فرارو- قیمت دلار از شیطنتهای اخیر خسته شده و بهنظر میرسد قرار است چند روزی بین ۲۸ هزار و ۶۰۰ تومان تا ۲۹ هزار و ۲۰۰ تومان سرگردان بماند. حتی با فرض اینکه این رقم حباب باشد و مسئولان آن را غیرواقعی بدانند و بگویند اهمیتی ندارد، باز هم باید بپذیریم که دلار در مرحله بدی گیر کرده. چون از یک طرف خرید و فروشها در بازارهای مختلف با توجه به همین قیمتهای جاری تعیین میشوند و از طرف دیگر اگر افزایش معاملات ارزی را عامل کاهش قیمت در نظر بگیریم، قطعا این اتفاق در وضعیت فعلی میسر نخواهد شد، چون فروشندهها بهطمع رشد بیشتر دلار حداقل تا خود کانال ۳۰ هزار تومان احتمالا اقدام بهفروش نمیکنند.
نشانههای مثبت؛ افزایش درآمد ارزی ناشی از رشد صادرات نفت
به گزارش فرارو، بازار ارز بهمعنای واقعی کلمه از شایعات سیاسی و خبرهای هیجانی خالی است. بهجز کریهای گاه و بیگاه ترامپ و دار و دستهاش در آمریکا، واقعا چیز دندان گیری برای ایجاد شایعه در بازار ارز وجود ندارد و بهنظر میرسد تا زمان برگزاری انتخابات آمریکا اوضاع همین باشد. در عوض به بیرحمانهترین شکل ممکن شاهد نادیده گرفتن نشانهها و خبرهای جدی مثبت هستیم. مثلا خبرگزاری رویترز چند روز پیش، از افزایش صادرات نفتی ایران با وجود تحریمهای آمریکا خبر داد. این اتفاق در ماه سپتامبر رخ داده و بهطور طبیعی باید یک اثر روانی مثبت در بازار ارز ایجاد میکرد. رویترز ادعا کرده دادههای دریافتی از حرکت نفتکشها نشان میدهد صادرات نفت ایران در ماه سپتامبر که با شهریور و مهرماه خودمان مصادف است، رشد داشته. این رسانه غربی مینویسد رقمهای محاسبه شده متفاوت است و عددی بین ۴۰۰هزار تا ۱.۵ میلیون بشکه در روز را نشان میدهد. خودتان بهتر میدانید؛ افزایش صادرات نفتی، به رشد درآمدهای ارزی دولت منجر میشود و این اتفاق در نهایت قادر است قیمت دلار را در داخل کشور کاهش دهد. تا چقدر؟ باورکنید این یکی را هیچکس نمیتواند حدس بزند یا پیشبینی کند.
نشانه منفی؛ طمعکاری برای رسیدن به ۳۰
دلار بد جایی گیر کرده است؛ قیمت اسکناس آمریکایی در روزهای اخیر بین ۲۸ هزار و ۶۰۰ تومان تا ۲۹ هزار و ۲۰۰ تومان بوده و با اینکه بهنظر میرسد توانایی رشد بیشتر را ندارد، اما عامه مردم قیمت آن را رو به بالا گرد میکنند و میگویند ۳۰ هزار تومان! یک باور غلط و پر از زیان.
فعالان بازار اعتقاد داشتند با موج افزایشی اخیر سرمایهگذاران از لاک خود خارج میشوند تا بهطمع کسب سود اسکناسهایی را که با عددهای پایین خریداری کردهاند بفروشند. قانون کلاسیک عرضه و تقاضا میگوید با افزایش فروش و رشد تعداد فروشندگان قیمت هرکالایی پایین میآید. شاید خوشبینانه بهنظر برسد، اما دلار میتوانست در همین فرآیند دچار شوک لحظهای شود، از خر شیطان پیاده شود و رو بهپایین حرکت کند. ولی چه فایده، چون ظاهرا توقف در دخمه سیاه و ترسناک فعلی باعث شده آن دسته از صاحبان اسکناس آمریکایی که از رسیدن به سود بیشتر بدشان نمیآید، گوشه چشمی به قله ۳۰ هزار تومان داشته باشند. این دسته با بررسی و تحلیل شرایط سیاسی و بهخصوص اخبار مربوط به انتخابات آمریکا ترجیح میدهند فعلا به صف فروشندهها اضافه نشوند.
نشانه مثبت و منفی؛ درهم درمانی و موانع آن
اگر بخشی از تقاضای بازار را به واردکنندگانی متعلق بدانیم که میخواهند کالاهای خود را ترخیص کنند، پس میتوان با تغییر نوع ارز مورد نیاز آنها از دلار به درهم میزان تقاضای بازار را کاهش داد. خبرهایی درباره توزیع گسترده درهم در بازار نشان میدهد این تاکتیک توسط بانک مرکزی در حال اجرا شدن است. مایه تاسف است که واحد پول در همین دوره تصمیم گرفته بازیگوشی کند. بررسی قیمت این ارز در بازار آزاد ما را به عدد زشت و بدترکیب هشت هزار تومان میرساند. اگرچه این عدد سقف قیمت درهم در بازار آزاد است، اما هفت هزار و ۹۵۵ تومان هم تفاوت زیادی با هشت هزار تومان ندارد. درهم امروز حدود ۲۰۰ تومان گران شد و اگر قیمت آن را با ابتدای مهرماه محاسبه کنیم با رشد ۶۰۰ تومان روبرو میشویم. تنها خبر خوب این است که درهم نیز مثل دلار در بازار آزاد خریدار ندارد و روی دست فروشندهها باد کرده است.