شاید کمتر کسی تصور میکرد جدیترین مسئله مجلس یازدهم در ماههای نخست بررسی یک اعتبارنامه باشد. حتی غلامرضا تاجگردون، نمایندهای که به اعتبارنامهاش اعتراض شده نیز میگوید پیشبینی این اتفاق را «تا این حد» نداشته است. آنهم درحالیکه نماینده گچساران خبر دارد از یک سال قبل جمعآوری مدارک علیه او آغاز شده است.
به گزارش شرق، به گفته تاجگردون حتی دستیار رئیسجمهوری نیز در این راه فعال بوده است. او که این روزها بیش از هرکسی نامش در کنار اخبار مجلس یازدهم شنیده میشود، مسیر بررسی اعتبارنامه در شعبه و کمیسیون تحقیق را پشتسر گذاشته است و در هر دو بررسی اعتبارنامهاش تأیید شده است.
معترضان، اما معتقد هستند که تاجگردون دچار فساد اقتصادی است و شبکه فاسدی را مدیریت میکند. به گفته آنها که جمعی از جوانان اصولگرا و قدیمیترها هستند، همه دستگاههای نظارتی و حتی دو دستگاه اطلاعاتی کشور تا اینجا در بررسی پرونده تاجگردون «رفوزه» شدهاند. در مقابل، اما تاجگردون که سالها در کمیسیون برنامهوبودجه حضور داشته و رئیس این کمیسیون بوده، تأکید میکند که به تمام مستندات معترضان پاسخ داده و نادرستی آنها را اثبات کرده است. این وضعیت بیش از یک ماه است که تداوم داشته و برای روشنشدن این دوگانه باید حرفهای هر دو سمت ماجرا را شنید. در ادامه همه ابهامها در پرونده غلامرضا تاجگردون را با او مطرح کردیم و او به هریک پاسخ خود را داده است.
بیش از یک ماه از شروع مجلس یازدهم گذشته و در این مدت جدیترین موضوع مطرحشده در آن بررسی اعتبارنامه شماست. از این نقطه وارد بحث شویم که اصلا خودتان پیش از ورود پیشبینی چنین شرایطی را کرده بودید؟
آدم سیاسی که همهچیز را پیشبینی میکند. اما چون از زمان بررسی صلاحیتم و حتی قبل از ثبتنام این موضوع را شروع کرده بودند و ریشهاش به یک سال قبل برمیگردد، پیشبینی میکردم. البته نه در این حد.
پیشتر هم گفتید که این اتفاقات ریشه محلی دارد؟ مقصودتان چیست؟
جمعآوری اطلاعات ریشه محلی دارد و موضوعات مختلف در هم آمیخته و کنار هم گذاشته شده است.
یعنی شما در جریان بودید که از حدود یک سال پیش عدهای در حال جمعآوری مدرک علیه شما هستند؟
البته ریشه گزارشهای محلی بیشتر از یک سال و شاید به اندازه عمر من باشد. اگر نگاه کنید در این گزارشها از پدربزرگ من شروع کردند تا امروز. چند روز پیش پاسخ مجددم را که خواندم، دیدم در گزارش دوم از پدربزرگ پدرم نیز نام برده شده است.
پدربزرگ پدرتان؟
من تعجب میکنم از نمایندگان معترض که اصلا چرا چنین مطالبی را امضا میکنند و ارائه میدهند. مطالبی که بسیار عجیب است. پدربزرگ من ۱۲۹۰ فوت کرده است و پدرم متولد حدود ۱۲۸۰ است. وقتی در جلسه درباره پدربزرگم صحبت کردند، گفتم ایشان بیش از صد سال پیش فوت کرده است. یک داستانی تعریف کردند و من به آنها پاسخ دادم. بار دیگر رفتند بررسی کردند و کسی که به آنها اطلاعات میدهد و ریشه محلی نیز دارد، درباره پدربزرگ پدرم داستانی را گفته است. گفته پدربزرگ پدرش احتمالا در حدود سال ۱۲۴۰ کسی را میکشد و پس از آن اتفاقاتی رخ میدهد. خلاصه داستان به حدود ۱۵۰ سال پیش بازگشته و من تعجب میکنم از افراد تیزهوش سیاسی که چنین مطالبی را مطرح میکنند و در گزارش رسمی که علیه من به کمیسیون تحقیق دادند، پای این مطالب را امضا میکنند.
