محمد درویش فعال محیط زیست در روزنامه ایران نوشت: امسال یکی از سالهای کم نظیر از نظر میزان ریزشهای آسمانی در کشور ما بود. ما برای دومین سال پیاپی است که تقریباً در تمام کشور با دورهای که به اصطلاح به آن «ترسالی» میگویند روبهرو هستیم. میانگین ریزشهای آسمانی امسال بین ۴۰ تا ۷۰ درصد بیشتر از میانگین درازمدت ۵۱ ساله در اغلب مناطق کشور بود. بهترین وضعیت را ما در مرکز و شرق کشور داشتیم. دریاچه ارومیه هم برای سومین سال پیاپی دوره ترسالی را تجربه کرد. اینها همه اتفاقات خوبی است که به وقوع پیوست.
همچنین با تجربهای که همه کارشناسان حوزه منابع طبیعی و محیط زیست داشتند هشدار داده بودند که ما امسال با پدیده آتشسوزی رویشگاههای جنگلی و مرتعی روبهرو خواهیم بود. به خاطر اینکه پوششهای علفی یک ساله امسال در بهترین وضعیت خودشان خواهند بود و به مجرد گرم شدن هوا و بعد از اینکه پوششهای علفی از مرحله گلدهی و بذردهی عبور میکنند، خشک میشوند و آن وقت صحنه طبیعت ایران را میتوانند به یک انبار باروت تبدیل کنند که با یک جرقه یا پرتاب یک فیلتر سیگار و وقوع یک رعد و برق مشتعل شود.
همانطور که ملاحظه کردیم این اتفاق از جنوب زاگرس شروع شد، جایی که هوا زودتر گرم شد. نخستین آتشسوزیها در گچساران در جنوب کهگیلویه و بویراحمد و دامنههای کوهستانی بوشهر در بیرمی اتفاق افتاد که مناطق بسیار گرمی است. بعد هم آتشسوزی در خوزستان، ایلام و خائیز در مرز بهبهان و دهدشت اتفاق افتاد.
ما همچنان با گرم شدن هوا رو به رو خواهیم بود که تمام عرصههای رویشگاه زاگرس در ۱۴استان کشور بههمراه رویشگاه ارسباران و هیرکانی در استانهای گیلان، مازندران و گلستان را متأسفانه درگیر آتش خواهد کرد. انتظار میرفت با توجه به این پیشبینیها امسال یگانهای مجهز از سازمان جنگلها، منابع طبیعی و آبخیزداری و سازمان محیط زیست مناطق حساس را رصد کرده با ستاد حوادث غیرمترقبه کشور و نیروهای مسلح هماهنگ میشدند تا در کمترین زمان ممکن میتوانستند این آتش را کنترل و خاموش کنند.
اما باز هم طبق معمول غافلگیر شدیم. امسال حتی ممکن است رقم عرصههایی که در اثر آتشسوزی از دست میدهیم، از حدود ۴۵ تا ۵۰ هزار هکتار که هر ساله اتفاق میافتاد هم عبور کند. به طور متوسط حدود ۸ هزار هکتار از جنگلهای ایران هر سال میسوزد، ولی در سالهایی که با ترسالی روبهرو هستیم این رقم افزایش پیدا میکند. امسال کرونا اجازه نداد مردم در طبیعت حضور بیابند و این مسأله سبب شد تا کیفیت پوشش گیاهی بهتر و متراکمتر از هر سال باشد.
هنوز هم دیر نشده است. تازه در ابتدای فصل موسوم به آتشسوزی هستیم و این فصل تا اواخر آبانماه ادامه خواهد داشت. باید از ظرفیت تشکلهای مردمی استفاده کنیم. تجربهای که به تازگی در سردشت داشتیم و یگان مردمی حفاظت از جنگلهای سردشت را شکل دادیم. دولت باید از این تشکلها حمایت کند. باید برای مردم داوطلب تجهیزاتی مثل دمنده، آتشکوب، لباسهای ضدحریق، کفشها و دستکشهای مناسب تهیه کند و با آموزش، آنها را تبدیل به حامی جدی جنگلها کند. نیروهای مسلح در این شرایط باید تصمیم بگیرند که منتظر ارسال پول نباشند و قبل از ارسال اعتبار، اطفای حریق جنگل را در شمول وظایف امنیتی خود بدانند و داوطلبانه به سمت خاموش کردن آنها بروند. همچنین امیدوارم اجازه بدهند سازمان حفاظت محیط زیست و سازمان جنگلها یگانهای هوایی مختص اطفای حریق خودشان را داشته باشند. ما نیاز به «کانادایر» داریم. وسیله هوایی مخصوص که براحتی میتواند در این مواقع به کمک جنگلها بیاید. باید نگاههای امنیتی را به فعالیت تشکلهای مردم نهاد برداریم و اجازه بدهیم مردم با تجهیزاتی که به آنها داده میشود به صحنه بیایند و در کنار دولت قرار بگیرند تا انشاءالله آتش در کسری از ثانیه مهار شود.