«سیدمحمود میرلوحی» فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت، درباره تیتر یک روزنامه که رئیس جمهور را کاخنشین توصیف کرد و در این باره که تندروها تلاش میکنند مدیریت دولت در مبارزه با کرونا را همواره زیر سوال ببرند و سیاسی کنند، گفت: واقعیت این است که دوران جنگ را با شرایط خاصی طی کردیم و محدودیتها و کمبودها زیاد بود. در دوران جنگ همه چیز در قالب کوپن بود و مردم با کمبودها کنار آمدند و تحمل کردند. دولت سازندگی که آمد طبیعتا باید شرایط کشور از آن محدودیتها تغییر میکرد. بالاخره مرحوم هاشمی نقش صنعت و بحث بازسازی را راه انداختند. دولت خاتمی که آمد گشایشهایی رخ داد که صادرات غیرنفتی وضعیت جدیدی پیدا کرد. در واقع قبل از زمان مرحوم هاشمی فقط صادرات پسته و فرش داشتیم که مجموع آن گاهی اوقات به ۲ میلیارد دلار نمیرسید، ولی کاری که خاتمی و دولتش کرد وقتی که او دولت را ترک کرد، تقریبا درآمدهای ارزی کشور کم کم به رقم دو رقمی نزدیک شد.
او در گفتگو با برنا افزود: در حال حاضر شاهدیم که کشور در همین وضعیت تحریم بیش از ۵۰ میلیارد دلار صادرات دارد. اقتصاد کشور که تغییر کرد بعضیها تغییر روش دادند و بعضیها از جمله پایداریها و دلواپسان به ما انتقاد میکنند که چرا نیروهای چپ که در زمان جنگ، طرفدار کوپن بودند حالا چرا این گونه طرفدار بازار شده اند؟ طبیعی است کشور ۴۰ سال جلوتر آمده است و چپها شدند اصلاح طلب و فکر میکنیم که با زمان جلو آمدیم، اما جریان راست که زمان جنگ، خیلی طرفدار بازار آزاد بود به یکباره به سمتی که شما ملاحظه میکنید، حرکت کرد.
میرلوحی ادامه داد: بنابراین دیدگاههایشان چه در مسائل فرهنگی، حجاب، اقتصادی تقریبا نزدیک به گذشته است. ولی واقعیت امر این است که دولت خاتمی تقریبا جامعه، جامعهای بود که دولت مورد اعتماد بود و سطح فساد کم بود. دولت احمدینژاد که روی کار آمد و بنده به تفصیل میتوانم صحبت کنم متاسفانه به دلیل رویکردها و اقداماتش، ساختار اقتصادی کشور را بهم ریخت که در نتیجه بانکها و موسسات مالی به صورت قارچی قانونی شدند، هر چند تا قبل از آن هم بودند، اما در قالب یک تعاونی یا صندوق محلی بودند. در دوره احمدینژاد اینها را متأسفانه به بانک آوردند که گسترش آنها و از دست رفتن پولهای مردم و اختلاسها و مسائلی که اکنون شاهدیم، رخ داد.
میرلوحی با اشاره به اقدامات تخریبی رئیسجمهور دولت نهم و دهم بیان کرد: خود شخص رحیمی وقتی در دیوان محاسبات مشغول بود تلاش بسیاری کرد تا برای استانداران و وزرای خاتمی پروندهسازی کند، اما نتوانست. در مصاحبههای بنده در رسانههای آن زمان آمده است مبنی بر اینکه تلاش کردند حتی برای یک سکهای که به معاون استانداری با عنوان هیأت فوتبال در همدان داده بودند اینها را به دادگاه بردند که بتوانند، مسأله درست کنند. از قضا همین سکه را معاون استاندار دوباره برگردانده بود به هیأت و سندش را ارائه کرد. دوره احمدینژاد، اطرافیان او تا این حد پیش رفتند. ولی متأسفانه همگان شاهد بودند که وزیر احمدینژاد در حال حاضر از متهمان در پرونده بانک سرمایه است یا معاون اول احمدینژاد در پروندههای دیگر مسائل از این قبیل بسیار است. متاسفانه کشور به گونهای شد که اکنون هم اعتماد عمومی کاهش پیدا کرد و بعد آن جریانی که خودش در زمان جنگ به عنوان بازار معروف بودند که با خارج و با بخش اقتصاد کار میکردند اکنون مواضعی اتخاذ میکنند که حتی کمونیستهای دهه ۶۰ تا ۷۰، این موضعها را ندارند. این افراد تندرو به دنبال بهانههایی میگردند و کاخنشینی را مطرح میکنند.