گویا درباره پدرتان هم مسائلی را مطرح کردند.
در کلیپ آقای زاکانی نوشته شده بود ارتباط با ساواک. هرکس این را میدید، فکر میکرد مقصود من هستم. درحالیکه درباره پدرم این حرف را زدند که البته صحت ندارد. من ۱۲ سالم بود که انقلاب شد. ۱۵ سالم بود که جبهه رفتم. ۱۶ سالم نبود که جانباز شدم. تا امروز به فعالیت ادامه دادم.
خودتان اشاره کردید که از زمان احراز صلاحیت و حتی مدتها قبل از آن فعالیتها آغاز شده بود. درباره تأیید صلاحیت شما هم حرفوحدیثهایی وجود داشت. یکی از معترضان گفته بود که شما در آن مقطع نظام را تهدید کردید که اگر تأیید صلاحیت نشوید، درگیری مسلحانه اتفاق میافتد.
فکر من را خواندند یا من چنین حرفی زدم؟
گفتند شما این موضوع را مطرح کردید.
یعنی شما فکر میکنید جمهوری اسلامی ایران که در مقابل تمام اهریمنان ایستادگی کرده و در مقابل همه دنیا ایستاده، از غلامرضا تاجگردون و تهدیدهایش میترسد؟ من که چنین حرفی نزدم و حتی به ذهنم نیز خطور نمیکند. آدمی که تا این حد وابسته و محرم جمهوری اسلامی است، چنین حرفی میزند؟ فکر میکنم این بخش از حرفهای معترضان بیاخلاقی است. من نه عددی هستم که بخواهم تهدید کنم و نه تهدیدکردن موضوعیتی دارد. جمهوری اسلامی اینقدر بزرگتر از من دیده است که آمدن و رفتن من، چیزی به آن اضافه یا از آن کم نمیکند.
نکته اینجاست که در این مدت به تعبیر معترضان حتی دو دستگاه اطلاعاتی کشور نیز «رفوزه» شدهاند. جدیترین استدلالها هم جابهجایی ردیفها بودجه و اختصاص بودجههای خاص برای نهادهاست. بههرحال شما سالها در کمیسیون برنامهوبودجه حضور داشتید و رئیس این کمیسیون بودید.
ببینید اولین خبرگزاری که شروع به تولید محتوا علیه من کرد، فارس بود. هیچکس در مجلس نمیدانست من به خبرگزاری فارس پول میدهم؛ اما خبرگزاری فارس که این را میداند. اگر این استدلال درست بود که خبرگزاری فارس یا مهر نباید علیه من کار میکردند؛ چراکه اینها از ردیفهایی که فقط من میدانم، پول میگیرند. این حرفها چیست؟ من این حرفها را توهین میدانم؛ البته نه توهین به خودم، بلکه به جمهوری اسلامی. فرض کنیم من نهادی مثل شورای نگهبان را با پول بخرم؛ چطور چنین اتفاقی ممکن است؟ طبق قانون، نهادی مانند شورای نگهبان هرچقدر بودجه خواست باید به او داد. چرا قانون چنین چیزی را میگوید؟ به این دلیل که این نهاد وامدار افراد یا نهادهای دیگر مثل مجلس و دولت نشود و بتواند به صورت مستقل تصمیم بگیرد. یا اطلاعات سپاه چرا باید به من وابستگی داشته باشد و من چطور میتوانم این نهاد را مدیریت کنم؟ آنهم چنین نهادی که امنیت کشور را بر عهده دارد. نمیخواهم مظلومنمایی کنم یا به دفاع از این نهاد بپردازم. نکته دیگر اینجاست که دوران مسئولیت من در کمیسیون برنامهوبودجه به پایان رسیده است. حالا دیگر چه دلیلی دارد که آقایان بخواهند از من دفاع کنند؟ حتما بررسی کردند و اعتماد کردند. چرا این احتمال را نمیدهید که آنها بررسی کردند و سپس نظر خود را اعلام کردند. من خیلی راحت و صریح میگویم آقایان اگر کمی نسبت به امانتداری من در جمهوری اسلامی بیاعتماد بودند، حتما این دفاع را از من نمیکردند. آقایانی که این حرفها را میزنند، نشان میدهند نباید برای داشتن اطلاعات به آنها اعتماد کرد. یک برگه از نامه دوخطی سری و محرمانه وزارت اطلاعات را در دست دارند و در همه شبکههای اجتماعی منتشر کردهاند. این اعتماد است؟ اگر اطلاعات من را داشتند، چه میکردند؟ آیا من در این هشتسالی که در بسیاری از امور محرم سیستم بودم، باید این حجم از اطلاعات را بروز میدادم؟ در این یک ماه چقدر فشار روی من آمده، شما دیدید که من حرفی خارج از اصول و چارچوب بزنم؟ این نشان میدهد آنها نمیتوانند محرم نظام باشند. یک نامه به دست آوردهاند و دنیا را خبر کردهاند. من اطلاعات فراوانی از آقایان دارم که میتوانم منتشر کنم و بگویم، اما شما حرف بیربط و خارج از عرف، اصول و اخلاق از من نشنیدهاید. از کسی جز خدا نمیترسم، اما اصلا در قامت بیاخلاقی نیستم. ریشه تمام مباحث را میدانم چه کسی شروع کرده و هنوز هم به خودم اجازه ندادهام که بگویم چطور این مجموعه اضداد درباره این مسئله کنار هم جمع شدهاند. شاید هم روزی بگویم که این مجموعه اضداد چه کسانی هستند و به چه دلیلی کنار یکدیگر جمع شدهاند.
منظورتان همین موضوع اعتبارنامه است؟
بله و این فرایند یک سال است که اتفاق افتاده، اما هنوز فکر میکنم گفتن این مطالب بیاخلاقی است. شاید شما هم بهعنوان فردی رسانهای، ذهنتان مشوش شود که واقعا چطور چنین اتفاقاتی کنار هم تعریف میشود.
در حد شایعه شنیده شده بود که شما ممکن است به اعتبارنامه برخی از نمایندگان ازجمله آقای قالیباف اعتراض کنید. بههرحال این مضمون در صحبتهای شما وجود دارد که دستتان پر است و ممکن است دست به افشاگری بزنید.
علیه آقای قالیباف؟
آقای قالیباف و معترضان به اعتبارنامه. سؤال این است که شما از ابتدا قصدی برای اعتراض به اعتبارنامه برخی نمایندگان داشتید؟
نه؛ موضوعیتی ندارد که علیه آقای قالیباف اعتراض کنم. یک راهکار لجوجانه وجود داشت که من همزمان با اعتراض آنها به اعتبارنامهشان، اعتراض کنم و مجلس و مملکت قفل شود. این رفتاری لجوجانه بود که ممکن بود هرکسی آن را انجام دهد، اما من این رفتار لجوجانه را برای ادامه کار خود به مصلحت ندیدم؛ با اینکه این امکان وجود داشت و اعتبارنامه هم سریع تأیید میشد و خود را در این فرایند از حیز انتفاع خارج میکردم. یک فرد در یک مجلس با ۲۰ نماینده دیگر درگیر میشود، اما این رفتار را به مصلحت سیستم نمیدانستم. من یک بار پیام دادم که آیا درست است من هم روی برخی افراد اعتراض کنم؟ البته میخواستم روی یکی از معترضان که هم خیلی مسئلهدار و هم پررو است، اعتراض بزنم، اما باز هم آن را برداشتم. او خود را وسط انداخته و شاید یک روز گفتم که دلیل آن چیست.
