فرارو- اظهارات رئیس جمهور مبنی بر نفرین آمریکا از سوی مردم بهانه حمله تازه اصولگرایان به روحانی شده است. روزنامههای اصولگرا صبح یکشنبه ششم مهرماه با حمله به روحانی او را مقصر وضعیت کنونی دانستند.
به گزارش فرارو، حسن روحانی روز شنبه پنجم مهر ماه در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا گفت: مردم باید در این سالها زندگی خیلی راحتتری داشتند و اجناس به مراتب ارزانتر میشد و باید دلار به قیمت معقولش بود، اما تمام این جنایات پای کاخ سفید است. جمهوری اسلامی پای عهدش باقی مانده است و پای همه مقررات ایستاده است.
روحانی افزود: مردم برای کمبود و مشکلات اگر میخواهند لعن و نفرین کنند، این لعن و نفرین آدرسش کاخ سفید در واشنگتن است. کسی به مردم آدرس اشتباه ندهد. کسی به خاطر منافع سیاسی و جناحی آدرس غلط ندهد، آدرس درست واشنگتن دی سی کاخ سفید است.
وی همچنین بیان کرد: پس ما لعن، نفرین و کینهمان را به آدرس صحیح و درست بفرستیم، آن کسی که جنایتکار است، کاخنشین کاخ سفید است. منشأ تمام مشکلات مردم از صهیونیسم، ارتجاع و از تندروهای آمریکاست. از این سه تاست و امروز فرماندهی این کار در آمریکاست که علیه مردم ایران جنایت میکند.
این اظهارات، اما با واکنش تند روزنامههای اصولگرا مواجه شده است و حملات علیه روحانی را تشدید کرده است. موج جدید حمله به روحانی بر اساس این اظهارات شکل گرفته است تا بار دیگر برجام و رویکرد دولت در سیاست خارجی و اصلاحطلبان به عنوان حامیان دولت مورد هجمه قرار بگیرند.
پاستور منشأ اصلی مشکلات است نه کاخ سفید
روزنامه رسالت در مطلبی با عنوان بر «ریشه مشکلات لعنت» مینویسد: «سایه سنگین کرونا فقط مشکل اصلی این روزهای ایران اسلامی نیست، بلکه مهمتر از آن، ویروس بیعملی و بیتدبیری محض مسئولان اجرایی است که گویی همچنان در فضای شعارهای انتخاباتی گیر کردهاند و فکر میکنند امور کشور با گفتاردرمانی پیش میرود. در حالی که کشور با مشکلات بسیاری این روزها دست و پنجه نرم میکند و از یک سو تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه ملت ایران و از سوی دیگر بیکاری، افزایش قیمتها و هزاران مشکلات داخلی بر کشور تحمیل شده، این سوال به اذهان متبادر میشود که آیا چنین سوء مدیریتی ناشی از تحریمهای آمریکا علیه ایران است یا همچنان سوء مدیریتها در اداره کشور باعث بروز این مشکلات شده است.»
این روزنامه ادامه داده است: هنوز یادمان نرفته دولت روحانی حل همه مشکلات اقتصادی حتی آب خوردن مردم، را مشروط به تحقق برجام میدانست، اما درست در زمانی که از برجام موفق بیرون نیامد، تمام مشکلات اقتصادی کشور را بر گردن آمریکا انداخت.
به گفته رسالت، برخی از سخنان گاه و بی گاه آقای روحانی با خلط لایه لایه مباحث مختلف، منجر به آدرس غلط میشود و مردم را از آنچه موجود است و وجود دارد به یک امر غیرمرتبط، اما به ظاهر مرتبط ارجاع میدهد. از این منظر این همان راهبردی است که در جریان دو انتخابات ریاست جمهوری قبلی رخ داده است. سپس نتیجه گرفته است که تقریبا این گزاره که «روحانی کشور را با گفتار درمانی اداره میکند» غیرقابل انکار است.
