بیش از چهار ماه از سال ۹۹ میگذرد و در این زمان نسبتا کوتاه، سهامدارانی بودند که ارزش دارایی خود را به چند برابر رسانده و حتی نزدیکان و دوستان خود را نیز برای ورود به گردونه معاملات سهام ترغیب کردهاند. شاخص کل بورس تهران در این بازه چهارماهه رشدی بالغ بر ۲۸۰ درصدی را ثبت کرده، اما سودی که نصیب برخی از معاملهگران شده تفاوت محسوسی داشته است.
نگاهی به آمار معاملات سهام نشان از صدرنشینی سهامی دارد که از منظر بنیادی نه تنها هیچ وجه تمایزی نسبت به دیگر بنگاههای اقتصادی ندارند بلکه بعضا در مسیر افزایش زیان از رقبای خود سبقت گرفتهاند.
به گزارش دنیای اقتصاد، این روند، اما تنها مختص سهام بورسی نیست بلکه سهامداران نیز عموما چنین چینشی را حفظ کردهاند. بهصورت مشخص بازار سهام دورهای را پشت سر میگذارد که دانش کمتر معاملهگران نسبت به معاملات، معاملهگری، متغیرهای اثرگذار بنیادی، بهانههای نوسان قیمت و حتی برخی موارد ساده تابلوخوانی سود بیشتری از بازار سهام از آن آنها کرده است.
سود میکنم، پس میدانم
همانطور که اشاره شد بررسیها نشان میدهد در دو سال گذشته عمده سهامدارانی که سود بیشتری به خانه خود بردهاند، از کمترین میزان شناخت نسبت به بازار، شرکت و حتی متغیرهای اثرگذار برخوردارند. این مهم، اما به معنی انتخاب صحیح و پرتفوچینی حرفهای نیست بلکه بیشتر شانس با برخی از سهامداران همراه بوده است. معاملهگرانی که خود را حرفهای میپندارند، اما با ۵ دقیقه مصاحبت با این افراد به سادگی متوجه دانش کم آنها نسبت به بازار سهام میشوید. درست در همین زمان، اما شاید تعجب کنید این افراد به اصطلاح بورسباز چگونه توانسته اند چنین سودی را به خانه ببرند. جواب ساده است؛ واقعیت این است که عدم لحاظ ریسک در تصمیمگیریها مهمترین دلیل موفقیت بورسبازانی بوده است که کمترین شناخت را از معاملات سهام دارند.
در حال حاضر حمایت برخی متغیرهای کلان اقتصادی همچون تداوم پرشتاب صعود تورم و همزمان با آن رشد نرخ دلار و چشمانداز ادامه بیثباتی اقتصادی خود دلیلی شده تا معاملهگران بیش از همیشه شجاع باشند و بدون توجه به ریسکهای موجود به خرید سهام بپردازند. این در حالی است که برخلاف نگاه حاکم بر بازار اتفاقا در مسیر صعودی معاملهگر باید نیمنگاهی به اخبار حامی روند صعودی داشته و تمرکز خود را بر ریسکهای پیش روی سهام معطوف کند تا هر چه سود کرده در نزول احتمالی سهام دود نشود.
ریسکی نمیبینم، پس نیست
نادیده گرفتن ریسکها نشان از نبود آنها نیست، بلکه میتواند نشانه تفکر اشتباه حاکم بر معاملات باشد. همین تفکر در کنار محدودیتهای خودساخته بورس تهران، پدیده صفنشینی را به شدت گسترش داده است. صفهایی که حتی در یک روز چرخش۱۸۰ درجهای داشته و از خرید به فروش یا بالعکس حرکت میکنند.
