جلیل محبی (دبیر ستاد امر به معروف) که طی چند وقت اخیر و به واسطه انتخابات پیش رو به شدت فعال شده، روز گذشته در یک مناظره با تاجزاده شرکت داشت و رفتارش در حاشیه این مناظره سوژه کاربران توئیتر شده است.
در جریان مناظره مصطفی تاج زاده و جلیل محبی رییس ستاد امر به معروف و نهی از منکر، صحنه ای پیش آمده که بازتاب زیادی در شبکه های اجتماعی داشته است. در حالیکه تاج زاده در حال حرف زدن است، محبی یکسره در حال خوردن خرماست. صحنه خرما خوردن محبی در مناظره با تاج زاده را ببینید:
یکی از کاربران در واکنش به این فیلم نوشته کاری به تعداد خرمایی که در حدود یک دقیقه میخورد نداریم، اما یکی به ایشان بگوید هسته خرما را روی میز پرت نمیکنند و انگشتها را برای تمیز شدن روی پارچه مبل و عبا نمیمالند.
جلیل محبی، دبیر ستاد امربه معرف و نهی از منکر در مناظره درباره «عملکرد شورأی نگهبان» با مصطفی تاجزاده اظهار کرد: آقای تاجزاده باید پاسخگو باشد، زیرا وی تنها ۸ سال در دولت نبوده، بلکه از روز اول پس از پیروزی انقلاب با دوستانشان حاکمیت دولت را در دورههای آقایان میرحسین موسوی، هاشمی، خاتمی و روحانی در اختیار داشتند. اما امروز آنها به جای اینکه پاسخگوی عملکرد ۴۰ ساله خود در خصوص وضعیت معیشتی و... باشند، همه تقصیرها را گردن شورأی نگهبان میاندازند.
محبی اضافه کرد: البته حمله به شورأی نگهبان دیگر خیلی نخ نما شده و مردم فهمیدهاند که اگر در انتخاباتها، کاندیداهای مورد حمایت آقای تاجزاده و دوستانشان اقبال مردمی داشتند، آقای عارف را کنار نمیکشیدند و از یک اصولگرأی راستی تندرو که ابتدای انقلاب مدعی بود باید ارتشیها را جلو نماز جمعه اعدام کرد، حمایت نمیکردند. همین مسئله نشان میدهد که دیگر پایگاه مردمی برأی جریان اصلاحات وجود ندارد.
وی ادامه داد: این اتفاق در سال ۸۴ هم افتاد و امروز دیگر هیچ نقش و نگاری از آقای معین نمیبینیم. مشاهده کردید آقای معین که در مناظرات انتخاباتی تندترین حرفها را زد بازهم رأی نیاورد. در انتخابات شوراها نیز همین طور. دیدیم که امروز با اینکه لیست امید در تهران رأی آورده، اما نتوانسته ریاست مجلس را در اختیار بگیرد. با این حال، امیدیها حرفهای اصلاح طلبانه خود را مطرح میکنند، اما زمانی که میخواهند به یک عضو شورأی نگهبان رأی دهند تا او را وارد آنجا کنند، به محمد دهقان یعنی یک اصولگرأی دوآتشه انقلابی رأی میدهند.
محبی با خطاب قرار دادن تاجزاده گفت: شما خودتان شورأی نگهبان را تشکیل میدهید؛ اگر قبول ندارید چرا به آنها رأی میدهید؟ چرا لیست امید به فردی، چون محمد دهقان رأی میدهد؟ چرا از ۲۵۰ نماینده حاضر در مجلس ۲۴۰ نفر به آقای دهقان رأی دادند؟ بنابرأین شورأی نگهبان همان شورأی نگهبانی است که شما به آن رأی دادهاید. سه سال و نیم پیش سه نفر دیگر در این شورا وارد شدند که بازهم نمایندگان اصلاح طلب مجلس به آنها رأی دادند. این نشان میدهد فرار به جلویی که آقای تاجزاده انجام میدهد مسئلهای نیست که مردم بپذیرند.
