فرارو- شیوع ویروس کرونا در کشور موجب شد تا خانوادههای متعددی داغدار شده و در سوگ بنشینند. اما به دلیل شرایط موجود امکان سوگواری دستهجمعی از آنان سلب شده است. همین امر موجب میشود تا از نظر روحی و روانی تحت فشار قرار بگیرند. وضعیتی که در آن سوگهای ابراز نیافنه انباشته شده و زمینه را برای آسیب روحی روانی جامعه فراهم میکنند. از این رو در گفتگویی با مصطفی سلیمانی، روانشناس، نویسنده و مدرس دانشگاه به گفتگو درباره این وضعیت و چگونگی سوگواری خانواده قربانیان کرونا در شرایط کرونایی پرداختیم.
با توجه به شرایط کنونی و غیر ممکن بودن سوگواری جمعی، خانواده قربانیان کرونا چگونه باید سوگواری کنند؟
این روزها، به دلیل خطر گسترش ویروس به خانوادههای سوگوار، فرصتی برای خاکسپاری و یا برگزاری مراسم عزاداری داده نمیشود و تمهیدات خاصی که برای حفظ سلامتی بازماندگان در نظر گرفته شده است، خانوادههای سوگوار را علاوه بر مصیبت از دست دادن عزیزشان، با وضعیت وخیم دیگری به نامِ خاکسپاری در غربت روبهرو میکند.
بازماندگانی که نگران ابتلای خود به این بیماری هستند، در عین حال که به شدت محتاج حضور بستگانشان برای گذر از این داغ و شوک هستند، باید در یک عزاداری خاموش و سرد، عزیز از دست رفتهشان را غریبانه راهی سفر ابدی کنند. با این همه، آنچه که نباید نادیده گرفته شود این است که سوگواری به هر حال باید صورت بگیرد. در این شرایطِ غیرعادی، بستگان باید تا میتوانند به صورت تلفنی یا مجازی با خانواده داغدیده در ارتباط باشند. با آنها همدردی کنند. برای تسلی دادن به آنها، مراسم عزاداری مجازی برگزار کنند. در مورد فرد فوت شده با افراد سوگوار حرف بزنند. از احساسات خودشان درباره اتفاق پیشآمده بگویند. به خانواده سوگوار توضیح بدهند که بعد از برگشتن شرایط به حالت عادی، مراسمی شایسته برای او برگزار میکنند. برای زمان برگزاری مراسم به روز تولد متوفی، یا هر زمان خاطرهانگیز دیگری اشاره کنند. عکسها، ویدئوها و کلیپهای خاطرهانگیز از فرد از دست رفته درست کنند و با بازماندگان به اشتراک بگذارند. کار خیری از طرف فرد فوت شده انجام بدهند و برای آرامش افراد داغدیده، آنها را نیز از کارهای انجام شده مطلع کنند. به عبارت دیگر، باید به هر صورت ممکن، برای گرامیداشت فرد متوفی و برای همدردی با خانواده داغدیده تلاش شود.
مفهوم «سوگِ ابراز نشده» که اخیراً از سوی سخنگوی وزیر بهداشت عنوان شد، به چه معناست؟ آیا یک آسیب روحی است؟
مفهومِ سوگِ ابراز نشده، برآمده از مفهومی به نام «سوگ و مراحل سوگواری» است. سوگ را پاسخ طبیعی، مؤثر و سالم به یک مصیبت و فقدان مینامند. تجربه از دست دادن یک عزیز، آدمی را با یک بحران شدید عاطفی روبهرو میکند و سوگواری پدیده پیچیده و تدریجی است که میتواند به هضمِ تجربه فقدان، در ساختار روانی فرد کمک کند. هر مانعی که باعث شود تجربه سوگواریِ فرد داغدیده طبق روال عادی پیش نرود، میتواند سوگ را به بیماری تبدیل کند. در صورت به وجود آمدن چنین شرایطی، فرد عزادار، به صورت غیر معمول و آزار دهنده دچار اندوه شدید و عذابها و رنجهای هیجانی بسیار زیاد میشود؛ به طوری که حتی با وجود گذشت مدتزمان طولانی از فقدان، قادر به بازگشت به زندگی عادی نیست. در حقیقت، سوگِ ابراز نشده فرد را به اختلالات روحیِ عمیق دچار میکند.