از نمایندگان جوان است یا نمایندگان ادوار مجلس؟
از نمایندگان قدیمی است.
شما تا مدت زیادی هم در سطح رسانهای سکوت کرده بودید. فکر میکردید عزم معترضان جدی نیست؟
اینطور نیست. من نمیخواستم که شعبه و کمیسیون تحقیق در مقام رسانهای اعتبارنامه من را بررسی کند. اگر توجه کنید، تا بعد از رأی شعبه هیچ اظهارنظری از من بیرون نیامد و مصاحبهای نکردم؛ چون میخواستم کمیسیون و شعبه کاملا در فضای بیطرف موضوع را بررسی کنند. اگرچه آنها با هجمه رسانهای و توییتی سعی کردند نمایندگان را سمتی ببرند که به آن اخطار رأی دهند؛ اما من باز هم احساس کردم که باید اجازه داد شعبه و کمیسیون درست تصمیم بگیرند.
یکی دیگر از بحثها این است که به معترضان وقت کافی برای ارائه مستندات در کمیسیون تحقیق داده نشده است.
ابتدا توجه کنید که قانون میگوید باید از شورای نگهبان استعلام شود و اگر این شورا مستندات را بررسی کرده بود، دیگر نباید بررسی شود. معترضان یک مرحله گزارش نوشتند و شورای نگهبان پاسخ داد که پیشتر، مستندات را بررسی کرده است. یک بار دیگر ساعت یازدهونیم شب نامهای با مستندات ارسال کردند. باز هم شورای نگهبان نوشت که مستندات را دیده است و آن را رد کرد. با وجود این جلسه گذاشتند و گفتند که باید بررسی شود. من گفتم که براساس قانون نباید جلسه برگزار شود؛ اما گفتند که چرا میترسی. یک جلسه حدود پنجساعته گذاشتند و مطالب را کامل بیان کردند. در نهایت شعبه اعتبارنامه من را تأیید کرد. موضوع به کمیسیون تحقیق رسید. در کمیسیون جلسه گذاشتند و آقایان حدود یکساعتونیم توضیح دادند و من نیز همین حدود مطالب را بیان کردم. به من گفتند که تا شنبه مستندات را درباره محورهایی که آقایان صحبت کردند، ارائه دهم. همه محورهایی را که آقایان صحبت کرده بودند، با استدلالهایشان به من منتقل کردند. من هم تا شنبه مجموعه گزارش کامل را که اتفاقا معترضان منتشر کردند، ارائه دادم. جالب است که فقط بخشی از مطالب را هم منتشر کردند؛ اما آنها شنبه مدارک را ارائه ندادند. من هم در جریان بودم که با شهرستان برای مدارک جدید در ارتباط هستند. بالاخره در شهرستان میتوان از موضوعات باخبر شد. گزارش میخریدند، پول میدادند و اگر روزی خواستند میگویم که چه کسی به چه کسی پول داده است.
