مهدی نصیری، پژوهشگر دینی و مدیر مسئول سابق روزنامه کیهان، در کانال تلگرامیاش نوشت: آیت الله علیرضا اعرافی رییس حوزههای علمیه کشور و عضو فقهای شورای نگهبان و امام جمعه قم و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و ... و. اخیرا اظهار داشته اند: "حوزه باید پاسخگوی هفت میلیارد بشر باشد؛ نمیتوان بعد از تحولات جهان کار کرد؛ بلکه باید قبل از آن برنامه ریزیهای لازم را انجام داد. " (حوزهنیوز)
پیرامون این سخنان چند نکته قابل ذکر است:
۱. این گونه حرف زدن از مصادیق غلو و مبالغه گویی غیر منطقی است که در امر دین و مقدسات زیانبارتر از عرصههای دیگر است. آیا واقعا حوزه ما سرشار از پاسخهای متقن و منقح و علمی برای مشکلات بشریت و دنیاست؟ ما که در پیش پا افتادهترین مسائل فقهی خود مانند وقت نماز صبح تا مهمترین مساله کلامی و فلسفی مان یعنی توحید، اختلافات در حد تضاد و تناقض داریم؟
و البته همان طور که در کتاب «عصر حیرت» توضیح داده ام چنین اختلافات و تحیرهای نظری و فقهی و کلامی از لوازم عصر غیبت و شرایط عدم دسترسی به هادی و فصل الخطاب معصوم است که لازم است فقها و عالمان شیعی پیوسته متذکر این امر باشند و از بلندپروازیهای اصلاح گرانه و انقلابی بر حذر باشند.
۲. ما به ازای عملی ما در قبال شعارها و ادعاهایمان برای عرضه به دنیا چیست؟ کشوری مملو از مشکلات عدیده اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی و سیاسی و. با قوای سه گانهای گرفتار ضعفهای اساسی ایدهای و ساختاری و مدیریتی و انضباطی و ...؟
کشوری گرفتار دوقطبیهای مزمن فرساینده و ویرانگر اجتماعی و سیاسی با کاهش حضور مردم در میدان انتخابات و سطوح بالای طلاق و اعتیاد و کاهش زاد و ولد و بیکاری و فقر و تورم لجام گسیخته و شکاف طبقاتی و گرفتار در چنبره اژدهای هفت سر فساد و چپاول بیت المال و مسئولان اشرافی و...؟
البته این حرف به معنای انکار نقاط قوت و دستاوردهای جمهوری اسلامی نیست، اما به نظرم این حجم از دستاوردها و نقاط قوت هنوز به سطحی نرسیده که با اتکای به آن بتوان به دنیا فخر فروخت و ادعای ام القری بودن نه تنها برای جهان تشیع و جهان اسلام که برای کل جهان و بشریت را کرد!
۳. جایگاه اصل انتظار و مهدویت و ضجههای تاریخی شیعه در دعای افتتاح و ندبه و هزاران آیه و روایت در این موضوع، در این نوع نگاه که این قدر اعتماد به نفس در طرح وعده تمدن سازی و اصلاح عالم پیش از ظهور و یا مقدمه ظهور دارد (که البته ظهور متوقف بر چنین اصلاحات بلندپروازانهای نیست)، کجاست؟
۴. به نظرم نقطه قوت اغلب مسئولان جمهوری اسلامی به خصوص روحانیون و حوزویان آنها در فن خطابه و عبارت پردازی و بلیغ گویی، از جمله عوامل ضعفها وکاستیها در تمام سالهای پس از انقلاب بوده است چه آن که این توانایی، امر را بر آنان مشتبه کرده و احساس میکنند که با سخندانی و سخنرانی (به خصوص وقتی به زیور طبع و پخش و نمایش در رسانههای مکتوب و صوتی و تصویری آراسته میشود) مسائل و امور جامعه، تمشیت و حل و فصل، و رضایت عامه جلب میشود، در حالی که واضح است وقتی در مقام حرف قوی و در مقام عمل ضعیف باشیم خود از اسباب تضعیف و ادبار ملک است.