این مهم، اما تنها مختص بازارهای مالی ایران نیست بلکه در تمام دنیا با درجه ضعیفتر دیده میشود. عادت همیشگی بازارهای مالی است که در دوره رونق کمتر کسی به ریسکها توجه میکند و همه سرمست از رشدهای متوالی سهام انتظار صعود بیشتر را دارند. یک معاملهگر حرفهای، اما در زمان صعود پرشتاب سهام باید نیمنگاهی نیز به اخبار مثبت و منفی داشته باشد. در این شرایط است که میتوان زمان مناسب خروج را تشخیص داد و در عین حال بیشترین سود را کسب کرد. باید تاکید داشت جز در شرایط بیثباتی کامل اقتصادی، سهام تا ابد صعود نمیکند.
گز نکرده پاره نکن
نگاهی گذرا به پربازدهترین صنایع از ابتدای سال تاکنون حکایت از صدرنشینی گروه خودرو و ساخت قطعات با سهم ۷ درصدی از ارزش کل بازار دارد. خودروییها در چهار ماه و اندی روز سپری شده از سال ۹۹ سودی بالغ بر ۷۲۵ درصد از آن سهامداران خود کردهاند. دو غول خودروسازی ایران بیشترین سهم از این گروه را در اختیار دارند. شرکتهایی که با وجود اینکه نبض بازار خودرو داخلی را در دست گرفتهاند، اما در صورتهای مالی خود تحفهای برای سهامداران ندارند. بهعنوان نمونه شرکت خودروسازی سایپا در ۱۰ سال مالی گذشته، ۵ سال را با زیان به اتمام رسانده و حتی برای خروج از ماده ۱۴۱ قانون تجارت دست به افزایش سرمایه از مسیر تجدید ارزیابی داراییهای خود زده است.
در بورس تهران، اما با سهام این خودروساز مانند یک قهرمان رفتار شد و در یکسال اخیر در بیشتر روزهای معاملاتی شاهد صفنشینی صاحبان نقدینگی برای خرید سهام این شرکت بودیم. «خودرو» نیز شرایط متفاوتی نداشت و در رشد قیمتی آنچنان پیش رفت که در ارزش بازار از خودروساز بزرگ فرانسوی یعنی رنو نیز پیش افتاد. چه توجیهی میتوان برای این استقبال گسترده و البته صعود قیمتی در سهام غیرارزنده بازار داشت؟ غیر از این است که در نظر نگرفتن ریسکهای پیرامونی و البته نبود شناخت کافی از وضعیت مالی و عملیاتی یک شرکت است که صفوف خرید را اینچنین طولانی میکند؟
البته بیراه نیست بگوییم عدهای از فعالان بازار سهام نیز هستند که با وجود آگاهی از ریسکها و جزء به جزء متغیرهای موجود در صورتهای مالی به اصطلاح درصدد ماهیگیری از آب گلآلود بوده و در سهام مذکور موجسواری میکنند. سهم را داغ میکنند و در زمان مناسب نیز کلید خروج را میفشارند. در این میان، اما باید توجه داشت رشدهای بیپشتوانه تا ابد ادامه نخواهند یافت و در نقطه پایان این سهامداران تازهوارد و ناآشنا هستند که متحمل زیان میشوند.
ریسکهای پیش روی سهام کدامند؟
در گفتگو با کارشناس بازار سهام نگاهی نیز به ریسکهای پیشروی سهام انداختهایم. پشوتن مشهورینژاد در این خصوص معتقد است: مهمترین ریسک فعلی بازار سهام را میتوان در دو مورد مشکلات فنی سیستمهای معاملاتی و هجوم مردم غیربورسی که خرید و فروشهای خود را فارغ از هرگونه تحلیل و صرفا برمبنای مواردی مانند صفوف خرید و فروش انجام میدهند، خلاصه کرد.
تو جامعه ای که تولید توش نزدیک به صفره هر گونه افراط در کسب و کارهای مجازی و پشت میزی جز ضربه مهلک به بدنه اصلی اقتصاد نیست.
هر چیزی عرفشو داره، انقدر هر ساختاری رو دستکاری نکین، بخشای دیگه ضررشو میبینن
باید اینهارا از دست مردم خارج کرد!