وی گفت: آقای تاجزاده فردی بوده که ابتدای انقلاب حزب اللهی دو آتشه بوده و روی کارت عروسیش عکس امام بوده، آن زمان نیز آقای صافی دبیر شورای نگهبان بوده است. چرا آقای صافی وقتی نامه زد به وزیر کشور و گفت: فلانی صلاحیت ندارد و از همان اول هم صلاحیت نداشته، اعتراضی نبود؟ چرا آن موقع آقای تاجزاده دیگران را به راحتی منتسب به ضد ولایت بودن میکرد؟ این میشود همان یک بام و دوهوا، یعنی هر وقت قدرت در دست ما بود و هر آنکه ما میخواستیم مسئول بود من حزب الهی دوآتشه هستم و اگر آن کسی که میخواستیم نبود جلو نظام میایستم.
محبی افزود: در مورد انتخاباتها نیز همین طور است. شما ممکن است در یک انتخابات در زندان باشید و بیایید رأی دهید. همان افراد الان تایید صلاحیت شدند. مگر لیست امید فرقی کرده است؟ تعداد اصلاح طلبانی که در این دوره تایید صلاحیت شدند از مجلس گذشته بیشتر است. امروز ۱۳۰ نفر اصلاح طلب تایید صلاحیت شدند و لیستشان نیز در حال بسته شدن است. سر لیست آنها نیز مشخص شده و آنها قرار است در انتخابات مشارکت کنند؛ لذا این کشمکشی سیاسی است البته من به اینجا آمدم تا در مورد مباحث علمی صحبت کنم. بنده یک شخصیت علمی هستم و جایگاهم جایگاه کارشناسی علمی بوده و ۱۵ سال در یک مرکز مهم قانون گذاری کار کردهام. تیم آقای تاجزاده وقتی که در مجلس بودند. در همین مجلس ششم این همه شعار حقوق بشر داده شد. اما تنها یک قانون یک پاراگرافی حقوق شهروندی تصویب شد که بدون ضمانت اجرا بود.
دبیر ستاد امربهمعروف و نهی از منکر عنوان کرد: وقتی اختیار دست شما بود آن کارهایی که باید انجام میدادید انجام ندادید. نکته دوم اینکه، قانون اساسی ما در سال ۱۳۵۷ توسط یکسری از حقوقدان که همفکر آقای تاجزاده بودند نوشته شد. این قانون ترجمهای از قانون اساسی فرانسه است و بسیاری از اصول آن ترجمه صرف است و این طور نیست که از نو نوشته شده باشد. تنها چند نهاد به این قانون اساسی اضافه شده و در سال ۶۸ نیز تغییراتی که کرده، تغییراتی جزئی بوده است. یکی از مهمترین نهادهایی که در قانون اساسی ما وجود دارد نهاد شورای نگهبان است. این نهاد در اصل ۵۶ قانون اساسی فرانسه ذکر شده و برای اولین بار از آنجا اتخاذ شده است. تنها تفاوت شورای نگهبان در قانون اساسی فرانسه با قانون اساسی ما در این است که در آنجا نهاد شرع وجود ندارد و نظارت بر قوانین بر اساس قانون اساسی انجام میشود.
وی بیان کرد: تفاوتهای مختصر دیگری میان شورای نگهبان ما و شورای نگهبان فرانسه وجود دارد، ولی آنچه مهم است در فرانسه نیز شورای نگهبان یک نهاد انتصابی است. اینکه آقای تاجزاده توئیت میکند که ۶ نفر فقیه شورای نگهبان را رهبر منصوب کرده و ۶ حقوقدان آن شورا نیز توسط رئیس قوه قضائیه منصوب رهبری انتخاب میشوند، درست نیست. اولاً ۶ حقوقدان این شورا از مجلس رأی آوردند در حالی که در فرانسه این افراد به رأی مجلس گذاشته نمیشود بلکه رئیس مجلس سنا سه نفر، رئیس مجلس نمایندگان سه نفر و رئیس جمهور نیز سه نفر را برای شورای نگهبان منصوب میکنند. یعنی این گونه نیست که شما فکر کنید شورای نگهبان در کشورهای دیگر توسط مردم انتخاب میشود. کجای دنیا توسط مردم انتخاب میشوند؟ اصلا اینطور نیست. ثانیاً به این ۶ نفر حقوقدان شورای نگهبان چه کسانی رأی دادند؟ نمایندگان اصلاح طلب بودند. اگر مخالفید به دوستان خود بگویید چرا اکثریت لیست امید به محمد دهقان رأی دادند؟
محبی ادامه داد: چرا لیست امید به آقای کدخدایی رأی داد؟ ایشان ۲۰۵ رأی آورد و آقای عارف بهعنوان رئیس فراکسیون امید به آقای کدخدایی رأی داد. خب رأی نمیداد. در اصل ۴ قانون اساسی آمده؛ فقهای شورای نگهبان مستقل هستند. اینکه شما میگویید رهبری منصوب کرده تا طبق فرمایشات ایشان عمل کنند این طور نیست. این طور نیست که یک جنگ رسانهای راه بیندازیم و از واژه انتصابات استفاده کنیم و بگوییم انتخابات تبدیل به انتصابات شده است. هر وقت شما رأی داشته باشید از واژه انتخابات استفاده میکنید و میگویید مردم بیایند پای صندوق رأی و قهر نکنند و حتی اگر در زندان هم باشید میروید رأی میدهید. هر وقت هم که به نظرسنجیها رجوع میکنید و میبینید که آقای روحانی، رئیس جمهور منتخب شما، محبوبیتش به ۱۰ درصد رسیده و میبینید که لیستتان رأی نمیآورد، آن موقع انتخابات تبدیل به انتصابات میشود.
