داریوش ارجمند، بازیگر نقش حشمت فردوس در سریال ستایش، بازیگری را از صحنه تئاتر آغاز کرد در اواخر سال ۱۳۴۰ با همکاری یکی از دوستان خود سینمای آزاد مشهد را تاسیس کرد و سپس از ورود به دانشگاه در سال ۱۳۴۹ تئاتر را به صورت جدی پی گرفت و توانست همان سال به استخدام وزارت هنر و فرهنگ در بیایید. داریوش ارجمند پس از بازی درخشانش در ناخدا خورشید، این بار با سریال ستایش و در نقش حشمت فردوس، طرفداران پر و پا قرصی برای خود پیدا کرده است. بسیاری از مخاطبان این روزهای تلویزیون، میگویند، ستایش را به خاطر بازی داریوش ارجمند در نقش حشمت فردوس دنبال میکنند. در ادامه مروری کوتاه خواهیم داشت بر زندگی و کار داریوش ارجمند.
داریوش ارجمند متولد ۵ مرداد ۱۳۲۳ در مشهد است. او فارغ التحصیل لیسانس رشته تاریخ و جامعه شناسی از دانشگاه فردوس مشهد و فوق لیسانس تئاتر و سینما از دانشگاه سوربن فرانسه میباشد، ارجمند یکی از شاگردان دکتر علی شریعتی است. داریوش ارجمند اصالتا اهل بیرجند خراسان جنوبی است.
پدرش تیمسار ارجمند نظامی ارتشی و رئیس بیمارستان رضا شاه در مشهد و ماما رضا در بیرجند بود، میگوید او فردی بسیار نرمخو و مهربان بود و خلق و خویش در منزل مانند محیط کاری نبود، مادرش خانوم یغمایی فرزند یکی از ثروتمندهای مشهد و صاحب کارخانههای نوشابه سازی و خواهر کوروش یغمایی خواننده معروف ایران بود.
سه برادر و دو خواهر دارد، فرزند دوم خانواده و برادر کوچکتر مرحوم انوشیروان ارجمند از بازیگران فقید سینما و تلویزیون است، داریوش ارجمند عموی برزو ارجمند و بهار ارجمند است، پسرش امیریل ارجمند و عروسش یاسمینا باهر نیز از بازیگران شناخته شده هستند.
شروع فعالیت هنری داریوش ارجمند
بازیگری را از صحنه تئاتر آغاز کرد در اواخر سال ۱۳۴۰ با همکاری یکی از دوستان خود سینمای آزاد مشهد را تاسیس کرد و سپس از ورود به دانشگاه در سال ۱۳۴۹ تئاتر را به صورت جدی پی گرفت و توانست همان سال به استخدام وزارت هنر و فرهنگ در بیایید.
علاوه بر بازیگری و کارگردانی در تئاتر مشهد به ساخت فیلمهای کوتاه ۸ میلیمتری هم میپردازد که مهمترین آنها فیلم هیس میباشد، با بازی در فیلم ناخدا خورشید ساخته ناصر تقوایی به سینما آمد و در سال ۱۳۶۵ با دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از پنجمین جشنواره فیلم فجر جای خود را به عنوان یک بازیگر خوب و قابل قبول تثبیت کرد.
بازی در سریال امام علی (ع) در نقش مالک اشتر شروع دوران شهرت وی بود سپس در دهه ۸۰ به اوج شهرت خود با بازی در نقش حشمت فردوس در سریال ستایش رسید.
داریوش ارجمند و همسرش فرشته یغمایی
داریوش ارجمند در سال ۱۳۵۲ با فرشته یغمایی ازدواج کرد، امیرسام، امیریل و یلدا سه فرزند این زوج هستند، که امیر سام در انگلیس زندگی میکند و یلدا مدتی در کشور مالزی یود و امیریل در ایران بازیگر است.
سال اول که در دانشگاه مشهد قبول شدم در کلاس آقای دکتر علی شریعتی دخترخانمی را دیدم که در همان نگاه اول از او خوشم آمد چهارسال در آن دانشگاه درس خواندیم و من همیشه به آن خانم علاقهمند بودم، بی آن که حرفی بین ما ردوبدل شود، سال چهارم پس از اتمام امتحانات من در حیاط دانشگاه منتظر ایشان ایستادم تا از پلهها پایین بیاید، او آمد. با هم سلام و علیک کردیم و چندقدم بیرون از دانشگاه راه رفتیم.
