فرارو- هر چند به نظر میرسد اصولگرایان که این روزها مجلس را در اختیار دارند کار سادهای برای انتخابات ۱۴۰۰ در پیش داشته باشند، اما تجربه نشان داده وحدت گمشده روزهای انتخاباتی اصولگرایان است که به سختی به دست میآید و چندان هم مانا نیست.
به گزارش فرارو، سهمخواهی اصولگرایان در مجلس و صفبندی میان اصولگرایان سنتی و نواصولگرایان و پایداریها و اظهارنظرات متفاوت درباره انتخاب بذرپاش نشان داده اصولگرایان بیش از همیشه درگیر تشتت است.
یک طرف اصولگرایان سنتی قرار دارند که این روزها در حاشیه قرار گرفتند، هر چند آنها با رویکارآمدن دولت احمدینژاد در سال ۸۴ به اشکال مختلف حذف شده یا مجبور به حاشیهنشینی در سیاست شدهاند. برخی مانند حزب مؤتلفه حتی از پستها و مناصب دولتی و از مسئولیتهای اقتصادی کنار زده شدند. ناطقنوری و مدتی پیش علی لاریجانی نیز به شیوه مختلف کنار رفتند و این روزها یا صلاح نمیدانند یا حرفشان در بازار اصولگرایی خریدار ندارد.
افزون بر آنها، توکلی و باهنر هم عملا اثرگذاری خود را در جریان اصولگرایی از دست دادهاند. در همین باره شرق نوشت: شاهد این ادعا اینکه نه قالیباف و نه مجلسیان وقعی به نامه هشدار احمد توکلی در عدم انتصاب و انتخاب بذرپاش به ریاست دیوان محاسبات ننهادند و از سویی دیگر باهنر هم در نقد عملکرد اصولگرایان مجلس میگوید که طرح مشخصی برای برونرفت از وضعیت فعلی ندارند و فکر میکنند که مهمترین وظیفه مجلس دعوا با دولت است! همه اینها نشاندهنده شکافی عظیم میان کنش و منش بخشی از جریان سنتی و محافظهکار اصولگرایی با طیف نوظهوری است که سردمدارانش قالیبافیان و جبهه پایداری و جمعی از مجلسیان یازدهماند.
حالا در شرایطی که دست اصولگرایان سنتی از ریاست مجلس بازمانده و تقابل میرسلیم با قالیباف حکایت از صف بندیهای درونی اصولگرایان دارد سخن از وحدت اصولگرایان کمی عجیب مینمایاند. همین چند روز پیش بود که سعید احدیان، دستیار سیاسی قالیباف، در توییتی خطاب به میرسلیم نوشته بود که معنی ندارد، چون کسی را جدی نمیگیرند، برای دیدهشدن یک روز با بیبیسی مصاحبه کند و روزی دیگر تهمت بزند. مسئولان قضائی در حال پیگیری تهمتهای ناروای آقای میرسلیم به رئیس و برخی دیگر از نمایندگان مجلس هستند. منتظر اعلام نتیجه فوری دستگاه قضائی هستیم.
مسیری که اصولگرایان در انتخابات ۹۸ پیمودند از وحدت میگذشت؛ وحدتی در دقایق آخر که امروز نتیجه این بند زدن اجباری در اختلافات میان نیروهای اصولگرا نمایان است. اما آیا اصولگرایان در انتخابات ۱۴۰۰ همین مسیر را در پیش خواهند گرفت؟
امیر محبیان در گفتگو با آرمان ملی در این باره میگوید: بر این باورم که دیگر هویت جریانی به نام اصولگرایی وجود خارجی ندارد؛ مجموعهای از قرائتها از مفهوم اصولگرایی داریم که آنچنان با هم فاصله دارند که نمیتوان آنها را زیر چتر واحد اصولگرایی گردآورد. ما «اصولگرایانی» داریم که دشمنهای بیرونی مشترکی دارند و چه بسا که در درون خویش بعضی خصومتهایشان باهم کمتر از خصومت با دشمنان بیرونی نباشد.
وی میافزاید: اصلاحطلبان نیز چنین هستند بسا در مواردی شدیدتر، البته، چون در قدرت نیستند کمتر نمایان است. از اینرو؛ با این تصور که اصلاحطلبان از میدان رانده و ماترک اعتبارشان هم توسط روحانی به باد داده شده؛ اصولگرایان میدان را از آن خود میدانند با آن سیاست که قبلا گفتم چشمی هم به مشارکت گسترده ندارند و در بدبینانهترین تحلیل بعضی برآنند که به نبردی بیرحمانه با هم درگیر خواهند شد. این در حالی است که به گمانم مدتی است بستر بازی بازهم تغییر یافته و بازی با فرمولهای پیشین در میدان جدید شاید جواب ندهد.
