یکی از مشهورترین آثار کلاسیک تاریخ سینمای جهان، به جنجالیترین فیلم تاریخ تبدیل شده است. «بر باد رفته» حالا نمادی از تلاش برای عادی نشان دادن نژادپرستی است.
به گزارش خبرآنلاین، در هیاهوی اعتراضات گسترده به نژادپرستی سیستماتیک در آمریکا، هر پدیدهای که یادآور آن باشد، تحمل نخواهد شد. از مجسمه بردهداران و سیاستمداران نژادپرست بگیر تا آثار تحسینشده هنری.
حتی فیلم مشهور «بر باد رفته» هم در امان نیست. فیلمی که با در نظر گرفتن تورم پرفروشترین فیلم تاریخ است و چندین جایزه اسکار در کارنامه دارد. اقتباسی سینمایی از رمانی به همین نام نوشته مارگارت میچل که در ردهبندی بهترین فیلمهای تاریخ به انتخاب بنیاد فیلم آمریکا در رده ششم جا گرفته است.
وقتی که حدود یک ماه پیش سرویس ویاودی «اچبیاو مکس» راه افتاد، یکی از برگهای برندهاش کلاسیکهایی مثل «بر باد رفته»، «همشهری کین» و «کازابلانکا» بود. برگ برندهای که با اعتراضات ضدنژادپرستی خیلی زود از فهرست برنامههای این شبکه مشهور حذف شد.
حذف «بر باد رفته» نتیجه یادداشت اعتراضی جان ریدلی نویسنده «۱۲ سال بردگی» در لسآنجلس تایمز بود. به باور ریدلی این فیلم دوران سیاه بردهداری در آمریکا را باشکوه جلوه میدهد و نه تنها تباهی و وحشت دوران بردهداری را نادیده میگیرد، بلکه برخی از دردناکترین تفکرهای قالبی درباره مردمان رنگینپوست را جاوادنه میکند.
البته حذف «بر باد رفته» موقتی است و به گفته مسئولان «اچبیاو» نمایش آن نیاز به «توضیحات و مستندسازی» دارد.
داستان «بر باد رفته» چیست؟
داستان مارگارت میچل و البته فیلم سینمایی «بر باد رفته» به کارگردانی ویکتور فلمینگ در مزرعههای ایالات جنوبی در دوران جنگ داخلی آمریکا روی میدهد. خط اصلی داستان فیلم را ماجراهای عاشقانه دختری به نام اسکارلت اوهارا با بازی ویوین لی تشکیل میدهد، که مشکلی با نژادپرستی ندارد.
مسئله جنجالی فیلم نمایش زندگی اسکارلت و روابطش با بردههایی است که در کنار او و خانوادهاش زندگی میکنند. نقش یکی از این بردهها را هتی مکدنیل بازی میکرد که برای نقشآفرینی درخشانش نخستین سیاهپوست برنده جایزه اسکار شد.
منتقدان از چه ناراحت هستند؟
نمایش یک مقطع تاریخی که در آن سیاهپوستان رنج برده بودن را چشیدهاند چه ایرادی دارد؟ مگر در فیلمها یا آثار هنری دیگر این مسائل دیده نمیشود؟ اصلا سانسور نقاط تاریک تاریخ کار درستی است؟
همانطور که جان ریدلی در یادداشتش تاکید میکند، مشکل فیلم «بر باد رفته» نمایش تاریخ نیست. مشکل عادیسازی و حتی خوب جلوه دادن شر و پاک کردن وحشت بردهداری است. در این فیلم جنوب پیش از جنگ داخلی آرمانشهر است و نیروهای شمال که برای لغو بردهداری میجنگند، نقطه مقابل آن هستند که سعی میکنند زندگی آرام و خوش جنوب را به هم بزنند.