به من گفت: آقای ارجمند با من کجا میآیید؟ گفتم: میخواهم شما را به منزل برسانم او متعجب گفت: صورت خوشی ندارد بقیه ما را میبینند و من پاسخ دادم هیچ اشکالی ندارد هرکس ما را با هم دید شما اسمش را بگویید تا من برایش کارت دعوت عروسی بفرستم و این گونه من از ایشان خواستگاری کردم دو سه شب بعد به همراه والدین به منزل ایشان رفتیم و خیلی ساده مراسم را برگزار کردیم.
پسر کوچکم امیرسام شاگرد اول دانشگاه سلطنتی انگلیس در رشته سینما است، پیش از رفتن در ایران بازی هم میکرد، اما پسر بزرگم امیریل در ایران ماند و کار بازیگری را پیگیری کرد، دخترم بعد از تحصیل در مالزی به ایران آمده و دکتر دندانپزشک است، اما نقاشی میکند، الان هم معلم زبان انگلیسی است و همانجا با یک بسکتبالیست ایرانی الاصل ازدواج کرد.
شاهنامه و سه نقش بیادماندنی
من شاهنامه را خیلی دوست دارم و آن را به خوبی میشناسم، زیرا بیش از بیست سال روی آن کار کرده ام. در دوران دانشجویی نمایشنامهای راجع به مرگ رستم نوشته ام.
من عاشق بازی کردن سه نقش بودم: رستم، امیرکبیر و مالک اشتر و خوشحالم که هرسه آنها را ایفا کرده ام روی نقشهایی که بازی میکنم حساسیت زیادی دارم و حتی در محتاجترین روزگار زندگی ام هم نقشی را نپذیرفته ام که مورد قبولم نباشد.
تاثیرگذارترین شخصیتها بر داریوش ارجمند
دکتر شریعتی تمام وجودش برای من خاطره است، تنها خاطره خوب من این بود که شاگرد دکتر شریعتی شدم. در زندگی من خیلیها تاثیر داشتند؛ اول مادرم که یک نوازنده حیرت انگیز تار بود و زمان خوابیدن در کودکی با ساز مادرم میخوابیدم و تا آخرین روزی که من کار تئاتر در مشهد انجام میدادم مادرم برایم هر شب یک جایزه تهیه میکرد نفر دوم معلمم به اسم آقای اقبال بود که در دوره دبیرستان مرا تشویق میکرد.
همچنین دوستی به نام خسرو هوشیار که دانشجوی ادبیات بود و به خاطر حضورش ادبیات خواندم و بعد به خاطر علاقه خودم به سمت رشته تاریخ رفتم و آنجا شاگرد دکتر شریعتی شدم معلوم است دکتر شریعنی بزرگترین تاثیر را در نگاه، دید و نحوه رفتار من داشت و من تنها شاگرد غیر سیاسی ایشان بودم، چون همه شریعتی را آدم سیاسی میداند و من میگم جاودانگی در فرهنگی بودن وی است نه در سیاسی بودنش …
در دبیرستان عضو تیم فوتبال بودم و در دورهای قهرمان دبیرستانها شدیم من فوتبال، بسکتبال و پینگ پنگ بازی کرده ام و نفرسوم پینگ پنگ در دانشگاه مشهد بودم.
ورزش جزو فرهنگ است و، چون خودم طرفدار تیم استقلال و رنگ آبی هستم، آقای دکتر افشارزاده (مدیرعامل سابق استقلال) مرا به عنوان مشاور فرهنگی باشگاه استقلال انتخاب کرد و من هم افتخار میکنم که برای این سمت انتخاب شدم و به جرأت میگویم من برای پول، آبرو و افتخار به سمت ورزش نیامدم.
داریوش ارجمند، شیفته سفر کردن است
همه جای ایران سرای من است من عاشق ذره ذره خاک این مملکتم از کویرش تا جنگلش، از بندرش تا کوههایش، اما بیش از همه عاشق کویرش هستم. من در بم فیلم جست و جوگر و مسافر ری را بازی کردم در آنجا دیدم که نخل و درخت پرتقال درکنار هم رشد کرد هاند. در کجای دنیا این صحنه را میبینی بجز ایران؟
موسیقی و خوانندگان مورد علاقه او
موسیقی را دوست دارم و به هر آهنگی در هر سبک خوب خوانده شود علاقه دارم تقلید را دوست ندارم و از آهنگهایی که برای فریبکاری خوانده شده باشد بدم میآید درمیان خوانندگان همایون شجریان، محمد نوری، علیرضا قربانی، سالار عقیلی و دیگر دوستان را دوست دارم.
