bato-adv

‌احسان شریعتی؛ شجریان نماد موسیقی فاخر و هنر مستقل

‌احسان شریعتی؛ شجریان نماد موسیقی فاخر و هنر مستقل
درهرحال استاد شجریان در اوج‌هایی که داشته و آواز‌هایی که از ایشان به‌جا مانده است و همیشه هم باقی خواهد ماند، درد‌ها و آلام جامعه را بازگو کرده؛ به همین دلیل جامعه قدردان اوست. و، چون ایشان به‌شکل رسمی کنار گذاشته و از صدا وسیما و نهاد‌های رسمی حذف شد، واکنش عمومی هم برانگیخته شد
تاریخ انتشار: ۰۰:۳۴ - ۱۹ مهر ۱۳۹۹

احسان شریعتی در شرق نوشت: زنده‌یاد شجریان در درجه اول یکی از صدا‌های برتر در جهان در سطح خوانندگان مطرح جهانی همچون پاواروتی و... بود. چنین استعداد خدادادی را از دوره جوانی و وقتی که در مسجدی در مشهد به‌شکلی خارق‌العاده اذان می‌گفت، به ارث برده و طبع‌آزمایی کرده بود؛ تا زمانی که در یونسکو و مجامع بین‌المللی به‌رسمیت شناخته شد.

با این کیفیت صدا بود که جزء برترین استاد‌های آواز موسیقی کلاسیک شد و توانست آن سنت را تا حدود زیادی با بازخوانی و ساز‌های جدید احیا و نوسازی کند؛ بنابراین ایشان یکی از نماد‌های موسیقی علمی، معنوی یا فاخر ایران‌زمین در دوره اخیر بود و این سنت را برای نسل جوان که از نظر ذائقه با دوره‌های قبل فاصله گرفته بود، دوباره بازسازی کرد؛ به‌گونه‌ای که بر زبان نسل‌های جوان جاری شد و آن‌ها اشعار شاعران کلاسیک و حتی معاصر را به سبک خواندن او می‌خواندند؛ بنابراین اشعار کلاسیک و معاصر مثل حافظ و مولوی و سعدی و... و از نیما به بعد با نوخوانی استاد شجریان به سپهر عمومی منتقل می‌شد؛

البته در همکاری جریان‌وار با سازندگان و نوازندگانی همچون لطفی و علیزاده و... و با ابداع سبک و ساز‌های جدید و پیرایش سنت موسیقیایی که نماد این جریان بود؛ اما علاوه‌بر جنبه هنری و تخصصی و کیفیت صدا و نحوه خواندن، استاد شجریان از منظر شخصیت اجتماعی نیز ارزشمند بود و هم پیش از انقلاب و هم پس از انقلاب نسبت به قدرت مستقل ماند و تلاش کرد در کنار مردم باشد و به هنرمند رسمی تبدیل نشود.

به همین دلیل بین مردم محبوبیت زیادی پیدا کرد؛ به‌خصوص در دهه گذشته و از اواخر دهه ۸۰. بنابراین در مجموع ایشان در زمان حیاتش «ارج‌شناسی» داخلی و بین‌المللی پیدا کرد و این محبوبیت به‌سبب استقلالش در جامعه هنری بود. به قول ژان لوک گدار هنر (به‌ویژه سینما) همیشه ابزار‌ها و امکانات و مخارج سنگینی دارد و در بسیاری موارد هزینه‌ها متکی و وابسته به دولت یا قدرت‌های مالی می‌شود، بنابراین مستقل‌ماندن از این نظر سخت‌تر و ارزشمند‌تر است.

درهرحال استاد شجریان در اوج‌هایی که داشته و آواز‌هایی که از ایشان به‌جا مانده است و همیشه هم باقی خواهد ماند، درد‌ها و آلام جامعه را بازگو کرده؛ به همین دلیل جامعه قدردان اوست. و، چون ایشان به‌شکل رسمی کنار گذاشته و از صدا وسیما و نهاد‌های رسمی حذف شد، واکنش عمومی هم برانگیخته شد و طبیعی بود؛ چراکه این سؤال پیش می‌آید که جدا از مسائل سیاسی و سلایق فکری اصولا تبلیغات رسمی کشوری و ملی چرا باید نسبت به ارزش‌های فرهنگی و هنری و تاریخی و ملی، قدرشناسی نداشته باشند یا حقایق را بازگو نکنند یا درباره آن سکوت کنند یا گزینشی عمل کنند؟

این موضوع در مورد شخصیت‌های دیگر مثل دکتر شریعتی هم صادق است که جدا از تحلیل‌های فکری و سیاسی شخصیت‌های فرهنگی و تاریخی و ملی و اخلاقی‌اند که باید همیشه مورد شناسایی رسمی و عمومی قرار گیرند؛ هم ازسوی جامعه و هم ازسوی دولت ها. مثلا شخصیت‌هایی علمی مانند دهخدا یا شخصیتی ملی و تاریخی همچون مصدق ارزش‌ها و میراث علمی و متعلق به سرمایه اجتماعی و فرهنگی و نمادین ما هستند که اگر دولتی بخواهد آن‌ها را نفی کند، اعتبار خودش مخدوش می‌شود.

من خود در چند کنسرت ایشان در داخل و خارج شرکت داشتم و چنین برداشت عمومی‌ای را در سطح جهانی و داخلی از کار و هنر شجریان شاهد بوده‌ام و نسل ما در دهه‌ها و دوره‌های گذشته با صدا و آثار او تجربه زیسته داشته ایم و زمرمه و هم‌سرایی کرده‌ایم.

bato-adv
مجله خواندنی ها