این فرقه ژزوییتها و یا همان یسوعیان بودند. سربازان مسیح و یا پیاده نظام پاپ. با این که ۲۰ سال از تشکیل این جمعیت میگذشت، ولی هنوز پاپ حکم به تاسیس آن نداده بود تا اینکه دولویولا، قدیسی اسپانیایی در سال ۱۵۴۱ م از سوی پاپ بر ریاست این فرقه تکیه زد.
وحید محمود قرهباغ؛ هر چند این فرقه با نیتی درست و هدفی مقدس به وجود آمد، اما برخی با نقاب دین در جامه سیاه آنان نفوذ کرده اند و آن را به قهقهرا بردند. اروپا برههای حساس و حیاتی را از سر میگذراند. چندین دهه از اعتراضات علیه پاپ و اصول فکری کلیسا که رسمیت پیدا کرده بود، میگذشت.
مارتین لوتر کشیش آلمانی الاصل، به صراحت علم ضدیت علیه پاپ را برافراشته بود. او قائل بر این بود که مسیحیان نیازی به پاپ ندارند و وجود اسقف در هر کشوری کافی است. این نظر، اعلام جنگ با بزرگترین مقام مسیحیت در اروپا بود. هر چند پاپ به امپراتوری مقدس روم دستور داد تا مانع تبلیغات لوتر شود، ولی با توجه به حمایت شاهزادگان آلمانی، امپراتور نتوانست کاری از پیش ببرد.
در نهایت پاپ، لوتر را تکفیر کرد. ولی فرجام فرمان پاپ، سوختن حکم در آتش بود. لوتر فرمان پاپ را در آتش انداخت. در این اثنا که مارتین لوتر قدرت مییافت، فرقهای پا به عرصه ظهور گذاشت که به سه اصل فقر، تقوا و اطاعت از پاپ به عنوان نایب خدا بر روی زمین، اعتقادی راسخ داشتند. هدف آنها تربیت افراد برای فداکاری و خدمت بی قید و شرط در راه اهداف کلیسا بود.
بله، این فرقه ژزوییتها و یا همان یسوعیان بودند. سربازان مسیح و یا پیاده نظام پاپ. با این که ۲۰ سال از تشکیل این جمعیت میگذشت، ولی هنوز پاپ حکم به تاسیس آن نداده بود تا اینکه دولویولا، قدیسی اسپانیایی در سال ۱۵۴۱ م از سوی پاپ بر ریاست این فرقه تکیه زد.
انضباط شدید و شور و شوق جانانه همین فرقه بود که توانست قدرت عظیم پروتستان را تا حد قابل ملاحظهای کنترل کند. جریانی که میرفت تا اروپا و جهان را به مسیری متفاوت سوق دهد و جالب اینکه کمتر قدرتی یارای مقابله با این مذهب را داشت.
شکل ۱. ژزوییتها و یا همان یسوعیان با انضباط شدید و شور و شوق جانانه توانستند قدرت عظیم پروتستان را تا حد قابل ملاحظهای کنترل کنند
با این که فقر و تقوا از اصول این فرقه بود، ولی در ادامه، آنان با ثروت اندوزی از مسیر قبلی منحرف شدند. آنها با کلاهبرداری، رباخواری و سفته بازی صاحب املاک وسیع، کارخانهها و کشتیهای خصوصی شدند و در ادامه به تقلب و تزویر نیز روی آوردند. چارهای نمانده بود؛ آنها دیگر در بین مسیحیان جایگاهی نداشتند و در نهایت پاپ در سال ۱۷۷۳ م حکم به انحلال این فرقه تاریخی داد.
گفتنی است این جمعیت در طول حیاتش، تاثیرات شگرفی در اقصی نقاط جهان به منظور تبلیغ در راستای اهداف کلیسا داشت. گروهی که به تربیت شاگردان برای پیشبرد مقصودشان، اهتمامی خاص داشتند و از همین طریق سیاستهای کلیسا را در کشورهای مورد نظر پیاده میکردند.