داریوش ارجمند که از همفکران فرهنگی دولت محمود احمدی نژاد بود درپی تشکیل فراکسیون مناطق ترک نشین توسط یکصد نماینده مجلس در مصاحبهای اظهار نمود نمیگذاریم تشکیل شود! ایرانه اینجا، ما خارجی نداریم؛ ما آذری ایرانی داریم اینا همه ایرانین … این اظهار نظر ارجمند بسیاری از نخبگان محافل فرهنگ وهنر کشور را مبهوت کرد.
در مراسمی در تیر ماه ۱۳۹۲ نشان درجه یک فرهنگ و هنر را از محمود احمدی نژاد دریافت کرد، وی در در انتخابات ۹۶ از حسن روحانی حمایت میکرد!
دریافت جایزه هنری غدیر چهره ماندگار ۱۳۹۵ برای سریال امام علی
برنده تندیس حافظ بهترین بازیگر مرد جشن دنیای تصویر ۱۳۹۴ برای سریال ستایش ۲
برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر ۱۳۷۹ برای فیلم سگ کشی
برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر ۱۳۶۵ برای فیلم ناخدا خورشید
● ماه و پلنگ – ۱۳۹۵
● تعبیر وارونه یک رویا – ۱۳۹۴
● یه تیکه زمین – ۱۳۹۱
● راز پنهان – ۱۳۹۱
● ستایش یک – ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۰
● ناز و نیاز – ۱۳۹۰
● پریدخت – ۱۳۸۶
● چهل سرباز – ۱۳۸۶
● قابهای خالی – ۱۳۸۶ تا ۱۳۸۵
● سرزمین خاکستری – ۱۳۸۰
● روزهای زندگی – ۱۳۷۸ تا ۱۳۷۷
● امام علی – ۱۳۷۰
● اینجا شهر دیگری است – ۱۳۹۰
● پایان نامه – ۱۳۹۰
● بدون اجازه – ۱۳۸۹)
● گزارش یک جشن – ۱۳۸۹
● راه آبی ابریشم – ۱۳۸۹
● شکلات داغ – ۱۳۸۸
● تردید – ۱۳۸۷
● میزاک – ۱۳۸۷
● استخوونای بابام – ۱۳۸۶
● رئیس – ۱۳۸۵
● قاعده بازی – ۱۳۸۵
● از دوردست – ۱۳۸۴
● شاهزاده ایرانی – ۱۳۸۴
● ازدواج به سبک ایرانی – ۱۳۸۳
● تب – ۱۳۸۲
● سگ کشی – ۱۳۷۹
● مسافر ری – ۱۳۷۹
● اعتراض – ۱۳۷۸
● افسانه پوپک طلائی – ۱۳۷۷
● شور زندگی – ۱۳۷۷
● قاعده بازی – ۱۳۷۶
● هفت سنگ – ۱۳۷۶
● شیخ مفید – ۱۳۷۴
● فرار مرگبار – ۱۳۷۴
● آدم برفی – ۱۳۷۳
● زمین آسمانی – ۱۳۷۳
● هبوط – ۱۳۷۲
● قربانی – ۱۳۷۱
● ناصرالدین شاه آکتور سینما – ۱۳۷۰
● پرده آخر – ۱۳۶۹
● تیغ آفتاب – ۱۳۶۹
● جستجوگر – ۱۳۶۸
● سفر عشق – ۱۳۶۷
● کشتی آنجلیکا – ۱۳۶۷
● پاییزان – ۱۳۶۶
● ناخدا خورشید – ۱۳۶۵
● گفت: زیرسلطه من آیید – ۱۳۶۲ – کارگردان
داریوش ارجمند درباره تکه کلام «افتاد!؟» که به نوعی در میان مخاطبان جا افتاده است، اظهار کرد: در متن اول یک بار هست که جایی حشمت چیزی به همسرش میگوید و تاکید میکند که افتاد!؟ این برای من خیلی اهمیت پیدا کرد و فکر کردم این کلمه باید صاحب بازی شود، من خیلی تمرین کردم و بازیهای مختلفی را اجرا کردم تا به این بازی رسیدم.
