فرارو- تا قبل از شیوع جهانی ویروس جدید کرونا، کمتر کسی فکر میکرد در قرن بیست و یکم یک بیماری همهگیر شیوع پیدا کند و تقریبا کل جهان را برای هفتهها تعطیل کند. بسیاری معتقد بودند چنین بیماریهایی دیگر فقط در کتابهای تاریخ و فیلمهای تخیلی پیدا میشوند. اما کرونا ظاهر شد و با سرعتی کم نظیر تمام قارهها را درنوردید و حالا به گفته برخی کارشناسان، همین اعتقاد باعث شده که بسیاری از کشورهای پیشرفته در مقابل کرونا زانو بزنند.
به گزارش فرارو، کرونا همچنان در بسیاری از کشورها تاخت و تاز میکند و هر روز جان صدها نفر را میگیرد. موارد ابتلا به ویروس جدید کرونا، معروف به کووید-۱۹، به یک میلیون نفر نزدیک میشود. تعداد مبتلایان در سراسر جهان، از ۸۶۰۰۰۰ و تعداد قربانیان از ۴۳ هزار نفر فراتر رفته است. در حالی که موارد ابتلا در منشأ اولیه کووید-۱۹، یعنی چین، رو به کاهش است، تعداد بیماران و قربانیان این بیماری در غرب در حال اوج گیری است. ظرف یک روز، ۵۶۳ نفر در بریتانیا در اثر کرونا جان باختند. تعداد مبتلایان اسپانیا نیز از ۱۰۰ هزار نفر عبور کرده و رو به افزایش است. در آمریکا، اوضاع بسیار وخیمتر است. این کشور، با داشتن بیش از ۱۸۶ هزار مورد ابتلا به کرونا، بیشترین تعداد بیماران را در جهان دارد. فوتیهای آمریکا نیز از ۴۰۰۰ هزار نفر گذشت. کاخ سفید به تازگی بر اساس یک مدل جدید پیش بینی کرده که بین ۱۰۰ تا ۲۴۰ هزار آمریکایی بر اثر کرونا جانشان را از دست خواهند داد.
همه اینها در حالی است که کرونا در شهر ووهان چین، که منشأ اولیه این ویروس کشنده میباشد، مهار شده است. پس از دو ماه اعمال محدودیتهای شدید، زندگی در ووهان در حال عادی شدن است.
دو دیدگاه
این تفاوت در نوع مقابله با کرونا پرسشهای مهمی را مطرح کرده که شاید مهمترین آنها، این است که چرا چین و به طور کلی کشورهای آسیایی، در مقایسه با کشورهای غربی، در مهار یا حداقل کند کردن روند شیوع کرونا عملکرد موفقتری داشتهاند؟
در پاسخ به این پرسش، نظرات مختلفی مطرح شده است که به طور کلی به دو بخش تقسیم میشوند. گروهی با متهم کردن چین به پنهانکاری در موضوع کرونا، از اساس صحت این پرسش را زیر سوال میبرند. برخی رسانههای غربی، به وضوع این دیدگاه را مطرح میکنند که مقامات چین درباره شدت و گستره شیوع بیماری کرونا در کشورشان شفاف نبوده اند. این رسانه ها، از طریق مصاحبه با شهروندان ووهان یا بررسی آمار فوتیهای بیمارستان ها، میگویند تلفات چین از کرونا بسیار بیشتر آمار رسمی است.
بیشتر بخوانید:
شاید این دیدگاه کاملا عاری از صحت نباشد، اما نمیتواند به پرسش فوق پاسخ کاملی بدهد. به این دلیل ساده که اگر نظام اقتدارگرا و غیردمکراتیک چین درباره کرونا پنهانکاری کرده است، پس چرا سایر کشورهای آسیایی مانند کره جنوبی و ژاپن که دمکراتیک و شفاف هستند، در مقایسه با کشورهای غربی عملکرد بهتری در مقابله با کرونا داشته اند؟ کره جنوبی و ژاپن، هر دو با کرونا دست و پنجه نرم میکنند و تلفاتی داده اند، اما کرونا در آنها، مانند کشورهای اروپایی و آمریکا نابسامانی به بار نیاورده است.
