دکتر رضا طالعیفر*؛ نگارنده در سطور پیش رو گریزی میزند به کارکرد جریان تحریف در هجمه و خیمه عجیب روانی برای زیر سوال بردن قرار داد آتی ایران و چین. امید که منطق داران و منطق باوران بیش از پیش به ماهیت این جریان مغرض، نادان و وطن فروش در کشور پی ببرند.
مقدمات:
۱. واقعه مهم غدیر از مهمترین وقایع اسلام است که در هجدهم ذی الحجه سال دهم هجری قمری، به وقوع پیوست و در آن پیامبر (ص) بنا به دستور خداوند (طبق آیه معروف ۶۷ سوره مائده ملقب به آیه تبلیغ)، امام علی (ع) را، ولی و جانشین خود معرفی کردند، اما کیست که نداند پس از رحلت رسول الله، برخی مسلمانان این واقعه را مهم نادیده انگاشته و با تحریف واقعیت، خلافت را به ابوبکر سپردند و ۲۵ سال امام علی (ع) را از حکومت دور نگه داشتند.
حال پس از گذشت ۱۴۰۰ و اندی سال از جریانات غدیر و انتخاب خلیفه مسلمانان پس از رحلت پیامبر عظم الشان و سایر حوادث مشابه در طول تاریخ اسلام (کافی است تورقی متفکرانه به تاریخ اسلام در این مدت بیاندازید)، هنوز جریان تحریف در کشورهای اسلامی علی الخصوص کشور شیعی، چون جمهوری اسلامی ایران با قوت تمام در حال نقش آفرینی است و برای از نفس انداختن رمق جمهوری اسلامی همه جوره به دشمن کینه توز غربی و منطقهای گرا داده و به عنوان غلام به حلق گوش، فرامین آنها را اجرا میکند.
۲. توافق هستهای برجام یا Joint Comprehensive Plan of Action، که در سال ۱۳۹۴ بین ایران، و گروه ۱+۵ (شامل:چین، فرانسه، آلمان، آمریکا، بریتانیا، روسیه) منعقد شد به عنوان توافقی که باعث ایجاد محدودیتهایی در برنامه هستهای ایران و در طرف مقابل حذف تحریمهای اتحادیه اروپا و آمریکا میشد، پس از گذشت ۵ سال به توافقی بی اثر و مرده تبدیل شده است که در یک طرف آن، کشورمان به تعهدات خود بطور کامل اجرا کرده و سایر طرفها به هیچ کدام از توافقات خود پایبند نبوده و حتی ایالات متحده آمریکا در اردیبهشت ماه ۱۳۹۸ به دستور ترامپ از این توافق خارج شد. این در حالی است که غرب به خوبی میداند برجام یک توافق بی نظیر برای کنترل برنامه هستهای ایران است آنهم بدون دادن امتیاز قابل توجه و دندان گیر.
اما دول غربی برای امتیاز گیری هر چه بیشتر از ایران، نه تنها به همان اندک امتیازات مورد توافق در توافق برجام پایبند نبودند بلکه سعی به امتیازگیری مجدد از ایران در قالب مطرح کردن برجامهای ۲ و ۳ برای به کنترل درآوردن برنامه موشکی ایران، کنترل بسط و نفوذ ایران در منطقه و مطرح کردن مسایل حقوق بشر و... بودند. با اینکه از همان اوایل بدعهدی و سنگ اندازیهای طرف غربی شروع شد و بعدها نیز مکررا ادامه یافت، اما توافق کنندگان ایرانی برجام چندان نخواستند که یقه طرف غربی را بگیرند و آنها را تحت فشار قرار دهند و صرفا به یکسری وعدهها و بیانیههای توخالی آنها دلخوش کردند (برای نمونه بحث مسخره راه اندازی شبکه مالی اینستکس از سوی اروپاییان برای تبادلات مالی) و همین امر موجبات معطل ماندن خیلی از بخشهای کشور شد.
