در نخستین روز از خرداد پدری از ترس بیآبرویی، داس را بر گردن نحیف دختر ۱۴ سالهاش نشاند و سرش را برید و نام «رومینا» مانند سارینا، هوژان، فرشته، زعفران، نازنین، زبیده، سارا، هاجره و… قربانیان قتلهای ناموسی همین چند ماه آغازین سال ۹۹، در فهرست اسامی قبرستان جا گرفت. دختری که هنوز ۱۴ سالش تمام نشده بود. پدر ابتدا سعی میکند دخترش را خفه کند و وقتی موفق نمیشود، سر دختر را با داس میبرد. با شیونهای مادر و بقیه همسایهها پلیس سر میرسد و قاتل را بازداشت میکند.
فرارو- معاون پیشگیری از وقوع جرم دادگستری گیلان با ارایه توضیحاتی پیرامون وقوع جرم گیلان در رابطه با قتل دختر تالشی، گفت: پرونده جهت بررسی در دستور کار دادسرا قرار میگیرد.
احمد آقایی معاون پیشگیری از وقوع جرم دادگستری گیلان در ارتباط با انتشار خبری مبنی بر قتل یک دختر ۱۴ ساله در یکی از روستاهای شهرستان تالش اظهار کرد: در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ماه این دختر به همراه پسری ۲۹ ساله متواری میشود و یک روز پس از آن پدر این دختر شکایتی تحت عنوان آدم ربایی در دادسرای شهرستان آستارا مطرح میکند.
وی ادامه داد: پرونده جهت بررسی در دستور کار دادسرا قرار میگیرد.
آقایی که با فارس گفتگو میکرد افزود: با اطلاع رسانی دادسرا؛ پدر و مادر و بستگان دختر به دادسرا مراجعه میکنند و دختر را مورد تفقد و لطف قرار میدهند؛ بازپرس با مشاهده اینکه پدر از روی مهربانی و گذشت از اشتباه دختر چشم پوشی کرده است؛ وی را تحویل خانواده میدهد.
وی اظهار کرد: پدر دختر با ملاطفت و مهربانی که به خرج میدهد اعتماد بازپرس را جلب میکند و به همین دلیل بازپرس از تحویل وی به خانواده اطمینان خاطر داشته است و با توجه به بررسی جمیع شرایط علتی برای تحویل ندادن دختر به خانواده اش در ان زمان وجود نداشته است.
وی همچنین برخی شایعات مطرح شده در فضای مجازی مبنی بر اعتیاد پدر دختر به مواد مخدر را رد کرد و گفت: اینکه گفته میشود این فرد به مواد مخدر اعتیاد داشته است، صحت ندارد و همچنین پدر فاقد هرگونه سابقه کیفری بوده است.
معاون پیشگیری از وقوع جرم دادگستری گیلان در تشریح چگونگی قتل گفت: پس از اینکه فرزند تحویل خانواده میشود آنها شب را در منزل یکی از بستگان در آستارا ساکن میشوند و شرایط کاملا معمولی و طبیعی بوده است، ولی فردای آن روز به روستای خود مراجعت میکنند و مشخص نیست انجا چه اتفاق غیر عادیای افتاده است که در هنگام غروب و وقتی دختر در خواب بوده، پدر، دختر خود را به قتل میرساند.
وی اضافه کرد: پدر این دختر بلافاصله پس از این اقدام از کار خود پشیمان میشود و از خانه بیرون میآید و تقاضای کمک میکند که بی فایده است.
آقایی اضافه کرد: پدر دختر در حال حاضر در بازداشت است و تحقیقات تکمیلی درباره انگیزه و علت قتل ادامه دارد.
معاون پیشگیری از وقوع جرم دادگستری گیلان با بیان اینکه این دختر، قربانی خشونت خانوادگی شده است، افزود: فارغ از انگیزه پدر در به قتل رساندن دختر خود، چنین جنایتی به هیچ عنوان از نظر قانون قابل پذیرش نیست و این پرونده بصورت ویژه رسیدگی خواهد شد.
وی در پایان تاکید کرد: حکم، مطابق ضوابط قانونی صادر و به اطلاع عموم خواهد رسید.