به گزارش روابط عمومی «سلام صبح بخیر» داریوش ارجمند از همکاری با تقوایی، میرباقری، بزرگ نیا و سیروس مقدم گرفته تا پولهای کثیف سینما، همکاری با بهروز شعیبی و بررسی شخصیت حشمت فردوس و تاریخچه «ستایش»، دوران بیماری زنده یاد ایرج قادری تا گریم شخصیت ستایش سخن گفت.
ارجمند درباره مجموعه «ستایش» گفت: در این کار با دو سعید کار کردم و مطلبی به اعتقاد من نویسنده ای است که تا به حال ندیده ایم این همه تکه کلام ها و حرفهای نصیحت گونه از ان در موبایل مردم وجود داشته باشد و من در خیابان با مردم همراه هستم و این واکنش هایشان را می بینم. مسائل سریال هم شعاری نیست و او چیزهایی را به عنوان نشانه های تربیتی به سمت مردم پرتاب می کند که آنها می بینند و خوششان می آید و عمل هم می کنند. زرین کوب هم تهیه کننده ای نرم و باتحمل است که در این مجموعه پربازیگر جواب همه را با خونسردی و آرامش می داد. سعید سلطانی هم که معلم بوده جامعه را خیلی خوب می شناسد و عاشق آن است. من در دکوپاژهای او دیدم که چقدر به زیست ایرانی اهمیت می دهد. سریال ستایش در سبک زندگی ایرانی موفق عمل کرده است.
یک زن ۴۰ ساله را چطور باید پیر کرد؟
در ادامه زرینکوب- تهیه کننده که به بهانه پخش فصل سوم سریال «ستایش» در برنامه «سلام صبحبخیر» حضور داشت، درباره حواشی گریم شخصیت ستایش نیز توضیح داد: ما در سریالهایی که از تلویزیون پخش می شود، در فضای مجازی با بازخوردهای منفی مواجهیم. به نظر من مخاطبانی که در این فضا فعال هستند به صورت کامل مجموعه ها را نگاه نمی کنند و هنوز نسبت به زمان قصه آگاهی ندارند. در فضای مجازی می بینم عکس بازیگر ستایش فصل یک را در کنار فصل سه گذاشته اند. ما آنجا بنا بر شرایط کاراکتر، باید او را با بار مشکلاتی که دارد نشان بدهیم. وقتی فرد نزدیکت به قتل ناخواسته محکوم می شود استرس تو را از بین می برد. همین زندگی کردن با هویت جعلی نیز دشواری خاصی داشته است اما او حالا شرایط بهتری دارد. به هر حال یک زن ۲۰ ساله که حالا ۴۰ سال دارد باید چطور پیر کرد؟
وی در پاسخ به اینکه آیا این نوع گریم ناشی از اصرار نرگس محمدی بوده، گفت: در مجموعه ما احترام متقابل بین بازیگر و عوامل تولید است و نه آنها و نه ما نمی توانیم خواسته های نامعقول داشته باشیم.
ارجمند نیز یادآور شد: اصلا همین بازیگران زن ایران را ببینید، ۵۰ ساله هستند اما بوتاکس کرده اند و چین و چروک هایشان از بین رفته است!
ارجمند در بخش از این گفت و گو گفت: من با خیلی از بزرگان سینمای ایران کار کرده ام؛ چه جوانان چه اساتید بزرگ که در پیشانی آنها استاد ناصر تقوایی است که بزرگترین افتخار من در طول دوران بازیگری ام، کار «ناخدا خورشید» در خدمت ایشان بودم؛ نوع کاری که می کرد و شرف، انسانیت، شعور و سوادی را که داشت هرگز فراموش نمی کنم. متاسفانه شرایط اینگونه است و نگذاشتند یا نشد که تقوایی باز هم کار کند. او سریال تلویزیونی طنز (دایی جان ناپلئون) را ساخت که این همه طناز آمده اند اما یک سکانس به قوت کار او نساخته اند.
وی افزود: شاید ایراد من این است که اولین کاری که به صورت حرفه ای انجام دادم با یک استاد بود و این چیزهایی را به من شناساند و مرا به گونه ای برای سینما تربیت کرد که بعدها برای برخی کارگردانان دردسر شدم. تقوایی والا و باسواد بود و امیدوارم هرجا هست خدا او را حفظ کند.
