فرارو- یک جستجوی ساده در گوگل و شبکههای اجتماعی تلگرام، اینستاگرام و توئیتر و گشتی در داروخانهها و مراکز درمانی در سطح شهر نشان میدهد «کرونا» تبدیل به شبح وحشتناک این روزهای مردم شده است.
به گزارش فرارو، در چنین شرایطی مدیریت فضای روانی و روحی جامعه یک اقدام جدی است که میتواند در جلوگیری از تنش روانی جامعه مؤثر باشد.
آنچه این پرسشها را پیش میکشد که دولت، مردم و خانوادهها در در چنین شرایطی برای مقابله با اضطراب و ترس از بیماری چه باید بکنند و چه توصیههای روانی در این شرایط تجویز میشود؟
این پرسشها ما را بر آن داشت تا با دکتر جلال مرادی روانشناس بالینی، مشاور خانواده و آینده پژوه گفتگویی کنیم و دستورالعملی روانی برای این روزهای جامعه را از زبان یک متخصص جویا شویم.
پیامد روانی شیوع کرونا چیست؟ در این باره هر فردی برای خود چه باید کند؟
هر بیماری به دلیل ناشناخته شدن، یک حالت ترس را در بدن ایجاد میکند. معمولاً اتفاقاتی که به هر صورت به بدن آسیب وارد میکنند چه ضربه یا جراحت باشد علاوه بر این آسیبهای جسمانی، یک ترومای روانی هم ایجاد میکنند که شوک نام دارد. دلیل این شوک هم این است که فرد دچار مجموعهای از مشکلات میشود و امکان بازگشت یا حس زنده ماندن و در خطر بودنش را میفهمد.
در این وضعیت، چه باید کرد؟
در مرحله اول، باید تعریف درستی از بیماری کرونا صورت بگیرد و اطلاعرسانی درست شود. در خانواده به جای توجه بیشتر به آمار بیماران و فوتشدهها، به موارد بهداشتی توجه کنیم. هر چند بررسی آمارها نشان میدهد شیوع این بیماری آن چنان سریعتر از آنفلونزاهای دیگر در سالهای پیش نیست؛ بنابراین وزارت بهداشت باید آماری از مرگ و میرهای همزمان با این بیماری منتشر کند تا مردم فکر نکنند کسی با هیچ بیماری دیگری از بین نمیرود و فقط کرونا موجب مرگ میشود؛ بنابراین اطلاعرسانی درست، موضوع اول است.
در این شرایط فرد و خانواده چه باید بکنند؟
معمولاً وقتی به جایی حمله میشود دو گروه آسیب میبینند. گروه اول، افرادی مضطرب هستند که خیلی جا به جا میشوند. این گروه به واسطه اینکه سیستم دفاعیشان ضعیف میشود و، چون از محیطی به محیط دیگر رفتند به دلیل ناآشنایی با آن محیط، میکروبها با بدن آنها سازگار نیست و امکان دسترسی و حمایت برای آنها هم ضعیف است؛ آسیبپذیرتر میشوند؛ بنابراین در این شرایط، هر کسی هر جا هست؛ همانجا بماند. چون از لحاظ روانی در شهر و منزل خود بودن، بار روانی مثبت دارد. مثلاً اگر در قم به فرض، شیوع کرونا خیلی گسترده هم باشد بدن اهالی قم در این شهر به آن سازگارتر است تا اینکه به تهران بیایند.
علاوه بر این، در تهران آن سیستم حمایتی را ندارند؛ احساس ناامنی میکنند و و ممکن است کرونا را هم بگیرند. به همین خاطر توصیه میشود افراد در محدودهای که در آن ساکن هستند در نزدیک خانه و کنار خانواده قرنطینه شوند تا احساس امنیت بیشتری داشته باشند. پس خیلی جا به جا نشوید، چون جا به جایی احساس ناامنی را بیشتر میکند و شرایط روانی فرد را به هم میریزد.