معاون امور اجتماعی بهزیستی گیلان نیز در پی قتل کودک ۱۳ ساله تالشی اعلام کرد: به دلیل ماهیت جرم، دادستان مطابق با ماده ۵ قانون حمایت از کودک و نوجوانان بعنوان مدعیالعموم ورود پیدا کرده است و بهزیستی نیز به عنوان سازمان دولتی مدافع حقوق کودکان، تمام تلاشهای خود را جهت احقاق حقوق حقه کودک را جزء وظایف ذاتی خود میداند.
به گزارش سازمان بهزیستی کشور، رضا جعفری افزود: بهزیستی از همه ظرفیتها و امکانات جهت تحقق این مهم استفاده خواهد کرد و در عین حال به دلیل ماهیت جرم و درگیری عاطفی و روانی و اجتماعی سایر اعضاء خانواده با هماهنگی دادستان نسبت به انجام حمایتهای روانی_اجتماعی از سایر اعضای خانواده برای کاهش آسیبهای روانی خواهد پرداخت.
وی تصریح کرد: اورژانس اجتماعی شهرستان تنها پس از وقوع قتل از طریق مراجع رسمی در جریان واقعه قرار گرفت که عملا کاری جهت حمایت از کودک مطابق با شرح وظایف رسمی و مصرح خود نمیتوانست انجام دهد و چه بسا تماس با خط ۱۲۳ اورژانس اجتماعی قبل از بروز میتوانست سرنوشت بهتری را برای کودک و خانواده ایشان رقم بزند که این خود نگاه فرهنگ مسئولیتپذیری از سوی همه آحاد جامعه را یکبار دیگر به همگان گوشزد میکند.
معاون امور اجتماعی بهزیستی گیلان تاکید کرد: قتل دختر ۱۳ ساله توسط پدر در شهرستان تالش نمونهای از نقض آشکار حقوق کودک توسط فردی است که بیشترین انتظار حمایت و پشتیبانی از او در جهت رشد، تربیت و پرورش صحیح کودک بدلیل فقر آگاهی و وجود باورهای متعصبانه بوده است که سبب جریحهدار شدن احساسات مردم شده است.
جعفری گفت: خشونتی که در محیط خصوصی و چهاردیواری خانه و بدور از نظارت نهادها صورت میگیرد و چه بسا بسیاری از موارد گزارش نمیشود و به همان نسبت فرصت مداخله جهت جداسازی کودک از محیط آسیب و صدمه زننده به حیات کودک و انجام حمایتهای لازم، به خوبی صورت نمیگیرد.
وی اضافه کرد: کودکآزاری یکی از آسیبهای شایع در همه جوامع اعم از توسعه یافته یا در حال رشد میباشد و کودکان در همه خانوادهها، فارغ از ویژگیهای طبقاتی، درآمدی، تحصیلاتی، قومی و مذهبی بدلیل وابستگی جسمی و مالی به سرپرستان، احساس تملک از سوی والدین نسبت به کودکان، عدم آگاهی والدین از شیوههای تربیتی، مشکلات زمینهای مانند وجود تنشها و اختلافات خانوادگی، ابتلا به سوء مصرف مواد و اختلال روانی در معرض مخاطرات انواع کودکآزاری اعم از جسمی، روانی - عاطفی، جسمی، غفلت و بیتوجهی جنسی هستند.
پیشتر سایت میدان با اسفندیار اشرفی، عموی مقتول و همچنین بهمن خاوری، همان پسری که یکی از شخصیتهای این داستان دردناک است، گفتگو کرده است.
ماجرا از ارتباط رومینا و بهمن آغاز شد. رابطهای که به زعم بهمن عاشقانه و از نظر عموی رومینا با رعب و تهدید همراه بود. بهمن حدودا ۳۵ سال دارد و حالا و بعد از رومینا زندگی خود را نابود شده میداند: «چند سالی بود که عاشق هم بودیم و بالاخره تصمیم گرفتم تا یک نفر را بفرستم و او را از پدرش خواستگاری کنم. اما از آنجایی که مذهب ما یکی نبود، مخالفت کردند. به همین خاطر هم دختر به من گفت که پدرم رضایت نمیدهد و باید فراریاش بدهم. همین شد که باهم فرار کردیم و پنج روزی ناپدید شدیم. بعد از این ماجرا بود که پدرش در پاسگاه حویق از من به جرم آدمربایی شکایت کرد. حتی به من تهمت زد که دخترش را بیهوش کردم و گاو و طلاهایش را هم دزدیدم. وقتی پاسگاه دختر را خواست و او هم به آنها گفت که به خواسته خودش با من آمده است. ولی پدرش بیخیال نشد. در آگاهی آستارا هم از من شکایت کرد و چند روز بعد آگاهی با من تماس گرفت. ولی چند نفر از بستگان آمدند و خواستند که ما با هم صیغه کنیم تا ماجرا تمام شود. ولی آن مرد با پلیس هماهنگ کرده بود تا من را دستگیر کنند. موقع بازجویی من گفتم که آن دختر را دوست دارم و اجباری در کار نبوده و دختر هم در بازجویی این حرفها را تایید کرد. یک شب در بازداشتگاه ماندم، اما در نهایت تبرئه شدم.»