غربگرایان ایرانی در وهله اول و پیش از برجام، با تحریف واقعیتهای مرتبط با بی تدبیریهای مدیریتی انباشته شده در سالیان مختلف پشیین در کشور، مشکلات و مسایل کشور را بخاطر مذاکره نکردن با کدخدا یا همان ایالات متحده آمریکا (به زعم آنها) دانسته بودند و پس از انعقاد برجام با راه اندازی انواع شوهای تبلیغاتی در کوی و برزن و رسانههای در اختیارشان، خبر از میوه گلابی برجام داده و رونق اقتصادی کشور در برهه زمانی کوتاه را نوید دادند. ولی گذر زمان خود بخوبی نشان داد که نه تنها وضعیت اقتصادی کشور با انعقاد برجام بهتر نشد بلکه تمامی شاخصهای اقتصادی کشور تنزلی عجیب نمود و قدرت خرید و معیشت عامه مردم کاهش قابل توجهی نمود.
۳. رهبری معظم انقلاب که در بیانات و سخنرانیهای مختلف خود به کارکرد و نقش آفرینی جریان تحریف غرب گرا در کشور اشارات مختلفی داشته اند، در سخنرانی عید قربان امسال نیز، به نکته مهمی اشاره کردند: "به موازات تحریم، یک جریان تحریف هم است؛ تحریف حقایق. هدف تحریف دو چیز است. یکی ضربه زدن به روحیه مردم است. یکی آدرس غلط دادن برای رفع مشکل تحریم است". طرح این سخن آنهم در سخنرانی عید قربان خبر از خیز جریان تحریف در نقش آفرینی بخشهای مختلف کشور در شرایط فعلی دارد.
و اما القصه:
در هفتههای اخیر، خبر توافق برنامه ۲۵ ساله همکاری ایران و چین، بازتاب زیادی پیدا کرده است و حرف و حدیثهای زیاد و تحلیلهای متعددی از آن در رسانههای دیداری و شنیداری داخلی و خارجی منتشر شده است. اما با اینکه این توافق هنوز رسما به امضا طرفین نرسیده است تا منجر به قرارداد شود، جریان تحریف در کشور مجددا با جولان و هیاهوی رسانهای و به تاسی از اربابان غربی خود که ترس از اجرایی شدن و همکاری گسترده ایران و چین را در خبرها و تحلیل هایشان مطرح میکنند، با بوق و کرنا کردن این توافق آنرا حتی با قرارداد خفت بار ترکمنچای مقایسه کرده و آنرا با هر ترفند و متدی که در اختیار داشته اند به صلابه و چهار میخ کشیده اند. توافقی که هنوز مفاد و جزییات آن رسانهای نشده و به امضا نرسیده است و کسی دقیقا از بندها و مفادش اطلاع کافی و جامعی ندارد.
ترس آمریکا از نزدیک شدن بیش از حد ۳ کشور چین، ایران و روسیه و تبدیل آنها به یک بلوک واحد و قدرتمند در منطقه بر کسی پوشیده نیست و برای کوبیدن هرگونه توافقی بین آنها و زیر سوال بردن همکاری راهبردی این کشورها، چه کسی بهتر از جریان تحریف کننده داخلی که نقش غلام به حلقه گوش اربابان غربی را بخوبی ایفا میکند. القصه آنکه توافقنامه راهبردی میان جمهوری اسلامی ایران و چین که طبق آن بناست چینیها در صنایع مختلف و راهبردی کشور سرمایهگذاری وسیعی انجام دهند، قطعا افزایش قدرت چانه زنی و تاثیرگذاری کشورمان در عرصه بینالملل و علیالخصوص منطقه را به دنبال خواهد داشت و زمینه را برای بی اثر کردن هر چه بیشتر تحریمهای آمریکا و شرکا و فشار حداکثری آنان فراهم میآورد و بی تردید این مطلوب نظام استکباری و استثماری غرب نیست و از اینرو هیاهوی رسانهای برخی تحلیل گران داخلی غربگرا در مخالفت دانسته یا نادانسته از این توافقنامه، خود حکایت از آن دارد دوری ایران از غرب و نزدیکی به قدرتهای نوظهور و ورود چین به بازی قدرت منطقه پرالتهاب خاورمیانه، به چه میزان خواب آنان را برآشفته ساخته و مجددا جریان تحریف را به حرکتی انتحاری برای درهم شکستن این توافق وادار کرده است، اما به زعم رهبری انقلاب: شتر در خواب بیند پنبه دانه.
*دکترای مدیریت دولتی و عضو هیات علمی دانشگاه