گروه دوم کسانی هستند که انکار میکنند. افراد در این شرایط به دلیل ترس و ندانستن اینکه چه کار باید کنند دچار مشکل میشوند. گروهی که فوبیا دارند مدام به مراکز درمانی و بیمارستانها مراجعه میکنند. این زیاد مراجعه کردن باعث ایجاد ترس، صف و شلوغ شدن سر پرسنل بیمارستانی میشود؛ بنابراین افراد باید به دستورالعمل پرسنل توجه کنند و آنها را باور کنند و به بیاعتمادی دامن نزنند.
گروه دیگر افرادی هستند که علایم بیماری در آنها مشاهده میشود. این افراد نباید بترسند و انکار کنند. آنها باید سریع در پی درمان خود بروند؛ بنابراین ما دو گروه داریم. گروهی دچار اضطراب هستند هر لحظه برای چکاب مراجعه میکنند. آنها باید دستورالعمل منتشر شده درباره علایم بیماری را بررسی کنند و اگر علایم وجود داشت بعد مراجعه کنند. افرادی که هم علایم را دارند وارد مرحله انکار و ترس میشوند. آنها از اینکه به مراکز درمانی بروند دوری میکنند، چون فکر میکنند مثل یک بیمار مرده با آنها برخورد میشود. این گروه نیاز به راهنمایی و حمایت دارند تا در مراکز درمانی حضور پیدا کنند.
در این شرایط از چه اقداماتی باید دوری کرد؟
یکی از اقداماتی که افراد نباید در این شرایط انجام دهند شوخی با کرونا است. چون شوخی، سطح ترس و احتیاط مردم را پایین میآورد. کسی که در محیطی به دروغ و با شوخی میگوید کرونا گرفته است موجب شیوع اضطراب میشود. چون افراد آن را باور میکنند. از سویی، هر چه احتیاطها بیشتر شود آرامش ما بیشتر میشود. هر چه افراد در محیط خودشان ساکن باشند آرامش بیشتری دارند. چون از احساس امنیت بیشتری برخوردار هستند و سیستم بدنیشان به دلیل سازگاری با میکروبهای محیطی، قویتر است؛ بنابراین باید حواسمان به این قضیه باشد از مسافرتهای نا به جا و جا به جاییها دوری کنیم.
دولت نیز برای مدیریت فضای روانی جامعه چه باید بکند؟
دستورالعملهای احتیاطی نوشته و صادر شود. دو هفته تا یک ماه پوشیدن لباس و دست زدن به میوه یا هر اقدام دیگری در مکانهای عمومی را با دستورالعمل خاص تعریف کنند. مقابل هر مغازه، پاساژ یا مکان عمومی پلاستیک و وسایل یک بار مصرف بگذارند. هر چه احتیاطها بیشتر باشد احساس امنیت بیشتر میشود. از جا به جایی و سفرهای غیر ضرروی نیز باید جلوگیری شود.
از سویی نیز، چون سطح امنیت اجتماعی جامعه به دلیل استرس بالا، خیلی پایین آمده است بهترین کار پیشگیری است. اگر دولت بتواند اقلام بهداشتی، چون ژل ضدعفونی کننده یا الکل اسپری و ماسک را به صورت رایگان در اختیار مردم قرار دهد هم امکان سودجویی را از برخی میگیرد و هم احساس امنیت ایجاد میکند.
سیستم را مطابق با دستورالعمل و پروتکل ادامه بدهد. اطلاع رسانی درست از منابع تخصصی بیشتر شود و مرگ و میرهای دیگر در کنار آمار کرونا اطلاع رسانی شود تا افراد احساس ناامنی کمتری کنند.
به نظر شما درباره خانوادههایی که گرفتار بیماری یا از دست دادن عزیزانشان به دلیل بیماری کرونا شدند چه باید کرد؟ در فضای مجازی میخوانیم که برخی از اعضای این خانوادهها از بی توجهی نسبت به این مسئله ناراحت هستند، به دلیل شرایط گاهی خانواده امکان عزاداری نمییابد؛ آیا در این باره اقدامات روانی لازم است؟ شرایط را چگونه باید مدیریت کرد؟
در مقابله با شرایطی مثل شیوع کرونا، سه مرحله وجود دارد. پیشگیری، مدیریت بحران و برنامهریزی بعد از بحران. ما در حال حاضر در مرحله پیشگیری موفق نبودیم. در مرحله مدیریت بحران هر چه تشریفات کمتر باشد بیبرنامهتر است. وقتی اتفاق این چنینی مانند از دست دادن یک عضو خانواده رخ میدهد کلونیِ درگیری این مسئله به خاطر تجمع است. اگر اجازه تجمع و برگزاری مراسم نمیدهند یک اقدام پیشگیرانه مجدد است.