پس از این اتفاقات خانواده رومینا به خانه برمیگردند و به گفته بهمن، وقتی مادر خانواده در حمام مشغول شستن لباسها بوده، پدر ابتدا سعی میکند دخترش را خفه کند و وقتی موفق نمیشود، سر دختر را با داس میبرد. با شیونهای مادر و بقیه همسایهها پلیس سر میرسد و قاتل را بازداشت میکند.
این داستان، اما وقتی از زبان خانواده رومینا نقل میشود، تفاوت بسیاری میکند. اسفندیار اشرفی، عموی رومینا میگوید اصلا تفاوت مذهبی موضوع مهمی نبوده است و این پسر برادرزادهاش را تهدید کرده بود: «این پسر رومینا را با زور و تهدید اینکه او را میکشد با خود برد و ۶ روز تمام هم او را نگه داشت. بعد از این موضوع حتی ما خواستیم که بیایند و خواستگاری کنند، اما خانواده آن پسر گفتن نه، پسر ما اشتباه کرده است. حتی عاقد آمده بود که عقدشان کند، اما آن پسر قصدش چیز دیگری بود.»
او میگوید که بهمن رومنیا را اغفال کرد و پس از آن باعث شد که برادرش به مرز جنون برسد: «آن پسر در این مدت بارها با من تماس گرفته و ما را تهدید کرده است. به ما فحاشی میکند. اگر از رومینا عکسی نمیفرستاد این مسائل پیش نمیآمد. اصلا کدام مردی وقتی بخواهد با یک دختر ازدواج کند، عکسش را در اینستاگرام میگذارد؟ کدام مردی عکس ناموسش را در دنیا پخش میکند؟»
برادر قاتل که از قضا عموی مقتول هم هست میگوید مادر رومینا شرایط خوبی ندارد: «مادرش ۴۰ سال بیشتر ندارد و این روزها هم عزادار است. او هم فامیل ما و مثل خواهرمان است. حالا چه کنیم؟ او، ولی دم است و باید برای پرونده تصمیم بگیرد. برادر من یک پسر ۶ ساله هم دارد. حالا زندگیاش نابود شده است. ما خانواده باآبرویی بودیم، اما آن پسر همه زندگی ما را به هم زد.»
پس من و توی بزرگ و عاقل چه فرقی با بچه داریم؟
چرا قصاصی برای پدر نیست؟ فقط بخاطر اینکه ولی دم قاتل هم هست!!!!!
تا کی این قوانین راه رو برای جنس مذکر باز میکنه؟
کجاست اون برابری زن و مرد!!! چرا این برابری از روی کاغذ فراتر نمیره؟
چند رومینای دیگه باید فدای تعصبات پدرانه بشن تا قانون از خواب خرگوشی بیدار بشه؟!!!
وای بر این قانون! وای و صد وای!
آقای رئیسی واکنشتون چیه؟ چشم هزاران رومینا به شماست!!!!!
مگر اینکه قبلا دخترک بیچاره برای انجام قتل بیهوش شده بوده؟
دختر 13 ساله ای که عاشق میشه. (اصلا چی میفهمه که عشق رو بفهمه) اونم عاشق یه آدم 35 ساله. مرده میگه چند ساله عاشق همیم. یعنی از کی؟ از مثلا 10 سالگی؟
اخه توی اون سن بچه چی حالیشه...
بعدم کشتن دختره توی خواب با داس!!!
اون آدم چقدر باید فشار روانی یا از هم گسیختگی روانی رو بهش دست داده باشه که چنین کاری بکنه که آدم با سگ هار نمیکنه.
بعدم این اینستاگرام... آخ که چه پدری داره در میاره از جامعه مدرن نما، اما تا فی خالدون مذهبی ما.