وی گفت: همه متوجه این جنگ روانی هستند و میفهمند که میان انتخابات مجلس یازدهم و مجلس دهم هیچ تفاوت معنایی آنچنانی وجود ندارد. همین رد صلاحیتها بر اساس قانون در مجلس قبلی هم بوده، شما در آن مقطع لیست امید را ارائه کردید و رأی آوردید. با اینکه کل لیستتان وارد مجلس شده مگر اتفاق ویژهای افتاده است؟ کدام یکی از افرادی که در لیست شما بودند امروز ردصلاحیت شدند؟ عمده آنها تایید صلاحیت شدند. برخی از آنها به دلیل مشکلات اقتصادی که داشتند رد صلاحیت شدند و این امری طبیعی است.
این فعال سیاسی عنوان کرد: نکته دیگر اینکه شورأی نگهبان جز در انتخابات ریاست جمهوری که طبق اصل ۱۱۰ قانون اساسی موظف است به شرایط انتخاب شوندگان ورود کند. در انتخابات مجلس به جز قسم نمایندگی که در قانون اساسی آمده، مانند قانون فرانسه گفته شرایط انتخاب شوندگان را قانون تعیین میکند. این شرایط انتخاب شوندگانی که در قانون انتخابات مجلس آمده را چه کسی نوشته و چه کسی تصویب کرده است؟ این را یک بار آقای میرحسین نوشته، آقای هاشمی تصویب کرده است. اصلاحاتش نیز توسط دولت آقایان هاشمی و خاتمی انجام شده است. عبارت التزام عملی به اسلام را چه کسی نوشته است؟ دولت آقای احمدی نژاد نوشته؟ دولت ۸ ساله احمدی نژاد در مورد قانون انتخابات هیچ متنی ارائه نکرده است. مجلس هفتم دست آقای حداد بوده، اما درباره این موضوع قانونی تصویب نکرده است؛ بنابراین شما امروز باید پاسخ دهید که چرا این موارد را در ماده ۲۸ قانون انتخابات نوشتهاید؟ مگر شما معاون سیاسی وزیر کشور نبودهاید؟ چرا افراد را رد میکردید؟ به استناد همین موارد ردصلاحیت میکردید. شما که در وزارت کشور افراد را ردصلاحیت میکردید مگر از جایی غیر این قانون بوده که نظر میدادید؟ عملکرد شورای نگهبان در این چهل سال گذشته مشخص است. شما هم در این کشور منصب داشتید و با آن کار کردید. چرا شورای نگهبان افرادی نظیر آقایان تابش و مجید انصاری را تایید میکند؟ مگر آنها حرفهای اصلاح طلبانه نمیزنند؟
سیدمصطفی تاجزاده نیز در این مناظره گفت: بالاترین استدلال ایشان این بود که مردم ما اصلاح طلبان را شناخته اند و میزان رأیمان نیز زیر ۱۰ درصد رسیده و جامعه دیگر نمیخواهد به ما رأی دهد. بسیار خب. همه اینها را میپذیریم. سوال اینجاست اگر یک جریان سیاسی بی اعتبار شده باشد، عقل سلیم به رقیبش حکم میکند که افراد آن جریان را تایید صلاحیت کند تا توسط مردم بی اعتبار شوند؟ یا آنکه ردصلاحیتشان میکند تا نتوانند در انتخابات شرکت کنند؟ اگر اعتباری نداریم بگذارید مردم در انتخابات به ما رأی ندهند تا بی اعتبار شویم.