از این رو، گروهی دیگر وجود دارد که معتقدند کشورهای آسیایی در مقایسه با کشورهای غربی عملکرد بهتری در مبارزه با کرونا داشته اند. این گروه دلایل متعددی را برمیشمارند. از جمله اینکه، چین تدابیر سفت و سختی را به کار برد که به کار بردن آنها در غرب امکان پذیر نبود. مثلا چین در ووهان عملا حکومت نظامی اعمال کرد و حتی با کسانی که از منزل خارج میشدند برخورد شدید و بعضا خشنی میشد. همچنین، در کشورهای آسیایی از همان ابتدا بر نقش ماسک در جلوگیری از سرایت کرونا تاکید شد. در حالی که در غرب، رسانهها ادعا کردند که ماسک تاثیر چندانی بر جلوگیری از انتقال ویروس ندارد و در مقابل به مردم توصیه کردند که بر شستن مکرر دستها تمرکز کنند. افزون بر این، آمریکاییها در ابتدا فاصله گذاری اجتماعی را جدی نگرفته بودند. چندی پیش در حالی که مقامات آمریکا تازه مقابله جدی با کرونا را شروع کرده بودند، انتشار تصاویری از سواحل شلوغ فلوریدا جنجال برانگیز شد. این در حالی است که مقامات چینی در ووهان، برای جلوگیری از خروج مردم از منازلشان، دربهای برخی منازل را جوش زدند.
چین ظرف چند روز یک بیمارستان ویژه برای بیماران کرونا احداث کرد.
اما سوای تدابیر گوناگون ین و سایر کشورهای آسیایی در مقابله با کرونا، برخی ناظران برای توضیح دلیل تفاوت رویکردهای آسیایی و غربی در مبارزه با کرونا، به مسئله متفاوتی اشاره میکنند و آن، تجربه تاریخی است. دانیل گروس، مدیر مرکز مطالعات سیاست اروپایی، از جمله این ناظران است که طی یادداشتی در وبگاه پراجکت سیندیکیت به نقش تجربه تاریخی در رویکردهای کرونایی غربیها و آسیاییها پرداخت. از دیدگاه گروس، فقدان تجربه تاحدود زیادی پاسخ دیرهنگام اروپا و آمریکا به کووید-۱۹ را توضیح میدهد. وی نوشت: «نه اروپا و نه آمریکا، از زمان همه گیری آنفولانزای اسپانیایی در سال ۱۹-۱۹۱۸ هیچکدام بحران بهداشت عمومی به این گستردگی را تجربه نکرده بودند. در مقابل، کشورهای آسیایی که کمتر از ۲۰ سال پیش، مجبور بودند با بیماری سندروم حاد تنفسی (سارس) دست و پنجه نرم کنند، بسیار سریعتر به شیوع کووید-۱۹ واکنش نشان دادند و تدابیر کنترلی موثری را اعمال کردند که امکان صاف کردن منحنی این بیماری را به شکلی نسبتا سریع برای آنها فراهم کرد.»
از این رو، به اعتقاد گروس، روایت مبتنی بر تجربه چین –به این معنی که دیکتاتوریها در مهار بیماری همهگیر عملکرد بهتری دارند- اشتباه است. آنچه این بار تفاوت ایجاد کرد، این بود که چین و سایر جوامع آسیایی در حافظه زندهشان تجربیات مشابهی با کووید-۱۹ دارند.
بنابراین، از دیدگاه گروس، مهار کردن ویروس در آسیا ربطی به نظام سیاسی کشورهای آسیایی ندارد. بلکه با تجربه تاریخی این کشورها در تعامل با بیماریهای مشابه مرتبط است. به نوشته این تحلیلگر، کشورهای دمکراتیکی مانند کره جنوبی و ژاپن، به اندازه یک کشور دیکتاتور، میتوانند به نحو موثری با یک ویروس مقابله کنند. در حقیقت، جوامع باز نسبت به کشورهای اقتدارگرا، مزیت مشخصی دارند، چون برخلاف روزهای اول کرونا در چین، نمیتوانند اطلاعات ناخوشایند را برای مدت طولانی انکار یا سرکوب کنند. اما، برای اروپا و آمریکا، کووید-۱۹ یک حمله غافلگیرانه از سوی دشمنی است که تاکنون ناشناخته بود. بنابراین، عجیب نیست که واکنش اولیه کشورهای غربی به بحران بهداشت عمومی دیرهنگام و نابسامان بود.