مسیر اصولگرایان از اجماع میگذرد
حمیدرضا ترقی فعال سیاسی اصولگرا در این باره در گفتگو با فرارو اظهار کرد: هنوز هیچ مصوبه و جلسه بحثی در این زمینه صورت نگرفته است. به نظر میرسد شرایط انتخابات ۱۴۰۰ با انتخابات اسفند ماه تفاوت خاصی ندارد. فقط تا حدودی باید وضعیت بین المللی به صورت طبیعی مشخص شود. مهم است که انتتخابات در آمریکا چه سرنوشتی پیدا کند. طبیعتا آثار و پیامد کرونا بر وضعیت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور هم باید بررسی شود. به هر حال باید دید این عوامل چه تغییری ایجاد میکنند و چه پیامدی دارند. همچنین عملکرد مجلس در حل مشکلات مردم نیز مهم است و این هم بر انتخابات اثر میگذارد.
وی با اشاره به برخوردهای اصولگرایان حول انتخاب بذرپاش گفت: این اختلاف نیست. سلایق ممکن است متفاوت باشد، اما این اختلاف نیست. تضارب آرا باید درون اصولگرایان وجود داشته باشد تا به جمع بندی پختهتر برسند، اما انسجام اصولگرایان خوب و پایدار است که باید ادامه داشته باشد.
وی همچنین با توجه به اولویت وحدت اصولگرایان افزود: مسایلی نظیر اجماع اصولگرایان در انتخابات نیازمند وقت است. آنچه مسلم است این است که بدون اجماع، امکان موفقیت وجود ندارد. منتهی باید دید آرایش سیاسی چگونه درآستانه انتخابات شکل میگیرد و بعد بر اساس آن نحوه کیفیت نیروهای انقلاب به عرصه رقابت شفافتر خواهد شد.
او ادامه داد: هر جریانی که نیروی جوان، جهادی، حزب اللهی و انقلابی متناسب با شأن مسئولیت رئیس جمهوی به نیروهای انقلابی عرضه کند آن جریان، طبیعتا برنده است. مهم این است که چه گروهی بتواند چنین فرد شایستهای را از جانب خود عرضه کند تا یک تفاهم جمعی روی آن فرد شکل بگیرد.
ترقی افزود: قطعا نامزد اصلی اصولگرایان یکی است شاید نامزدهای متعددی حضور داشته باشند که اقتضای شرایط خاصی را میکند که رقابت درون جناحی باشد. در چنین صورتی نامزدهای متعدد وجود خواهند داشت، اما اگر رقابت بین جریانهای مختلف سیاسی در یک کشور باشد تفاهم روی یک نفر در کشور خواهد شد.
اصولگرایان باید در پی دولت ائتلافی باشند
اما حسین کنعانی مقدم دیگر فعال سیاسی اصولگرا در گفتگو با فرارو در این باره گفت: من معتقدم یک جناح به تنهایی نمیتواند دولت آینده را مدیریت کند و یک ائتلاف سیاسی از همه جناحها درگیر مسایل اجرایی کشور میشوند. تجربه نشان داده است یک جانبه گرایی در سیاستهای داخلی با مشکل مواجه شده است و دولت باید ائتلافی از همه جناحها باشد و از همه استعدادها و مدیران کشور استفاده شود.
وی افزود: این ائتلاف، ائتلاف کارآمدی است. ممکن است فردی کارآمد باشد، اما اصلاح طلب باشد چه اشکالی دارد. به صرف اصولگرا بودن نمیتوان فردی را آورد نباید به فکر جناح بازیها بود مهم بحث کارآمدی بیشتر نظام است.
او درباره تفاوت مسیر انتخابات ۱۴۰۰ با انتخابات ۱۳۹۸ گفت: بحث مجلس متفاوت از ریاست جمهوری است. دولت باید مشکل مردم را حل کند. مدیرانی باید باشند که مشکل کشور را حل کنند. قرار نیست به مشکلات اضافه کنیم. دعوای جناحی دولت را با چالش رو به رو میکند.
وی افزود: در همه ائتلافها یک هسته مرکزی وجود دارد که ائتلاف را مدیریت میکند. اصولگراها باید با درایت این کار را کنند و همه امکانات کشور را بسیج کنند. اگر توانستند این کار را کنند وحدت شکل میگیرد وحدت با همه سلایق و جریانات سیاسی مهم است و این وحدت، هنر اصولگرایان را نشان میدهد.
کنعانی مقدم درباره مخالفت برخی اصولگرایان با این ایده، گفت: همیشه برای تشکیل دولتها موافق و مخالف وجود دارد. کسی که دغدغه حل مشکلات مردم را داشته باشد باید به حداقلها رضایت بدهد تا حداکثرها را بدست بیاورد.