وی افزود: هنوز هم ته ذهنتان این است که میگویید شما اصلاح طلبان مهره مار دارید و همین که بتوانید وارد عرصه شوید اکثریت مردم به شما رأی میدهند. میفرمایید که چرا به شورأی نگهبان درون قانون اساسی فرانسه کسی اعتراض نمیکند؟ برای اینکه من و شما یکبار هم نشنیدیم که شورأی نگهبان در قانون اساسی فرانسه احزاب مخالفش را ردصلاحیت کند. اصلا در آنجا با پدیدهای به نام ردصلاحیت مواجه نیستیم. همه احزاب هستند و مردم به هرکس که خواستند رأی میدهند.
وی گفت: بله زمان بنیانگذار نظام هم شورأی نگهبان منصوب بود. اما اولا در تعیین حقوقدانان آن دخالت نمیشد، ثانیا فقهایش از جناحهای مختلف انتخاب میشدند. خود شما به این اشاره کردید که آن زمان دبیر شورأی نگهبان با ما مخالف بود. یعنی دولت دست مهندس موسوی بود، ولی دبیر شورأی نگهبان از جناح دیگری بود. در شورأی نگهبان آن زمان فقهای مختلفی بودند که کسی نمیتوانست یک تنه کاری انجام دهد. به همین دلیل هم بود که ما در دهه اول انقلاب اصلا با مشکل ردصلاحیت مواجه نبودیم. این پدیده برأی سال ۷۰ و پس از درگذشت بنیانگذار نظام است.
تاجزاده خطاب به محبی گفت: میفرمایید ما این دفعه بیشتر از دور قبل تایید صلاحیت شدیم. همین الان شما فرمودید ۱۳۰ نفر تایید شدید. این اسامی را منتشر کنید تا مردم بفهمند با اینکه اصلاح طلبان ۱۳۰ نامزد شاخص دارند، ولی نمیخواهند در انتخابات شرکت کنند. آقای محبی ما ۲۹۰ کرسی در مجلس داریم. بر فرض اینکه ۱۳۰ اصلاح طلب هم تایید شده باشد که همین هم دروغ است، بازهم اگر آن ۱۳۰ نفر رأی بیاورند در اقلیت قرار میگیرند.
تاجزاده در واکنش به این ادعا بیان کرد: خواهش ما این است اسامی هر تعدادی از اصلاح طلبان که تایید صلاحیت شدهاند را منتشر کرده و ما را افشا کنید. چون الان اصلاح طلبان از استانها یکی پس از دیگری اطلاع میدهند که نامزدی برأی معرفی در انتخابات وجود ندارد. احزاب نیز میگویند اعضایشان در سراسر کشور رد صلاحیت شده است. حتی تمام استانداران دوره آقای خاتمی غیر از یک مورد ردصلاحیت شدهاند. شما بیا از اصل رقابتی بودن انتخابات دفاع کن و بگو انتخابات باید رقابتی باشد و تبدیل انتخابات به انتصابات فاجعه بوده و خلاف جمهوریت است.
تاجزاده گفت: در اصل ۹۱ قانون اساسی وظیفه شورأی نگهبان مشخص شده است. به منظور پاسداری از احکام اسلام و قانون اساسی از نظر عدم مغایرت مصوبات مجلس شورأی اسلامی با آنها، شورأیی به نام شورأی نگهبان تشکیل میشود. وظیفه اصلی شورأی نگهبان بررسی قوانین مجلس و تطابق آن با اسلام و قانون اساسی است. اصل ۹۹ این قانون میگوید نظارت بر انتخابات مجلس خبرگان رهبری، ریاست جمهوری، مجلس شورأی اسلامی و مراجعه به آرأی عمومی و همه پرسی را شورأی نگهبان برعهده دارد.