آنطور که نیویورکتایمز روایت میکند، در داستان فیلم بردهها انسانهای مطیع و راضی از شرایطی هستند و بیش از آنکه به فکر دیگر بردهها باشند، نگران اربابانشان هستند، حتی تمایلی ندارند که پس از جنگ محل بردگی را ترک کنند. حتی بردگانی که آزاد شدهاند، افرادی خطرناک و البته سادهلوح نمایش داده میشوند.
سال ۱۹۳۹ واکنشها چه بود؟
«بر باد رفته» از کلاسیکهای بسیار قدیمی سینما است که عمرش به ۸۱ سال میرسد. یکی از نکات جالب مقایسه رفتار سینماگران و علاقهمندان سینما با فیلم در دوران خودش است که البته کمابیش نشانههایی از شدت نژادپرستی در آن دوران به دست میدهد.
همانطور که مشخص است، هنگام اکران اکثر منتقدان لب به تحسین گشودند. استقبال مردم از فیلم هم بینظیر بود. هنوز پس از گذشت ۸۰ سال هیچ فیلم به رکورد فروش «بر باد رفته» نزدیک هم نشده است. با حساب کردن تورم به رقم امروز فروش فیلم چیزی بیش از ۳ میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار میشود.
در مراسم اسکار هم برایش سنگ تمام گذاشتند و ۱۰ جایزه گرفت از جمله جوایز بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر و البته جایزه مشهور هتی مکدنیل که خودش داستانی است پر آب چشم. مکدنیل هنگام دریافت جایزه جایگاهی کنار دیگر بازیگران سفیدپوست برای نشستن در شب باشکوه اسکار نداشت.
منتقدان فیلم در آن زمان چه کسانی بودند؟ اصلا انتقادی شد؟
از قرار رمان مارگارت میچل خیلی بیشتر از چیزی که در «بر باد رفته» میبینیم، علیه سیاهپوستان است. همین سبب میشود که در دوران تولید فیلم گروههای بسیاری نامههایی به دیوید اُ سلزنیک بنویسند و نگرانی خودشان را از ساخت فیلم «بر باد رفته» ابراز کنند.
همان زمان هفتهنامه «لسآنجلس سنتینل» که متعلق به سیاهپوستان است، با انتشار مطلبی خواستار تحریم همه آثار سلزنیک شد. جالب است که سلزنیک و سیدنی هاوارد نویسنده فیلمنامه پس از این فشارها تصمیم گرفتند تا میتوانند فیلمنامه را تغییر دهند و عناصر نژادپرستانه را از آن حذف کنند. حتی برای این کار دو ناظر استخدام کردند که البته هر دو سفیدپوست بودند.
کارلتون ماس نویسنده، بازیگر و کارگردان سیاهپوست از منتقدان سرسخت فیلم پس از اکرانش بود. او شخصیتهای سیاهپوست مضحک فیلم را اهانتی به جامعه سیاهپوستان آمریکا دانست و شخصت هتی مکدنیل در فیلم را «نفرتانگیز» توصیف کرد.
روزنامه «شیکاگو دیفندر» هم فیلم را «سلاح ترور علیه سیاهان آمریکا» خواند. حتی در مواردی تجمعاتی علیه اکران فیلم در برخی شهرها مثل شیکاگو برگزار شد.
داستانی که ادامه دارد...
به هر روی داستان اعتراض به «بر باد رفته» هیچگاه متوقف نشد. حتی تقدیس این فیلم در جایگاه یک کلاسیک درخشان در تاریخ سینما جلوی این اعتراضهای گاه و بیگاه را نگرفت. از مالکوم ایکس بگیر تا اسپایک لی و جان ریدلی همیشه جلوه نادرست سیاهپوستان در «بر باد رفته» محل مجادله بوده است.
پس از مرگ جرج فلوید و شعلهور شدن تظاهرات گسترده، مشخص شد که جنجال «بر باد رفته» پایان یافتنی نیست. فیلمی که پس از ۸۰ سال هنوز محل دعوا است.