فرارو-فرد ریچاردز*؛ عده سلمانیهایی که در هر یک از شهرهای ایران یافت میشود، بیش از عده شیرفروشان لندن است. سلمانیها معمولا در کوچه و خیابان به اصلاح سر و صورت مشتریان میپردازند. ولی در بازار هنوز دکانهای کوچک سلمانی یافت میشود که هنگام عبور میتوانید چهره خود را در غم افزاترین آیینههای دنیا، آیینههایی که نیمی از جیوههای آن ریخته و آیینههای مقعر و محدب ببینید. هنگامی که استاد سلمانی سرگرم تراشیدن صورت مشتری است، شاگرد وی که پنج شش ساله است، ظرف آب گرم را در دست میگیرد و با وقار و متانت خادمان کلیسا هنگام گردانیدن ظرف کندر، مشتری را باد میزند. در همان موقع ممکن است درویشی مجمری پر از آتش به دکان بیاورد و برای معطر ساختن آن پستوی کوچک از گیاهان معطری که همراه دارد در آتش بریزد. درویش در برابر آن خدمت انتظار دارد که پول مختصری در کشکول گداییش بریزند و معمولا برای تسریع خروج او از دکان این پول را به وی میدهند.
سلمانیهای دوره گره در شارع عام و خیابانها و جادههای دور افتاده سر و صورت مشتریان خود را صفا میدهند. و مشتریان نیز از این حیث احساس ناراحتی نمیکنند. حتی بیمیل نیستند یکی دو ستایشگر ممتاز و برگزیده در اطراف خود ببینند. یک چنین مشتری در حالی که در اثنای مراحل مهم اصلاح یعنی هنگام آرایش ریش و ابروان و برطرف کردن موهای گوش و بینی، آیینه ترک داری را به دست میگیرد، برای مسافران خارجی بسیار جالب توجه است.
اروپاییها در اصفهان معمولا طرفدار سلمانیهای ارمنی هستند که در سایه درختان چنار باغهای مشتریان خود به اصلاح سر و صورت میپردازند. مسافری که به مشهد میرود باید خیلی دقت کند که هنگام اصلاح سر و صورت مخصوصا در فصل تابستان به خواب نرود، چه در غیر اینصورت هنگامی که از خواب بیدار شود خواهد دید که استاد سلمانی موهای وی را به شکل زوار و حاجیان اصلاح کرده است، یعنی قسمت جلو و بالای سر او را به کلی تراشیده است.
*فرد ریچاردز عضو انجمن سلطنتی نقاشان و حکاکان انگلستان، در نخستین سالهای حکومت پس از قاجار به ایران سفر میکند. گزارش بالا، گزیدهای از خاطرات اوست. که تحت عنوان "سفرنامه فرد ریچاردز" با ترجمه مهین دخت صبا توسط انتشارات علمی و فرهنگی به چاپ رسیده است.
* تصویر از سازمان اسناد ملی
بازنشر این گزارش بدون ذکر دقیق منبع مجاز نمیباشد.
متوجه نشدم یعنی هخامنشیان یا روم به دیوار پهلوی ( استغفرالله ) مجبورم میکنی هر چی بگم