موسی غنینژاد اقتصاددان در روزنامه شهروند نوشت:
درگذشت غمانگیز دکتر فریبرز رئیس دانا بینهایت مرا متأسف کرده است. درست است که من و ایشان خط فکری و گرایش اقتصادیمان کاملا از یکدیگر متفاوت بود، اما باید بگویم که فریبرز رئیس دانا انسانی به تمام معنا به شمار میآمد که با راهی متفاوت، به دنبال تحقق آرمانهای والای انسانیاش بود. در حقیقت من تفاوت فکری بین خودم و ایشان را با این نگاه میدیدم.
بیشترین ارتباط و رفتوآمد من و دکتر رئیس دانا مربوط به دهه ٧٠ است. ایشان از دوستان من بودند و باید بگویم با وجود اختلاف نظرهایی که داشتیم، او را انسانی بزرگ و فرهیخته میدانستم و به همین دلیل اختلاف نظر باعث نمیشد از احترام من به شخصیت ایشان کم شود. او شیفته کتاب و مطالعه بود و به همین دلیل رقیبی قدرتمند در مباحثه به شمار میآمد. با این حال، به نظر من مهمترین وجه شخصیتی این اقتصاددان فرهیخته، آرمانهای بزرگ و انسانی او بود؛ آرمانهایی که برآمده از تمام وجود و اعماق روح و قلبش بود و آن را میشود در چند کلمه خلاصه کرد: «عشق به انسان». درواقع بهتر است او را اینگونه وصف کنم که رئیس دانا شیفته انسانیت و آرمانهای والای انسانی بود. اگر بخواهم مصداقی تئوری برای توصیف ایشان پیدا کنم باید بگویم او یک اومانیست واقعی بود. کسی که به همنوعانش عشق میورزید و برای رسیدن به آرمانهای بلند انسانی، حاضر بود هزینه بدهد؛ این یعنی رئیس دانا شعارزده و اهل تریبون نبود و اعتقادات او را میتوانستید در رفتارش احساس کنید.
رئیس دانا قلبش برای ایران میتپید و آرزوی بزرگ او توسعه ایران و رفاه ایرانیها بود. من رئیس دانا را از نظر شخصیت، بسیار کاریزماتیک میدانم. کسی که به راحتی میتوانست دیگران را تحتتأثیر شخصیت برجسته خود قرار دهد و دوست بسیار وفادار و بااخلاقی بود.
خبر درگذشت دوست عزیزم بر اثر بیماری کرونا مرا بینهایت غمگین کرده است و باید بگویم که ایران یکی از عاشقان خود را از دست داد.