فریدون مجلسی تحلیلگر روابط بینالملل در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت: آمریکا نزدیک دو ماه قبل از شورای امنیت تقاضا کرد که با توجه به آنچه عملکرد تهدیدآمیز جمهوری اسلامی میخواند، تحریم معاملات تسلیحاتی ایران که دوره ۱۰ ساله آن براساس برجام در مهرماه امسال به پایان میرسد، تمدید شود. این تقاضا از سوی شورای امنیت تأیید نشد و حتی کشورهای غربی حامی آمریکا به آن رأی ندادند.
آمریکا یک ماه قبل اجراشدن مکانیسم ماشه مندرج در قرارداد برجام را اعلام کرد، این تقاضا از سوی اعضای شورای امنیت تأیید نشد، زیرا آمریکا از برجام خارج شده است و منطقا نمیتواند به ابزارهای الزامآور آن استناد کند. این تعبیر مورد قبول دولت ترامپ نیست، بههمیندلیل برای پایان یکماهه آغاز مکانیسم ماشه که در آستانه آن هستیم خطونشان کشیده و اعلام کرده بهطور یکجانبه آن تحریمها را اجرا میکند و کشورها و شرکتهایی را هم که برخلاف آن عمل کنند، تحریم خواهد کرد.
ظاهرا تهدید آمریکا گواه بر این است که میداند تحریمهای مکانیسم ماشه را فقط با تحمیل میتواند عملی کند. ترامپ در این میان قرارداد صلح امارات متحده و اسرائیل و تفاهمنامهای هم میان بحرین و اسرائیل در کاخ سفید به امضا رساند که نگرانی از تهدید ایران را دلیل آن برشمرد، اما کیست که از گرمی روابط کشورهای جنوبی خلیج فارس با اسرائیل از چندین سال پیش و در واقع از همان زمان که مذاکرات برجام در اروپا در جریان بود، آگاه نباشد؛ اما انتخاب این زمان برای ترامپ جنبه تبلیغاتی و تهدید هم دارد، شاید به این امید که در انتخابات پیشرو آرای بیشتری نصیب او کند.
اکنون که ترامپ جدا نگران است و از احتمال شکست خود نیز سخن میگوید، میکوشد با این قراردادها برای خودش چهرهای صلحدوست تصویر کند و حتی خودش را کاندیدای جایزه صلح نوبل کرده است.
مکانیسم ماشه یعنی ابطال قطعنامه شورای امنیت که قطعنامههای ششگانه پیشین تحریم ایران را تعلیق کرده است و میتواند برای ایران موجب دردسر طولانی شود، زیرا گذشته از اینکه تحمیل تحریمها علیه ایران و اقدامات حادتر را رنگ قانونی و الزامآور میبخشد، خروج دوباره جمهوری اسلامی از آن شرایط مستلزم موافقت شورای امنیت خواهد بود. با توجه به خصومت متقابل ایران و آمریکا که با حق وتوی خود مانع از آن خواهد شد به معنی ابدیشدن تحریم بینالمللی ایران مگر با تأیید آمریکا خواهد بود.
نه فقط روسیه و چین که مراعات ایران را میکنند با بازگشت تحریمهای بینالمللی موافق نیستند، بلکه متحدان غربی آمریکا نیز اگرچه سیاستهای منطقهای ایران را رد میکنند، اما با بازگشت تحریمهای بینالمللی موافق نیستند. اروپا با همه قدرت نظامی و اقتصادی خود برای حفظ سطح بالای زندگی مردمش که مدیون استیلای اقتصادی طولانی و بیرقیب بوده است، اکنون با رقبای اقتصادی متعدد مواجه است.
اروپا ناچار است یا از هزینههای نظامی خود بکاهد که در این صورت دیگر قدرتی نخواهد بود که قدرت تحمیل خواستههای خود را داشته باشد یا بازارهای سنتی خود را در بازار ثروتمند خاورمیانه حفظ کند.
اروپا میداند اگر تحریمهای بینالمللی ایران بازگردد، جمهوری اسلامی که قبلا نیز گامهایی در جهت بازگشت به برنامههای هستهای پیش از تحریم برداشته بود، در مراجعت به شرایط پیش از برجام درنگ نخواهد کرد؛ یعنی توسعه میزان و امکانات غنیسازی و تجدید فعالیت رآکتور آب سنگین و ماجرای پلوتونیوم و مخاطرات آن و از طرفی این اقدام خطر درگیری نظامی حادی را فراهم میکند که نتیجهاش ازمیانرفتن بازاری است که اروپا بهطور تاریخی و سنتی چشم امید خود را به آن دوخته است و اروپا را نیز در این شرایط کرونایی درگیر حواشی آن ماجرا خواهد کرد.
به نظر میرسد اروپا نیز به این نتیجه رسیده باشد که باید به پایان کار ترامپ در انتخابات ماه آینده ریاستجمهوری ایالات متحده امیدوار باشد و بکوشد با خرید وقت تا مشخصشدن نتیجه انتخابات آمریکا شرایط بازگشت آمریکا به برجام و انجام مذاکرات دورهای در قالب برجام، شرایط مناسبتری برای کاستن از تنش پدید آورد. اروپا در این فاصله جمهوری اسلامی را نیز به تعامل بیشتر با جامعه جهانی و راهحلی عملی برای صلح منطقهای تشویق میکند.
بهویژه اینکه دولت آینده آمریکا نیز تا زمانی که برخی تهدیدهای منطقهای برای متحدانش برقرار باشد، از تحریمهایی که از قضا در دوران دولت دموکرات برقرار شد کوتاه نخواهد آمد. از سویی عربستان که سرمشق سایر کشورهای عربی خواهد بود، ضمن اعلام اینکه خواهان حفظ حقوق فلسطینیان است و پیش از آن زیر بار صلح نخواهد رفت، از زمان ملک عبدالله استراتژی خود را بر پایه برقرارشدن دولت فلسطین به پایتختی قدس، بازگشت اسرائیل به مرزهای پیش از جنگ اکتبر ۱۹۶۷ و پرداخت غرامت به فلسطینیهای آسیبدیده قرار داده است و درعین حال خواهان ادامه جنگ و ستیز نیست.
این راهحل برای جمهوری اسلامی مورد قبول نیست. برای حفظ برجام و بازگذاشتن پنجرههای گفتگو با همسایگان و غرب، تداوم تنش ایران-آمریکا و تحریمها و بحران اقتصادی کنونی را که فشار آن به مردم ایران وارد میشود نیز باید در نظر داشت. همه باید بدانند مسائل بین کشورها با لجاجتهای ترامپی قابل حل نیست.