این روزنامه همچنین نوشته که باید در منظور گوینده این جمله که «آدرس صحیح تمام جنایات و فشار بر مردم عزیز ایران، واشنگتن دی. سی کاخ سفید است» باید شک کرد و در چرایی آن نوشته است: «اگر تدبیر باشد خیلی از این فشارها تحقیقا و دقیقا صفر میشود. مگر میشود گوجهای را که از کشاورز زحمتکش کیلویی ۲۰۰ تومن خریداری میشود، اما در مغازه فلان کلانشهر به قیمت بیش از ۱۰ هزار تومان به فروش میرسد، به رژیم آمریکا نسبت داد؟ ... حتما و قطعا رژیم آمریکا منشأ همه مشکلات است، اما نه آنطور که روحانی میگوید بلکه به این معنی که توجیه بزرگی به اسم «تحریم» برای برخی مسئولان کشورمان درست کرده است تا ضعف و بیتدبیری را به پای تحریمها بنویسند.»
در نهایت نیز جریان اصلاحات را نیز هدف قرار داده و آورده است: «رئیس قوه مجریه که با حمایت جریان حزبی موسوم به اصلاحات مهمترین کرسی اجرایی کشور را تصاحب کرد باید قبول کند پاستور منشأ اصلی مشکلات است نه کاخ سفید؛ تهران با مدیریت مدبرانه میتواند واشنگتن دی. سی را شکست دهد. این شکست بارها تکرار شده است؛ مهمترین آن ایام دفاع مقدس است که این روزها چهلمین سالگرد آن را گرامی داشتهایم.»
غلط بودن چشمانداز سیاسی روحانی و حامیانش
روزنامه وطن امروز نیز در مطلبی با عنوان «لعنت بر واشنگتندیسی، اما مقصر شمایید» نوشته است: «سخنان و مواضع ماههای اخیر رئیسجمهور و حامیان سیاسی وی نشان از یک رویه جدید در مواجهه با وضعیت موجود کشور دارد. روزی رئیسجمهور در پاسخ به انتقاداتی که از وی پیرامون عملی نشدن وعدههای انتخاباتیاش میشود آن وعدهها را به فضای اقتصادی سال ۹۵ ارجاع میدهد و بر این واقعیت چشم میپوشد که وضعیت فعلی اقتصادی نیز در نتیجه مدیریت وی و تیم اقتصادیاش محقق شده است و روز دیگر با بیان اینکه کشور از شرایط «تحریم اقتصادی» به «جنگ اقتصادی» جهش یافته است از مدیریت خود دفاع میکند و چشم بر این اصل بدیهی که وی اساسا برای از میان برداشتن تحریمها انتخاب شد، میبندد.»
نگارنده این یادداشت نیز در ادامه میآورد: روحانی این روزها سعی میکند با چشمپوشی نسبت به وعدههای پیشین و منطق سیاسی دولتش که مقامات پیشین کشور را بابت تحریمها مقصر میدانست حالا با «عاملیتزدایی» از خود، آدرس دقیق مسببان وضعیت فعلی را در «واشنگتن دیسی» آمریکا اعلام کند!
از این منظر روحانی در حالی آدرس عامل مشکلات فعلی را «واشنگتن دیسی» اعلام میکند که «علاقهای به پاسخگویی در زمینه چرایی و چگونگی گذار از «تحریم اقتصادی» به «جنگ اقتصادی» ندارد».
آنها میگویند دولت روحانی مهمترین کارویژه سیاسی خود را آغاز مذاکرات مستقیم با آمریکا با وعده از میان برداشتن عاملیت این کشور و تحریمهایش علیه اقتصاد کشور تعریف کرده بود و حالا محقق نشدن این وعده نشانی از غلط بودن چشمانداز سیاسی روحانی و حامیان سیاسی وی دارد.
وطن امروز در ادامه مینویسد: "اما هرقدر مقامات دولتی مواضع ضدآمریکایی بیشتری از خود نشان میدهند و سعی میکنند با منتسب کردن همه مشکلات به عاملیت آمریکا از پاسخگویی امتناع کنند، اما حامیان سیاسی دولت در خطی موازی با شاهد مثال آوردن از مواضع مقامات دولتی، مجددا زمزمه «مذاکره با آمریکا» را در فضای عمومی جامعه مطرح میکنند تا باز هم کلیت نظام به جمعبندی مطلوب آنان برسد."
این مطلب با غربگرا خواندن جریان سیاسی فوق از نظر سیاسی، جریانهای کشور را به دو گروه تقسیم میکند یکی گروهی که راهکار عبور از مشکلات را در توانمندسازی داخلی اقتصاد و در پیش گرفتن رویکرد واقعبینانه به معادلات جهانی میجوید و دیگری با اعتقاد کامل به ناتوانیاش، نسخه عقبنشینی دومینووار در مقابل فشار خارجی را تجویز میکند. سپس در دوگانهای که ترسیم کرده دولت را در گروه دوم طبقه بندی میکند.