مرور همکاری با داود میرباقری
بازیگر سریال «امام علی» یادآور شد: با میرباقری این سید بزرگوار ۱۰ سال کار کرده ام و سریال و تئاتر و فیلم سینمایی برای او بازی کرده ام. ما نقطه مشترکی در بحث شیعه گری مان داشتیم و هر دو اعتقادات هم را می شناختیم و خیلی زود با هم کنار می آمدیم و همدیگر را درک کردیم. حتی در فیلم طنزی مثل «آدم برفی» اعتقاداتمان در یک راستا بود و باعث موفقیت آثارمان شد. امیدوارم هر جا هست موفق باشد و کار کند و سلامت باشد.
ارجمند درباره فیلم «کشتی آنجلیکا» تاکید کرد: بزرگ نیا نیز کارگردان دانا و گزیده کاری است که سه چهار سال یک بار فیلم می سازد اما فیلم می سازد. در ایران کسی را نداریم که مثل او آثار بیگ پروداکشن را مدیریت کند. او انرژی مضاعف و اعتقاد خاصی دارد و چون کارش را بلد است موفق می شود.
وی درباره «به سوی افتخار» نیز گفت: من در تلویزیون آثار زیادی داشتم و با سیروس مقدم هم کار کرده ام. من آن زمان فوتبال دوست بودم و درباره فوتبال حرف داشتم، آن سریال را هم خودم بازنویسی کردم. بسیاری از مسائل مطرح فوتبالی، در آن سریال نزدیک به ۱۷، ۱۸ سال پیش مطرح شد. «مسافر ری» هم که به نظرم نقشی متفاوت و درباره یک پیرمرد نرم و اهل گفتمان معجزه گری بود. خیلی ها از من می پرسیدند اگر او امام است معجزه اش چیست؟ گفتم یک آدم ۷۵ ساله به من نشان بدهید من به او یک بنز ۵۰۰ می دهم از سامرا به ری بیاید! اگر کسی را پیدا کردید!
داریوش ارجمند: اگر خاطراتم را بنویسم سنگ روی سنگ بند نمی شود!
بازیگر «سگ کشی»در عین حال با مرور برخی خطراتش در آنتن تلویزیون گفت: اگر خاطرات سینمایی من چاپ شود، من فقط ۵ هزار فیش از آنچه بر من در سینما گذشته، دارم و این کار را برای روزی گذاشته ام که نتوانستم سنگین تر از قلم بلند کنم. چون اگر حالا بخواهم سراغ این کتاب بروم ممکن است سنگ روی سنگ بند نشود چون من خیلی رک و صریح هستم و همه اخلاق مرا می دانند.
ماجرای ستمی که به ناصر تقوایی در «کوچک جنگلی» شد
ارجمند درباره ی سریال «کوچک جنگلی» تصریح کرد: به آقای تقوایی در کوچک جنگلی خیلی ستم شد. من تازه از فرانسه آمده بودم او هنرپیشه اش را انتخاب کرده بود و مرا که دید همه چیز را بهم ریخت و برای نقش میرزا کوچک خان مرا انتخاب کرد. من یک ساعت یا سه ربع آن کار را هم بازی کردم. آن سریال چیز غریبی بود و خود تقوایی می گفت این وصیت نامه من است. او همه وجودش را برای ساخت کوچک جنگلی جمع کرده بود و فکر می کنم اگر آن چاپ شود و خانم او هم دنبال چاپ این فیلمنامه بود، یک کلاس فیلمنامه نویسی و سینما به حساب می آید.
وی در این خصوص که آیا سرعت پایین تقوایی باعث جایگزین کردن کارگردان دیگری در آن کار شد، گفت: اصلا بحث کند بودن تقوایی مطرح نبود. عده ای می خواستند خودشان این سریال را بسازند و می گفتند ما که می خواهیم ۵۰ میلیون هزینه کنیم، می خواهیم بچه های خودمان (حزب الله) این را بسازند! من این ها را مفصل در خاطراتمان خواهم نوشت و اگر کوچک جنگلی ساخته می شد تلویزیون زیر و رو می شد. نمی دانم چرا دیگر او را دعوت به کار نکردند و کاری که او برای سینما و تلویزیون کرده است، از سر این دوستان هم اضافه است.