چرا این مسأله در وظیفه اصلی آن شورا قید نشده؟ برأی اینکه از اول قرار نبود شورأی نگهبان این کارها را کند. شورأی نگهبان تشکیل شد تا نسبت به مصوبات مجلس اعمال نظر کند. اتفاقا ما در این زمینه چندان دعوایی با شورأی نگهبان نداریم. عمده دعوای ما به مسأله انتخابات برمی گردد. علت اینکه این مسئولیت را روی دوش شورأی نگهبان انداختند این بود که کسانی که جزو خبرگان قانون اساسی بودند به شدت نگران بازگشت استبداد و سوءاستفاده دولتها از موقعیت خود بودند. از این رو باور داشتند جایی باید برأی نظارت بر انتخاباتها وجود داشته باشد که اگر دولتها مخالفان خود را حذف کردند، کاندیداهای ردشده به آن مرجع شکایت کنند و با تایید صلاحیتشان جلو استبداد گرفته شود. یعنی شورأی نگهبان مرجع رسیدگی به شکایاتی بود که جلو فرمایشی شدن انتخابات را میگرفت.
این فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: طبق همین قانون اساسی تنها جایی که اعلام شده صلاحیت کاندیداهایش باید به تایید شورأی نگهبان برسد، ریاست جمهوری است. یعنی ما در شوراها چنین مسالهای نداریم. در انتخابات مجلس نیز اصل ۶۲ قانون اساسی میگوید کیفیت انتخابات بر عهده خود مجلس است. برأی مجلس خبرگان نیز اصل ۱۰۸ میگوید کیفیتش بر عهده خود مجلس خبرگان است. تنها جایی که قانون اساسی میگوید شورأی نگهبان وظیفه رسیدگی به تایید صلاحیتها را دارد، انتخابات ریاست جمهوری است. بنابرأین از نگاه تدوین کنندگان قانون اساسی انتخابات و نظارت بر آن یک مساله و رسیدگی به صلاحیتها مسألهای دیگر است. البته بعدها شورأی نگهبان با تفسیر نظارت استصوابی هرکس را که مخالف بود، حذف کرد.
وی بیان کرد: ما در همین دوره در فراکسیون امید کسانی را داشتیم که غیر از فعالیتهای جانبی مجلس که همه انجام میدهند با صدای رسا از حقوق ملت دفاع میکردند. یکی از آنها خانم سلحشوری بود که خودش نیامد. یکی دیگر آقای علی مطهری، فرزند شهیدمطهری و نائب رئیس مجلس است که حتی به تصریح آقایان پاکدست است. ایشان را رد صلاحیت کردند. چرا؟ آقای شورأی نگهبان او را صدا کرده و گفته که چرا در مورد ۹دی جملاتی را به کار نبرده که رهبری استفاده کرده است؟! یکی دیگر آقای محمود صادقی است که تابه حال نشنیدم بگویند دزد است. چون اگر دزد بود به خاطر مسائل سیاسی احضارش نمیکردند بلکه به دلیل دزدی بازداشتش میکردند. او نیز ردصلاحیت شده، به این دلیل که از حقوق ملت دفاع میکرد. دیگری غلامرضا حیدری است که رسما به او گفته اند به خاطر نطقش ردصلاحیت شده است. همچنین آقای میرزایی نیکو نماینده دماوند که از نمایندگان حامی حقوق شهروندی بوده، ردصلاحیت شده است.
تاجزاده گفت: همه افراد شاخص را در سراسر ایران ردصلاحیت کردهاند و فکر میکنند مردم چشم و گوش ندارند. مردم اسامی را میبینند. طی ۲ هفته، ۲هزار نفر دیگر را تایید صلاحیت کردند که عموما از افراد غیرسیاسی هستند. سوال اینجاست که صلاحیت چند نفر را در روز بررسی کردید تا توانستید این تعداد را عرض این مدت کوتاه تایید کنید؟
تنوع را به رسمیت بشناسید و از آن دفاع کنید. در یک رقابت آزاد به صحنه بیایید اگر ما باختیم مشکلی ندارد. مردم بدانند که من در طول این ۴۰ سال تنها در یک انتخابات کاندیدا شدم، آنهم دور دوم شورأی شهر تهران بود که در آن رأی هم نیاوردم و عضو علی البدل شدم و همیشه اعتراف کردم که آزادترین انتخابات غیر از مجلس اول، انتخابات شوراهای دور دوم بود؛ لذا این گونه نیست که ما در هر انتخاباتی که رأی نیاوریم بازی را بههم بزنیم.