سیاست دولت وبال است دنبال نجات نیست
روزنامه جوان نیز با اشاره به اظهارات روحانی مینویسد: «این جمله را ممکن است خود آقای روحانی یا مشاوران او برای تداعی جمله معروف امام «هرچه فریاد دارید، بر سر امریکا بکشید» ساخته باشند، اما مردم میدانند که «شیطان بزرگ» در نظر امام رحمتالله علیه هیچ وقت «کدخدا» نبود و هیچ وقت امضایش تضمین نبود. بنابراین، مردم اگرچه نفرین خاصه برای امریکا دارند و مهمتر از لعن و نفرین، «جهاد و مقاومت» را در سرلوحه قرار دادهاند، اما یادشان نرفته که روزی در بحبوحه تبلیغات انتخاباتی در سال ۹۲ مشکلات کشور از نظر جناب روحانی ربطش به داخل بود و راه حل داشت.»
این روزنامه با اشاره انواع سیاست میآورد: یک نوع سیاست هم داریم که دنبال نجات نیست، بلکه وبال است. سپس در توصیف این سیاست مینویسد: «سیاستی که «برای رفع تحریمها» پای میز مذاکره مینشیند و هستهای را تعلیق و اقتصاد کشور را معلق میکند، اما، چون صداقت ندارد و وبال گردن است، دست آخر میگوید «اگر برجام نبود، اوضاع بدتر بود» و مشکلات اقتصادی هم ربطی به مدیریت داخلی ندارد و اگر مشکلی هست از کاخ سفید است.»
جوان همچنین نوشته است: «کدخدا را نفرین کنیم؟! باکی نیست، اما فاکتور نفرینها را برای که بفرستیم تا ارزش پول ملی را بازگرداند؟!»
تفکر عاجز دولت و چرخش ۱۸۰ درجهای آن
صبح نو نیز از چرخش ۱۸۰ درجهای روحانی در قبال مشکلات کشور و نقش فراوان سوء مدیریتها و ناکارآمدیهای مسوولان اجرایی در شرایط امروز نوشته است. علاوه بر این، اظهارات اخیر رییسجمهوری را نوعی تلاش برای آماده کردن ذهن مخاطبان جهت مقبولیت بخشیدن به امر مذاکره با آمریکا از یک سو و کم کردن موج انتقادها از عملکرد دولت در مدیریت بازار و قیمتها دانسته است.
همچنین، با نشانه گرفتن بنیان فکری اعتدالگرایان آورده است: بنیان فکری اصحاب دولت تدبیر، همواره بر این امر استوار بوده که باید برای رفع مشکلات، چشم به بیرون دوخت و اقتصاد را به سیاست خارجی پیوند زد. از این نگاه، تفکر دولت همواره از سرمایهگذاری روی توانمندیهای داخل عاجز بوده و حتی با برجام هم نتوانسته به اقتصاد ایران سامان بدهد.
این روزنامه در نهایت مینویسد: «پس از ارسال برخی پالسها از سوی غرب به ایران برای آغاز دور تازه مذاکرات، به نظر میرسد همان رویکرد بروننگرانه اقتصادی از سوی اصحاب پاستور، در حال رشد و نضج مجدد باشد؛ روندی که بیشک با پیروزی نامزد دموکراتها در انتخابات آمریکا، سرعتی به مراتب بیشتر نیز به خود خواهد گرفت.»
به نظر میرسد دور جدید حملات به روحانی همچنان دولت را مقصر اصلی وضعیت کنونی ترسیم میکند و با نشانه گرفتن برجام دستاورد روحانی را به چالش کشیده و آن را بیاثر جلوه میدهند. علاوه بر این آنان با فرض روی کار آمدن جو بایدن در انتخابات آمریکا در تلاش هستند تا فضا را علیه هر گونه مذاکره شکل دهند و از آن در راستای منافع گروهی خود بهره ببرند. از این منظر، نباید علت تمام مشکلات موجود را در تحریمها جستجو کرد بلکه مقصر اصلی روحانی و طرز تفکری است که به مذاکره بها میدهد بنابراین روی کار آمدن فردی از جریان اصولگرایی و گروهی که مانند روحانی و حامیانش نیندیشد لابد به حل مشکلات موجود میانجامد.