فرارو- خطیب نماز جمعه مشهد مقدس گفت: امروز در دنیا کشوری را پیدا نمیکنید که پرچم آمریکا را آتش نزنند. امروز شخصیتهای سیاسی آمریکا در هیچ سرزمینی قدم نمیگذارند مگر اینکه با انزجار مردم روبرو
امروز نماز جمعه مشهد به امامت حجت الاسلام و المسلمین سیداحمد علمالهدی در جمع زائران و مجاوران بارگاه رضوی اقامه شد. او در خطبههای این هفته از نماز جمعه گفت: اگر درآمدافزایی انسان ضابطه نداشته باشد جامعه نیز امنیت و اخلاق نخواهد داشت؛ درآمدزایی بیضابطه حدود و ثغور اخلاق افراد را از میان میبرد و عفت نیز در این جامعه وجود ندارد.
نماینده ولیفقیه در خراسان رضوی ادامه داد: درآمدافزایی و کسب و کار باید ضابطهمند باشد و اینها باید در محدوده کسب و رزق حلال باشد. رزق و روزی انسان را خداوند از طریق حلال مقدر کرده در واقع برای انسان رزق طیب مشخص شده است.«رزق حلال» از معیارهای تقوای عملیاتی است؛ زیربنای کسب حلال، باور داشتن خداوند متعال است.
عضو مجلس خبرگان رهبری در ادامه با اشاره به دو ماه عزاداری و عرض ارادت به ساحت ولایتمدار سیدالشهدا(ع) و یاران و عزیزان مظلومش گفت: از این همه احساس، عاطفه و عشقی که از شما خواهران و برادران به محضر ولایت ابراز شد باید تشکر کرد؛ از حضور پربرکت زائران دلداده و دل آکنده علی ابن موسیالرضا(ع) نیز در ایام شهادت حضرت باید تشکر کرد و به ویژه از زائران پیاده که مسیر دوری را به سمت این حرم مطهر طی کردند و در هر قدم، یک زیارت در نامه عمل آنها ثبت شد و در هر گام یک دلدادگی خاص و معاشقه ویژه با وجود اقدس امام هشتم(ع) داشتند.
اهم صحبتهای او به نقل از تسنیم و ایلنا از این قرار است:
- {با اشاره به روز ۱۳آبان}: ۴۰ سال از روزی میگذرد که جوانان مومن ما و دانشجویان پیرو خط امام، سفارت و جاسوسخانه آمریکا را تصرف کردند؛ برخی گوشه و کنار عنوان میکنند بیش از ۴۰ سال دائم گفتیم «مرگ بر آمریکا» و این مرگ بر آمریکا چه شد و به چه انجامید؟ نتیجه مرگ بر آمریکا به کجا رسید؟
- اگر نفرین خیلی شدید باشد با مرگ دفعی از بین نمیرود بلکه طرف را زجرکش میکند؛ نفرین ما بر آمریکا از روزی که جوانان ما لانه جاسوسی را تسخیر کردند یک مرگ زجرکش را برای آمریکا رقم زده و آنها روز به روز بیشتر افول میکنند و خارتر و ورشکستهتر میشوند تا اینکه براندازی شده و دچار فروپاشی کامل و نابودی شود.
- ۴۰ سال پیش که جوانان مومن ما از نردههای جاسوسخانه آمریکا بالا رفتند و آن را تسخیر کردند آمریکا روی کره زمین هیبتی داشت و برابر اقدام انقلابی دانشجویان، دولت وقت استعفا داد؛ دولت بازرگان دولت موقت انقلاب بود و در مقابل این اقدام عملی در استکبارستیزی استعفا دادند و کنار رفتند و گفتند وقتی بنا شد با آمریکا این گونه بجنگیم که یک جریان هژمونی مسلط است نمیتوانیم کشور را اداره کنیم و البته از اول هم نمیتوانستند و این کاره نبودند اما شرایط اقتضا میکرد این دولت چندصباحی روی کار بیاید وگرنه یک کشور انقلابی را نمیتوانستند اداره کنند.
- هیمنه و هیبت آمریکا چشمشان را پر کرده بود و فکر میکردند با این موضع نمیتوان زندگی کرد؛ خیلی از بزرگان سیاست نیز گفتند این چه کاری بود صورت گرفت و چرا خود را وارد جریانی مصیبتبار کردیم و تنها کسی که اعلام کرد این انقلاب دوم بود، امام بزرگوار بود؛ سیلی به صورت آمریکا خورد و ثابت شد آمریکا ببر پوشالی مقوایی است. تصور این بود اگر کسی به آمریکا بگوید بالای چشمت ابروست دیگر قدرت نفس کشیدن ندارد اما مردم دنیا دیدند جاسوسان آمریکایی گرفته شده و حبس شدند و چندین ماه هم اینها نگه داشته شدند و آمریکا قدرت هیچ تکانی را نداشت.
- از آن روز تا امروز، ۴۰ سال میگذرد و در این ۴۰ سال، بیش از ۴۰ بار و بلکه ۴۰۰ بار آمریکا توطئه کرده و علیه ما برنامهریزی کرده و فتنه سرسختانه در داخل کشور بهوجود آورده و از خارج تهدید کرده اما در هر توطئه که در این ۴۰ سال داشت، شکست خورد و بیشتر آبرویش رفت.