سوگواری نکردن برای عزیزان چه پیامدهای روانی در پی دارد؟
سوگواری نکردن یا طی نشدن روال طبیعی سوگ، در فراق از دست دادن عزیزان، تبعات پیچیدهای دارد. سوگ ابراز نشده، به صورت انواع بیماریها و اختلالات روانی در افراد بروز میکند. افرادی که به هر دلیلی نتوانستهاند سوگ سالمی را در غم از دست دادن عزیزشان تجربه کنند، غالباٌ در تمام طول روز به فرد متوفی فکر میکنند. از این رو، پیوسته باری از اندوه و غم را با خود به دوش میکشند و در نتیجه، برای پیوستن به فرد از دست رفته یا برای رهایی از این اندوه جانکاه، مدام برای خودشان آرزوی مرگ میکنند. گاهی خودشان را سرزنش میکنند و به احساساتی مثل خشم، غم و عذاب وجدان دچار میشوند.
فردی که در سوگِ ناتمام مانده است، حتی اگر از روی اجبار و ناچاری تصمیم به ادامه زندگی بگیرد، باز هم به دلیل عدم پذیرشی که نسبت به زندگی دارد، دوست ندارد که هیچگونه مسئولیت جدیدی را در زندگی بپذیرد و به عبارت بهتر، نمیخواهد هیچ دغدغه تازهای را تجربه کند. مختل شدن ارتباط فرد با هویت خودش، منجر به تجربه احساس سردرگمی به مدت طولانی در این افراد میشود. احساس بیاعتمادی به دیگران، احساس تنهایی و جدا بودن از دیگران هم از دیگر تبعات سوگهای ابراز نشده و یا به عبارتی، سوگهای تمام نشده است.
توصیه شما به عنوان یک روانشناس و مشاور، برای بهبود شرایط روحی و روانی این سوگواران چیست؟
به طور قطع، مهمترین توصیهای که من میتوانم به عنوان یک روانشناس داشته باشم این است که متولیان امر و همچنین وابستگان افراد داغدیده، شرایطی را فراهم کنند که بازماندگان بتوانند هیجانات منفی خودشان را به اشتراک بگذارند. بهتر است که شرایطی فراهم شود که افراد درجه یکِ فرد متوفی در مراسم حضور داشته باشند. از مراسم تدفین، شاملِ نماز، تشییع میت، دعا برای متوفی و آداب دیگر، هر چند به صورت محدود، فیلم تهیه شود.
بهتر است که حتی با وجود برگزار نشدن مراسم ختم، اعلامیه ترحیم متوفی چاپ شود و صرفاً برای اطلاعرسانی در محلهای مربوط نصب شود. به منظور تکریم فرد متوفی و برای تسلای بازماندگان، پس از رفع قرنطینه و عادی شدن شرایط، مراسم ختم و یادبود شایستهای برای فرد مرحوم برگزار شود. برگزاری مراسم ختم به صورت مجازی، توسط دوستان و آشنایان، پیگیری احوال بازماندگان به صورت تلفنی و مجازی و نیز کمک گرفتن از مشاوران و روانشناسان به صورت آنلاین یا تلفنی نیز میتواند تا درصد بسیاری در کاهش بار هیجانی بازماندگان مؤثر باشد.
در انتها باید تأکید کنم که بستگان افراد داغدیده باید تلاش کنند که فرصتی (تلفنی یا مجازی) را فراهم کنند که بازماندگان بتوانند بارها و بارها راجع به تجربه اندوهباری که از سر گذراندهاند با آنها صحبت کنند. گریه کردن، سیاه پوشیدن، یادآوری خاطرات و مرور عکسها و فیلمهای فرد از دست رفته نیز میتواند تا حدود زیادی در بهبود حال بازماندگان مؤثر باشد.