انتظار این است که در این شرایط، مددکاری اورژانس اجتماعی و روانشناسان به صورت خصوصی در بیمارستانها یا اماکن دیگر با این خانوادهها صحبت کنند تا این تدابیر به صورتی جدی پی گرفته شود. به هر حال تجمعات، امکان انتقال غیرفعال ویروس را که ممکن است در افراد به صورت پنهان باشد فراهم میکند؛ بنابراین باید تجمعات محدود شود.
اضطراب از بیماری به مراجعه زیاد افراد به بیمارستانها هم منجر میشود. پزشکان میتوانند آنها را به حوزه روانشناسی ارجاع دهند تا استرس آنها تحت کنترل قرار گیرد. همچنین از طریق رسانهها، چون رادیو، تلویزیون و سایتهای خبری به صورت روزانه سیستمهای خوبی برای کاهش این استرس به کار گرفته شود.
اگر هم گروهی لازم است دستورالعملی داشته باشند، رادیو، تلویزیون و سایر رسانههای خبری، اخبار را به صورت یکدست ارائه کنند و به صورت دقیق اعلام کنند این اخبار برای مرحله پیشگیری یا برای مدیریت بعد از بحران است تا مردم فکر نکنند چه خبر شده است. مراحل هر شهر به صورت کامل اطلاعرسانی شود. مثلاً تهران در مرحله پیشگیری یا مدیریت بحران یا پس از بحران قرار دارد تا افراد بدانند دستورالعملها را مطابق با شرایط چگونه و چطور انجام بدهند.
به عنوان یک روانشناس و مشاور، اگر از شما دستورالعملی برای این روزهای مردم بخواهیم تا بتوانند بر استرس و ترسهای این روزهای خود غلبه کنند و از نظر روانی به کار گرفته شود؛ چه مواردی را تجویز میکنید؟
برای کاهش استرس به حالتهای روانی و نشانهها زیاد توجه نکنید. اگر به صورت جزیی به نشانههای بیماری تمرکز کنید مشکلساز میشود. گلودرد یا سردرد به تنهایی نشانه بیماری نیست. علایم بیماری را به صورت کلی در نظر بگیرید.
هر روز تشریفات و برنامه خود را برای آغاز یک روز کاری داشته باشید. به تغذیه مناسب اهمیت بدهید. هر روز خود را با شنیدن موسیقی دلچسب و گفتگو درباره موضوعی غیر از بیماری آغاز کنید. به این در روانشناسی تابآوری یا بقای زیستن میگویند. به این معنی که فرد از طریق جملات مثبت و رعایت دستورالعملهایی که دارد برای یک زندگی بهتر تلاش کند. برای مثال برخی میگویند من تمایلی به ادامه زندگی نداشتم فقط به عشق فرزندانم زندهام یا به عشق سفر به دنیا.
این یعنی فرد برای خود هدفگذاری کند. در این شرایط باید آرام باشیم و برای آرامش از موسیقیها و کلمات التیام بخش استفاده کنیم. هرگز جا به جا نشویم. چون در محیطی که هستیم امکان ایمنی روانی بیشتر است و از قدرت بالاتری برخوردار هستیم. برخورد غیرتخصصی با موضوع نکنیم و از مراجع تخصصی کار را دنبال کنیم. یکی از مشکلات ما کمبود سواد رسانهای است. وقتی سواد رسانهای کم است، دادههایی به ما انتقال داده میشود که حقیقت ندارد و ما را دچار مشکل میکند.
او را بخوانید : یا من اسمه دواء و ذكره شفاء
مسبب الاسباب اوست...شفاء و درمان را او در داروها قرار داده...
واذا مرضت فهو يشفين...
وقتی بیمار می شوم او مرا شفا می دهد.