میرلوحی با اشاره به هجمه علیه رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام بیان کرد: مثلا هاشمی را دیدید که چقدر برخی نیروها به ایشان توهین کردند. در انتخابات ۸۴ در مرحله دوم، آنها ۸۰ صفحه علیه آقای هاشمی، مطلب نوشتند که فلان دارد و غیره. در حال حاضر هم که بنده در حال مطالعه کتاب ۷۶ مرحوم هاشمی رفسنجانی هستم، نگاه میکنم که این شخص رئیس جمهور کشور بوده، اما برایش پنجشنبهها غذا درست نمیکردند در کتابش نوشته که با حاضری خودش را سیر میکرده است. اینها هر چه توانستند متأسفانه توهین کردند هنوز هم دست بردار نیستند. این حرفها ناشی از این است که به نوعی به دنبال رد گم کردن و عادی سازی هستند. مثلا همین آقایی که در روزنامه وطن امروز این مطلب را علیه رئیس جمهور نوشته است که «روحانی کاخنشین است»، من در قضایای شهرداری سابق با خود این مدیرمسئول و سردبیر صحبت کردم. او حتی حاضر نشد گوش دهد. گفتم حداقل وقتی بدهید که من پروندههای رفیقتان را بیاورم ببینید شما در حد اطلاع خوب است، بدانید. خود این آقا حاضر نشد زمانی اختصاص دهد و این پرونده را ببیند. در حال حاضر به اندازه یک فرغون پرونده از رفقایش نزد من است، ولی شما میبینید که از انتخابات شروع کردند مرحوم هاشمی، کاخ دارد و کاخ نشین است و تا حالا نیز ادامه دارد.
میرلوحی تصریح کرد: علت آن روشن است البته ما مشکلات ساختاری داریم و باید بپذیریم. مشخصا در مسأله مدیریت بحران ما مسأله داریم. قبل از انقلاب سازمان دفاع غیرنظامی داشتیم. در حال حاضر اغلب کشورهای دنیا در چنین مواقعی مانند سیل و زلزله سازمانی دارند. متأسفانه مدیریت بحران در کشور ما دچار دو سه گانگی یا چند پارچگی است. بسیج را داشتیم به خاطر زمان جنگ، در حالی که الان نمیگذارند که غیر بسیج شکل بگیرد و بسیج هم که به هر حال یک نیروی نظامی است. هلال احمر، سازمانها و نهادهای مردمی در همه دنیا هستند و زیر نظر نظامیها نمیروند لذا بسیج هم الان نمیتواند و جایگاه و مأموریتش این پوشش را ایجاد نمیکند.
میرلوحی افزود: در حال حاضر رئیس جمهور میآید سازمان بحران تشکیل میدهد نیروهای مسلح منتظرند تا دستور دیگری از مقام فرماندهی کل قوا برسد. در دنیا این گونه نیست از ساعت اول وقتی که مقام بالاتر و مقام اجرایی مثل رییس جمهور و نخست وزیرشان جلسه تشکیل میدهند آنجا همه حاضرند و تقسیم کار میکنند. از آن طرف صداوسیما ما در سیل میرود فقط نشان میدهد که سپاه کجاست یا مثلا سردار جعفری کجاست. نمیرود ببیند دولت و استاندار کجاست و الان در طرحهای عمرانی نگاه کنید در تلویزیون میبینید که انگار سپاه مسئول ساخت و ساز و عمران و آبادی کشور است. ستاره خلیج فارس افتتاح میشود شب میبینید که فرمانده قرارگاه خاتم میآید. اینها واقعیتهایی است که در چنین شرایطی خودش را نشان میدهد. مشکلات ساختاری داریم و سایر مسائل هم اضافه میشود. تلویزیون کمتر رئیسجمهور را نشان میدهد، یک هفته مرتب نقد میکنند که رئیسجمهور نیست و کجاست و از این طرف زمینه برای دو قطبی شدن را فراهم میکنند.
او در پایان گفت: اشکالات ساختاری ما در این گونه قضایا باید رفع شود به هر حال رئیسجمهور نفر دوم کشور و رئیس اجرایی کشور است و در همه حوادث نیروهای مسلح و غیرمسلح باید با او هماهنگ باشند. نمیشود که هر کسی راه خودش را برود و دولت هم جوابگو باشد متاسفانه با این وضعیت دو قطبی در کشور ایجاد میشود. در موضوع مقابله با کرونا نیز ایران با توجه به ظرفیت و توانمندیاش به خصوص تجاربی که از جنگ به دست آورده است، در بحث درمانی و بهداشتی وضعش از منطقه بهتر است و به نظر میرسد میتوانیم با اروپا رقابت کنیم.
شما بگو رییس جمهور عزیزتون تو این بحران کرونا، کجاست و چه میکند.
شما بیا کارهای انجام شده توسط دولت رو در تمام بحرانهای ایام ریاست جمهوریش به نسبت وظایف ذاتیش بسنج و در طرف مقابل هم در مورد سپاه همینکارو بکن و تمام فعالیتها و کمکهاش در تمام بحرانها رو با وظایف ذاتیش بسنج، منصفانه.
برای قلب مریض هیچ دوایی نیست الا اینکه از همان ابتدا باید مراقبه کرد تا تخم مرغ دزد شتر دزد نشود .
قلب مریض درمانی ندارد الا مرگ و از قدرت افتادن