روز دوشنبه مجموعه مستنداتی ارائه دادند و کمیسیون وظیفه داشت مستندات را بررسی کند و اختلافنظرها را پیدا کند. سپس بعد از جلسه با آنها کمیسیون تحقیق مستندات را در جلسهای سهساعته از من سؤال کرد. ۹۹ درصد موضوعات تکراری بود و در شعبه مطرح شده بود. موضوعی که درباره پدربزرگ من گفتند، نیز در همین جلسه مطرح شد. گفتند که آقای تاجگردون در جلسه شعبه درباره پدربزرگ خود دروغ گفته. پدر پدربزرگش چنین کارهایی کرده یا درباره مادرم مطالبی گفته بودند. به طور مثال گفته بودند که برادر شهید من هنگامی که شهید شد، با خانواده قهر بوده است. این چه حرفهایی است؟ البته قبل از این گفته بودند که تاجگردون با برادر شهیدش ناتنی هستند و مادرشان یکی نیست. نمایندهها این موضوع را از من سؤال کردند. باور میکنید یکی از سؤالات عضوی از کمیسیون تحقیق این بود که مادر من با مادر شهید یکی است؟ آدم دلش نمیآید این حرفها را بزند. روزی که درباره مادرم توضیح دادم، شهر ما به هم ریخت. آخر چقدر دروغ؟ من واقعا صبوری میکنم و چنین مسائلی را مطرح نمیکنم. به یکی از اعضا گفتم فرض کنیم این حرف درست باشد. الان پسردایی شما چه میکند؟ دارد نان میخورد و جایی کار میکند، به من چه ارتباطی دارد؟
آقای تاجگردون واقعا سطح استدلال معترضان به اعتبارنامه در همین حدود است یا موارد دیگری هم مطرح شده؟
میخواهید همه نامهها را نشانتان دهم؟ همه آنها اینجاست.
بله، حتما هست؛ اما گفته میشود که شما شبکه فسادی را مدیریت میکنید که در دستگاههای مختلف فعالیت دارد.
شبکه یعنی چند نفر. چرا آقایان نامی از اشخاص دوم و سوم نمیآورند؟ بگویند من به چه کسی و کجا وصل هستم. هیچ چیزی نیست.
به طور مثال میگویند شما با برخی از وزرا منافع مشترک دارید.
تنها اظهارنظر له یا علیه من از سوی دولتیها توییت آقای آشنا بوده که علیه من نوشته شده است. در همه این مدت یک وزیر با من تماس گرفت و گفت که آقای تاجگردون اگر کمکی از دست ما برمیآید، انجام دهیم. از آن وزیر هم کسی توقع ندارد که در این موضوع ورود کند.
یعنی مرتبط نبوده است؟
واقعا مرتبط نبود؛ اما انسان بسیار جوانمرد و شریفی است. خیلی از وزرا از من خوششان نمیآید. دستیار اصلی رئیسجمهور یکی از عوامل زدن من است که یک سال است [در این راه]تلاش میکند.
چرا وزرا نباید از شما خوششان بیاید؟
چون من در کارم با کسی تعارف ندارم. همیشه حامی دولت بودم و به قواعد حمایت از دولت در جهت نظام کمک کردم. هر دولتی هم باشد، کمک میکنم، اما اصلا ارتباط نزدیک وزرا با من درست نیست.
در ادامه بحث شبکهسازی موضوع معرفی افراد به نهادها و دستگاههای مختلف پیش میآید. آیا نزدیکان شما در نهادهای مختلف حضور دارند؟
۳۱ سال است که کار میکنم و دوستان زیادی در دولت و خارج از دولت دارم. نمیتوانم این را انکار کنم. بههرحال در این ۳۱ سال چوب خشک نبودم. اما اینکه افراد را در نهادهای مختلف چیده و شبکهگذاری کرده باشم، درست نیست. این روش خودشان است. فرض کنید آقای ایکس در همه خبرگزاریها آدم چیده است. سه، چهار خبرگزاری را راه انداختند و دست اینهاست و یکباره حمله میکنند. این شبکه نیست؟ این سیستم رسانهشان است. یا دیگری که در سیستم اقتصادی است. خب بگویند شبکه من کیست؟ میگویند شستا. من در همه عمرم مدیرعامل جدید شستا را یک بار در آسانسور و بار دیگر حدود ۲۰ دقیقه جای دیگری دیدم. شما در کل شستا یک مدیرعامل یا هیئتمدیره پیدا نمیکنید که با من رفیق یا همشهری باشد. میگفتند سرمایهگذاری بانک ملی. حتی یک گچسارانی آنجا نیست. سپس گفتند اهل کهگیلویهوبویراحمد هستند. گفتم پس بگویید اهل زاگرس یا بگویید ایرانی هستند! از اقوام من کسی را پیدا نکردند، گفتند همشهری، همشهری پیدا نکردند گفتند هماستانی و سپس میگویند هر چه لر وجود دارد. رک روی صفحه بگذارند. ۷۰ شرکت را نام بردند. در هیچیک از آنها یک نفر وابسته به من هم درنمیآید. وقتی متوجه این موضوع شدند، رفتند دنبال پدربزرگ من.