- امروز اقمار آمریکا به این کشور بیاعتماد شدهاند، آن روز اراده آمریکا حاکم بود اما امروز اراده ملتها غالب شده است و نمونه این خاری و ذلت را در جریان جنگ یمن و حکومت سعودی شاهد هستید؛ آمریکا اراده کرد یمن نابود شود اما سعودی در حال نابود شدن است، در دنیا کشوری پیدا نمیکنید که پرچم آمریکا را آتش نزنند. شخصیتهای سیاسی آمریکا در هیچ سرزمینی قدم نمیگذارند مگر اینکه با دشنام و سب مردم روبهرو میشوند.
- آن روز دولت انقلابی ما از ترسش استعفا داد اما آمریکا مروز به این وضع دچار شده است. البته فقط بحث آمریکا نیست بلکه همه دشمنان ما است و هوادران داخلی آنها که فکر میکنند با هواداری به جایی میرسند، در حال شکست خوردن هستند. بخش عمده عامل این فلاکت اختلال در درک ایران بود. ایران را درک نکردند؛ از خود اسلام و دین درک درستی نداشتند. قرآن برایش با انجیل تحریف شده یکی بود. مدرنیته آمد سفره مسیحیت را جمع کرد و فکر کرد می تواند سفره اسلام را جمع کند.
- چرا آمریکا به این وضع کشیده شد؟ بحث آمریکا نیست بحث تمام دشمنان ماست؛ تمام دشمنان ما و حتی هواداران داخلی آنها که فکر میکنند با وابستگی در آینده به قدرتی میرسند آنها نیز این مشکل را دارند. آمریکا یک مستکبر، متجاوز، جهانخوار، ظالم، خونریز و سفاک است اما بخش عمده این فلاکت ناشی از اختلال در درک ایران بود.
- {با اشاره به درک نادرست آمریکا از روحانیت شیعه} آنها نمیدانند روحانیت در مسیر بصیرتافزایی تا پای جان ایستادهاند و از جوان ایرانی نیز درک صحیحی ندارند؛ نمیدانند جوان ایرانی، جوان ۸ سال دفاع مقدس و مدافع حرم است و از ساختار مردمسالاری دینی نیز اطلاع ندارد. آنها از ساختار قدرت در ایران نیز درک صحیحی نداشته و ندارند.
- ما سرمایهای به نام معنویت داریم که دو عنصر دارد که یکی توسل است و دیگری توکل؛ با توسل خود را با اولیای خدا پیوند داده و با توکل همه چیزمان به خدا واگذار شده است. از قدرت نظامی و نیروی انسانی عرصه دفاعی ما خبر نداشتند؛ نیروی دفاعی عرصه مقابله با دشمن آن قدر پابرجا است که یکی آن را با صد نیروی جای دیگر نمیتوان ارزیابی کرد.
- آنها نمیدانستند ارتش و سپاه امروز ایران در درک و بینش به یکدیگر آمیخته هستند و یک قدرت و نیرو هستند و از تمام عنصر ایثار و شهادت در جامعه ما خبر نداشتند. آمریکاییها ماده پرست هستند و مقابل چشمشان فقط پول است و قدرت و شهوت اما مقابل مردم ما و چشم آنها خدا و بهشت و سعادت ابدی و عشق عزیزان خداست.
- به من طلبه همین جوان ۱۹ ساله که میرسد میگوید دعا کنید که من شهید شوم و این را آمریکا، اروپا، اسرائیل و بیدینهای داخل مملکت و لائیکها نمیفهمند؛ هر روز میخواهند صفآرایی کرده و به خیال خودشان به نظام لطمه بزنند اما هیچ غلطی نمیتوانند بکنند. آمریکا بدبخت شده است و امروز آمریکا دمش را روی کول خود گذاشته و مزدورانش را در کام دشمن رها کرده و فرار میکند و میرود و در منطقه اسلام و قدرت اسلام حاکم میشود.
ایشان و کابینه اش در مخالفت با تندروی ها، بدون چشم داشت به پست و مقام استعفا دادند
دو روز پس از اینکه رانمان«اریک دریک» که با موتور سیکلت به بصره فرار کرد!مدیرعامل شرکت نفت ایران و انگلیس کشور را ترک کرد، در 7 تیر 1330 مهندس مهدی بازرگان بهعنوان مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران منصوب شد.
دکتر مصدق برای اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت و خلع ید از شرکت نفت بیپی ابتدا مرحوم دکتر حسابی را که سناتور بودند برای ریاست هیات مدیره و به مدیریت عالی شرکت ملی نفت ایران (در شرف تاسیس) انتخاب کرد که ایشان پس از دو روز از قبول این کار خودداری کرد و مرحوم مصدق، مهندس بازرگان رییس دانشکده فنی دانشگاه تهران را به این سمت برگزید و اولین هیات مدیره شرکت ملی نفت مرکب از مهندس مهدی بازرگان، دکتر عبدالحسین علیآبادی (استاد دانشکده حقوق) و آقای مهندس بیات بود که به اتفاق هیات مختلط مرکب از نمایندگان مجلس شورای ملی و مجلس سنا (که برای نظارت در اجرای خلع ید تعیین شده بودند) به آبادان رفتند.
آن کس که نداند و نداند که نداند
در جهل مرکب ابدالدهر بماند