان میدهد. دهها موسسه معتبر در حال نظرسنجی هستند و متوسط این نظرسنجیها حدود ۹ درصد اختلاف به نفع بایدن را نشان میدهد. اما شاید بهترین معیار برای ترسیم واقعیت، مقایسهی سنجیهای فاکس نیوز (طرفدار ترامپ) و سی ان ان (طرفدار بایدن) باشد. فاکس نیوز در حال حاضر، فاصله را ۷ درصد و سی ان ان فاصله را ۱۰ درصد اعلام کرده اند. این میزان فاصله بین دو رقیب در ۵ روز مانده به انتخابات آمریکا بی سابقه است و در نوع خود یک رکورد محسوب میشود. هیلاری کلینتون در چنین روزی یعنی ۵ روز به انتخابات، تنها حدود ۴ درصد در متوسط نظر سنجیها از رقیب خود پیش بوده است.
چنان که میدانیم، در انتخابات آمریکا، رای ملی شاخص اصلی در انتخابات رئیس جمهوری نیست و ملاک رای الکترال در ایالتهای آمریکاست و رئیس جمهور کسی خواهد بود که از مجموع ۵۳۸ رای الکترال بتواند ۲۷۰ رای را از آن خود کند. با توجه به آن که عموما تعدادی از ایالتهای مشخص با فاصله به نفع سرخ یا به نفع آبی است، ایالتهایی صحنهی اصلی رقابت را برای رسیدن به نصاب نهایی تشکیل میدهند که بیشترین میزان آراء شناور را داشته و امکان چرخش به هر یک از دو سوی انتخابات را داشته باشند. ارزیابیهای فعلی از وضعیت انتخابات آمریکا نشان میدهد، که در انتخابات فعلی، در میان ۱۱ ایالت کلیدی، چهار ایالت پنسیلوانیا، فلوریدا و آریزونا و کارولینای شمالی نقشی حیاتیتر در تعیین برنده انتخابات خواهند داشت. در حال حاضر متوسط نظر سنجیها بایدن را در پنسلیوانیا «پنج و دو دهم درصد»، در فلوریدا «دو و یک دهم درصد»، در آریزونا «سه و نیم درصد» و کارولینای شمالی «دو و سه دهم درصد» نسبت به ترامپ پیش نشان میدهد.
دادهها به نفع ترامپ نیست، اما طرفداران برد ترامپ بر این باورند که:
الف: نظر به آن که یک یا دو سازمان نظر سنجی که در انتخابات پیشین برد ترامپ را پیشبینی کرده بودند، این بار هم برد ترامپ را محتمل دانسته اند، یا فاصله دو نامزد در حد ملی را بیش از یکی دو درصد نمیدانند.
ب: و با عنایت به آن که در ایالتهای کلیدی فاصلهی ترامپ با بایدن کمتر از فاصله در سطح ملی است و عموما زیر سه درصد و در حد احتمال خطای نظر سنجی هاست.
ج: و با توجه به آن که ممکن است کسانی نظیر انتخابات قبلی رای خود را به دلایلی علنی نکرده باشند و در ظاهر تمایل به بایدن نشان داده و در باطن به ترامپ رای دهند.
د: و یا میلیونها نفر که برای اولین بار در انتخابات شرکت میکنند در نظر سنجیها به خوبی دیده نشده باشند و ممکن است سهم ترامپ از آراء این گروه بیش از از بایدن باشد.
ح: و با توجه رخداد انتخابات ۲۰۱۶ و خطای فاحش نظر سنجیها در سطح ایالتی که هنوز هم احتمال تکرار آن داده شده است.
و: اهمیت بالای اقتصاد در زندگی امروز آمریکاییها
بر اساس آن چه بیان شد، گروهی از تحلیل گران به رغم نظر سنجی ها، هنوز احتمال برد ترامپ را نه تنها منتفی ندانسته، بلکه کاملا واقعی میدانند. به ویژه آن که در صورت نزدیک بودن نتیجهی نهایی، ترامپ موضوع را به دادگاه خواهند کشاند و با عنایت به تغییراتی که در سطح دادگاههای فدرال و دادگاه عالی آمریکا با انتصاب قضات هم جهت از سوی ترامپ صورت گرفته است، احتمال گرفتن رای به نفع ترامپ از سوی دادگاه وجود دارد و این احتمال ضعیفی نیست. گرچه این گروه مسیر رسیدن ترامپ به کاخ سفید را آسان نمیدانند.
طرفداران برد بایدن بر این باورند که:
الف: تا این لحظه حدود ۸۰ میلیون در انتخابات آراء خود را ارائه داده اند و چنان که در یادداشت پیشین عنوان شد یکی از بزرگترین انتخابات تاریخ امریکا در حال شکل گیری است که اغلب ارزیابیها افزایش تعداد شرکت کننده گان را به نفع بایدن میدانند. نظر سنجیهای ارائه شده نیز از ترکیب آراء ماخوذه تا امروز حاکی از پیش بودن بایدن نسبت به ترامپ است.