یعنی کسانی که به نام تاجگردون در این شرکتها هستند، تشابه اسمی با شما دارند؟
۲۰ شرکت که فقط تشابه اسمی است. حتی گچسارانی هم نیستند و اهل اصفهان، کرمان و استانهای دیگر هستند. در حوزههای مختلف مثل صادرات کیوی، تعمیرات دوربینهای مداربسته فعال هستند. حتی دنبال نکردند که این شرکتها چیست و برای چه کسی است. در این اسمها یکسری تشابه اسمی را که هیچ ارتباطی با من ندارند، پیدا میکنند و داستانسرایی میکنند.
فکر میکنید چرا این فعالیتها علیه شما آغاز شد؟
یادم است وقتی استیضاح آقای علی ربیعی انجام شد، چنین فضایی علیه من شکل گرفت. من آنجا پشت تریبون از آقای ربیعی خواستم که هرچه علیه من وجود دارد و میداند، اعلام کند. گفتم من هرچه علیه شما دارم را میگویم و شما هم هر چه علیه من دارید اعلام کنید. ایشان علیه دیگران چیزهایی گفت، اما علیه من هیچ حرفی نزد. بعد شروع شد و عدهای ورود کردند و جای دیگری به هم وصل شدند. حالا نمیخواهم شبکه را توضیح دهم. بعد در رسانهها من را تخریب کردند. مثلا یک سال پیش شبکه صدای آمریکا همین حرفها را علیه من زد و من میدانم ریشهاش کجاست. دیدهبان شفافیت و عدالت هم گزارشهایی منتشر کرد. من در جلسهای به آقای توکلی گفتم هرچه علیه من وجود دارد، بگویید. همه را به ایشان توضیح دادم و باز گفتم هرچه علیه من دارید، بگویید تا پاسخ دهم.
این برای چه زمانی است؟
قبل از انتخابات مجلس. پس از آن گزارشی در حدود ۱۵۰ صفحه به شورای نگهبان دادند. من جلسهای سهساعته با سه حقوقدان شورای نگهبان داشتم. کسی باور نمیکند شورای نگهبان چنین وقتی اختصاص دهد. درحالیکه بررسیها را انجام داده بودند و سه ساعت جلسه برگزار کردند. بدون هیچ تعارف و شرمی همه موارد را یکبهیک بررسی کردند و من توضیح دادم. بار دیگر من را خواستند و چند سؤال دیگر پرسیدند. اطلاعات سپاه شش یا هفت ساعت با من جلسه گذاشت. چرا باید این نهاد چنین زمانی را برای تاجگردون اختصاص دهد؟ چون برای آنها مهم بود فردی که رئیس کمیسیون بوده و اطلاعات زیادی دارد، مشکلی نداشته باشد. برای آنها اهمیت داشت که این موضوع را بررسی کنند تا فردی که در مراکز مهم حضور داشته، اگر مشکلی دارد، وارد مجلس نشود. آنها که نمیدانستند در مجلس چه اتفاقی رخ میدهد. همانجا از ورود من جلوگیری میکردند. اما شورای نگهبان یکبهیک همه موارد را بررسی کرد. دیدید که این شورا حتی بعد از نقلقول یکی از معترضان از آیتالله جنتی پس از جلسه با ایشان بیانیه داد. من در آن جلسه نبودم، اما فحوای بیانیه این است که ما مستندات را بررسی کردیم. حالا هم که پاییندست این شورا را در مسائل اقتصادی به من وصل کردند. یعنی حرفی را که صدای آمریکا قبل از انتخاب زد، اینها میزنند.