اصولگرایان اذعان دارند که انتخابات ۱۴۰۰ یک انتخابات درونگروهی خواهد بود. در این صورت این نخستین انتخابات ریاستجمهوی تکقطبی بعد از ۲۴ سال خواهد بود. از انتخابات ریاستجمهوی هفتم تا همین یازدهم انتخابات در ایران بهویژه دور نخست هر رئیسجمهوری عمدتا حالتی دوقطبی داشت و رقابت عمده بین نامزدهای دو جریان اصولگرا و اصلاحطلب بود و نتیجه هم نامشخص درحالیکه تا قبل از آن انتخابات ریاستجمهوری در ایران حالتی تکقطبی داشت و با وجود اینکه نامزدهای متعددی وارد گردونه رقابت میشدند، اما تقریبا از قبل مشخص بود که چه شخصی برنده انتخابات خواهد شد.
شرق در ادامه نوشت: به جز انتخابات نخست ریاستجمهوری که چهرههایی از جریانها و گروهها با افکار و عقاید گاه متضاد نامزد شده بودند، در باقی تا پیش از ۷۶ معمولا یک چهره شاخصتر از دیگران بود و عمدتا همه نامزدها هم همسو و یکدست بودند.
همه چیز حاکی از این است که وضعیتی که در انتخابات ۱۴۰۰ بر سپهر سیاسی ایران سایه خواهد انداخت شبیه وضعیت انتخابات مجلس یازدهم است. حضور کمرمق اصلاحطلبان و حامیانشان در انتخابات مجلس به احتمال زیاد تا انتخابات ۱۴۰۰ هم ادامه خواهد داشت و این به وضعیت دوقطبیای که سالها بر انتخابات ریاستجمهوری ایران حاکم بود پایان خواهد داد.
حسین اللهکرم دیروز به برنا گفته در انتخابات ریاستجمهوری آینده شاهد انتخابات درونگروهی خواهیم بود؛ همچنان که نتیجه انتخابات مجلس یازدهم نشان داد کاندیداهای اصلاحطلبان اقبالی برای پیروزی ندارند.
«حسین اللهکرم»، عضو حزبالله، در واکنش به اینکه کاندیداتوری تعداد زیادی از اعضای جریان اصولگرایی در انتخابات ریاستجمهوری تا چه اندازه نشاندهنده چالش وحدت در این جریان است، گفت: باید به وضعیت و شرایط زمان انتخابات توجه کرد، اما به نظر میرسد انتخابات ۱۴۰۰ متفاوت از انتخابات گذشته باشد، در انتخابات ریاستجمهوری آینده شاهد انتخابات درونگروهی خواهیم بود؛ همچنان که نتیجه انتخابات مجلس یازدهم نشان داد کاندیداهای اصلاحطلبان اقبالی برای پیروزی ندارند. بنده از بهوجودآمدن این شرایط که تنها یک جریان در انتخابات ریاستجمهوری آینده فعال باشد، خرسند و خوشحال نیستم چراکه مردم خواهان رقابت پرشوری هستند که در آن همه دیدگاهها وجود داشته باشد.
این چهره اصولگرا در پایان یادآور شد: این دوره انتخابات ریاستجمهوری برای اصلاحطلبان خوب نخواهد بود، اصلاحطلبها چه با یک لشکر و چه با یک نفر وارد عرصه انتخابات شوند با شرکتنکردن آنها برابر خواهد بود، در هر صورت امیدوارم جریان اصلاحطلبی هیچ وقت به این نتیجه نرسد و در انتخابات شرکت کند.
البته مشخص است که نگرانیهایی بابت برگزاری یک انتخابات تکقطبی وجود دارد. برای همین قطعا چهرههایی نزدیک یا وابسته به اصلاحطلبی نامزد و تأیید صلاحیت خواهند شد، اما به طور مشخص آن اتفاقی که حاکی از یک رقابت تنگاتنگ میان دو جریان اصلاحطلبی واصولگرایی مانند سالهای گذشته باشد، رخ نخواهد داد.
این اتفاق لزوما به قوت و قدرت چهره یا نامزد منتسب به اصلاحطلبان هم برنمیگردد بلکه اتفاق را باید در فضای کلی جامعه و میان حامیان و بدنه رأی جریان اصلاحطلبی جستوجو کرد که دیگر مانند گذشته نمیخواهد شور انتخاباتی ایجاد کند. این اتفاقی است که گویا بخشی از جریان اصولگرایی هم دغدغههایی بابت آن دارد.
امیررضا واعظیآشتیانی، سیاستمدار اصولگرا هم پیشتر درخصوص نحوه حضور جریان اصولگرا در انتخابات ریاستجمهوری سال آینده، به ایلنا گفته بود: پیشبینی من این است که تنوع کاندیدا در جریان اصولگرایی زیاد خواهد بود، منتها مهم این است که کدامیک از آنها بتواند اقبال عمومی را به خود جلب کند.
او گفته بود برخلاف آنچه برخی اصلاحطلبان بیان میکنند که در انتخابات حضور نخواهند داشت، من اعتقاد دارم اصلاحطلبان حضور جدی خواهند داشت. البته معتقدم حضور این جریان سیاسی در انتخابات و عرصه سیاسی، خوب است. ما نمیخواهیم انتخابات تکقطبی باشد. برای همین برخی اصولگرایان هم ترجیح میدهند به گزاره غیر قابل پیشبینی بودن انتخابات توسل جویند.
آشتیانی گفته بود: «البته نکته مهم و قابل توجه این است که تجربه همواره نشان داده در کشور ما افرادی انتخاب میشوند که کسی فکرش را نمیکند و احتمال نمیدهد درخصوص آقایان خاتمی، احمدینژاد و روحانی چنین اتفاقی افتاد، به این دلیل که مردم غیرقابل پیشبینی هستند؛ بنابراین تا زمانی که ما احزابی فراگیر، هدفمند و دارای برنامه نداشته باشیم که بتوانند بخش قابل توجهی از جامعه را به خود جذب کنند، این غیرقابل پیشبینی بودن رئیسجمهور آینده همواره وجود خواهد داشت.
احمد خورشیدی پدر داماد احمدینژاد هم که زمانی مدعی راهبری جریان سوم در سیاست شده بود، گفته بود در ۱۴۰۰ رقابت نه میان اصلاحطلبان و اصولگرایان بلکه میان اصولگرایان و انقلابیون خواهد بود! او که زمانی به منتقد سفت و سخت احمدینژاد بدل شده بود به ایلنا گفته بود احمدینژاد یک انقلابی است و اصولگرایان و انقلابیها به توافق نمیرسند. «اختلاف بر سر روش، دیدگاه و آدمهاست. اختلافات اساسی را در ۱۴۰۰ بین جریان انقلابی و اصولگرا شاهد هستیم. اگر از دوستانی که به مجلس آمدند سؤال کنید که اصولگرا هستید یا انقلابی، اکثرا میگویند، انقلابی.
چون حرف و تئوری آقا خیلی محکم است. ایشان گفتند من اصلاحطلب و اصولگرا نمیشناسم، انقلابی و غیرانقلابی میشناسم؛ حرف خیلی محکمی است. در کشور با اصلاحات واقعی میتوانیم کشورمان را نجات بدهیم، اصلاحاتی که تعریف و شاخصهایش معلوم شده باشد و قابل برداشتهای متفاوت نباشد و یک تعریف و تبیین بسیار روشن از اصلاحطلبی داشته باشیم»