ب: با توجه به فاصلهی زیاد و بی سابقهی بایدن با ترامپ (حداقل ۷ درصد) در ۵ روز باقی مانده تا انتخابات و با توجه به آن که در اکثر ایالتهای کلیدی ازجمله ویسکانسین، میشیگان، آریزونا، فلوریدا و پنسیلوانیا در شرایط حاضر نظر سنجیها بایدن را بین ۲ تا ۷ درصد جلوتر نشان میدهد.
ج: نظر به پایین بودن رضایت شغلی ترامپ، این مورد نیز نشان از احتمال ناکامی او دارد. هنوز بالای ۵۳ درصد از عملکرد شغلی ترامپ ناراضی هستند و صرفا حدود ۴۴ درصد از ترامپ رضایت شغلی دارند.
د: این گروه معتقدند ۲۰۱۶ استثنا بوده و روند نیست و جز دو استثناء در تاریح انتخابات آمریکا همواره رای ملی در آمریکا در سطح ایالتی نیز ولو با فاصله کمتر تکرار شده است. حتی با تکرار خطایی مشابه ۲۰۱۶ در نظرسنجی ها، باز احتمال برد ترامپ چندان نخواهد بود. در سال ۲۰۱۶، هیلاری کلینتون ایالتهای کلیدی را با فاصلهی بسیار کمی به ترامپ واگذار کرد. در شرایط فعلی، نظرسنجیها نشان میدهند که بسیاری از کسانی به دلیل شخصیت هیلاری کلینتون مایل نبودند به او رای دهند، شخصیت بایدن را برای دادن رای منفی به ترامپ موجه میدانند.
و: تاثیر منفی پاندمی کرونا بر زندگی آمریکاییان و تلفات بیش از دویست و بیست هزار نفری و رویکرد ضعیف کاخ سفید و تیم ترامپ نسبت به این مسئله.
ح: و با توجه به آن که احتمال ورود عنصر تعیین کنندهای به انتخابات که روند را تغییر اساسی دهد دیگر چندان محتمل به نظر نمیرسد، برای کسانی که نظر سنجیها را ملاک بدانند و به نظر سنجیها اعتماد داشته باشند، تردیدی باقی نمیماند که با شانس حدود ۸۵ درصد، بایدن برنده انتخابات ۲۰۲۰ است. این نظر سنجیها با نمودار عدم رضایت شغلی از ترامپ هم سازگاری دارد. مگر آن که رخدادی بسیار عجیب و ناگهانی روی دهد.
نهایتا، این که کدام یک از این دو احتمال یاد شده، شکل واقعیت به خود خواهد گرفت باید تا روز انتخابات سوم نوامبر صبر کرد و در صورت روشن نبودن نتیجه قطعی در آن روز، احتملا روزها و هفتهها برای روشن شدن نتیجه به طول خواهد انجامید و سپس معلوم خواهد شد کدام احتمال به واقعیت نزدیکتر بوده است.
صرف نظر از هر نتیجهای در این انتخابات، آمریکا یکی از قطبیترین انتخابات همراه با عمیقترین شکافها را پشت سر میگذارد و سالها به طول میانجام تا بتواتند از پیامدهای این تکانههای سیاسی و اجتماعی رهایی یافته یا آن را به هنجاری برای خود تبدیل کند.
در سطح بین المللی نیز به نظر میرسد بایدن از مقبولیت بسیار بیشتری در نظر اکثر کشورهای پنج قاره برخوردار باشد. شاخصترین طرفداران ترامپ جریان راست جهانی به همراه افرادی، چون نتانیاهو و برخی کشورهای پادشاهی خلیج فارس هستند. بایدن نمایندهی آمریکای سنتی با گرایش اوباما در سطح جهانی و آمریکای متکثر در سطح داخلی است و ترامپ نماینده آمریکای مبتنی بر ارزشهای راست در سطح جهانی و نمایندهی آمریکای سفید و قطبی شده در سطح داخلی است. در صورت برد ترامپ، جهان شاهد شکل گیری قطب بندیها و احتمالا تنشهای جدیدی خواهد بود.
یادآوری: در این یادداشتها مبتنی بر دادههای ارائه شده از سوی موسسات معتبر پژوهشی و نظر سنجی و همچنین مشاهدات رسانهای و تحلیل رخدادها، احتمالات مختلف مطرح و ضعف و قوت هر یک بیان شد. هدف این یادداشتها ارائه تصویر روشن تری از روند انتخابات آمریکا برای هموطنان گرامی است و طبیعتا پیشگویی را وظیفه خود نمیداند و جمع بندی را به مخاطبان محترم وا میگذارد. امید است ان شاء الله مفید بوده باشد.