«به سوی افتخار» را خودم بازنویسی کردم
ارجمند درباره همکاری با سیروس مقدم توضیح داد: «پلیس جوان» و «روزهای زندگی» و «شیخ مفید» را با سیروس مقدم داشتم. او پسرخاله ناصر تقوایی و شوهر خواهرش بود. من او را از کوچک جنگلی می شناختم. بعد که او به کار تلویزیون آمد، دنبال من آمد و متنی که به من در فوتبال داد، ابتر و ناقص بود و حرفی در آن نبود. او قبول کرد من کار را بازنویسی کنم. من از مشهد که آمده بودم آپارتمان کوچکی داشتم که او آنجا می آمد و من متن را کم کم درباره معضلات فوتبال و آدم هایش می نوشتم. توقعی برای اینکه پولی به من بدهند یا اسمم را بنویسند نداشتم.
وی اضافه کرد: آن کار ساخته شد و مورد استقبال قرار گرفت. مردم شمال خیلی این کار را دوست داشتند و مرا به اسم هادی خضوعی می شناختند. آن کار موفق شد اما کم درباره آن بحث شد. فوتبال ما یک حالت سیاسی دارد و با آن یارگیری می کنند و موقع انتخابات آبیته و قرمزته مطرح می شود. ما هم در آن سریال از کارهای کثیفی که در فوتبال بود صحبت کردیم. به تازگی عده ای جرات پیدا کرده اند و در این باره می گویند. همانطور که درباره پولهای کثیف سینما هم جدیدا صحبت به میان می آید. من هم مصاحبه ای در این باره کردم که به مدیران تلویزیون برخورد. در حالی که منظور من تلویزیون نبود و تلویزیون پولش کجا بود که تمیز و کثیف باشد!
نقطه آغاز «ستایش»
زرینکوب درباره نقطه آغاز «ستایش» گفت: ایده این مجموعه ۱۰، ۱۱ سال پیش طی گفتگویی که من با یک نویسنده داشتم حاصل شد. ما این ایده را پروراندیم و به سمت نوشتن یک طرح داستانی رفتیم. آن طرح ساختمانی از ستایشی که حالا می بینیم دارد. بنا بر مدل کاری بنده که قبلا از اینکه بخواهم فیلمنامه را بنویسم به سمت کارگردان می روم، در آن مقطع هم ما دنبال کارگردانی برای این قصه بودیم و سراغ مرحوم ایرج قادری رفتیم. ایشان طرح را خواندند و گفتگویی کردیم. او باعث شد ما با نویسنده ای آشنا شویم که سه فصل از ستایش را جلو می برد. او «ماه و پلنگ» را قبل از ستایش برای شبکه سه نوشته بود و اینگونه آقای مطلبی به ما پیوست و سریال را نوشت.
وی افزود: ما تصور می کردیم یک سریال ۱۳ قسمتی داریم. وقتی مرحوم قادری مریض شد و از من خواست کسی دیگر را جایگزین کنم، به کارگردان جدید گفتیم سریالمان ۱۳ قسمت دارد. اما وقتی وارد تولید شدیم نگارش ادامه پیدا کرد و حالا با یک سریال ۱۱۲ قسمتی مواجه هستیم. اگر ستایش تا فصل سوم ادامه داشت به این دلیل بود که در حین نوشتن یک متن ۱۱۲ قسمتی، نویسنده ای که جذابیت محتوا برای او ارزشمند بود، فاصله هایی می انداخت به قصه جذاب تری برسد وگرنه ستایش یک ملودرام اجتماعی به هم پیوسته است.
این تهیه کننده اذعان کرد: فکر نمی کنم سریالی در سیما داشته باشیم که بتواند یک دهه مخاطب را با خود همراه کند. روزی که این سریال کلید خورد یک نوجوان ۱۵ ساله که سریال را با خانواده اش می دید حالا در ۲۵ سالگی مخاطب سریال است که سعی شده از دغدغه های جوانان نیز در آن مطرح شود.
همکاری داریوش ارجمند با سازندگان «ستایش» چگونه شکل گرفت
در ادامه ارجمند درباره پیوستن به ستایش گفت: مرحوم ایرج قادری چندین بار مرا برای فیلم هایش دعوت می کرد و من نمی رفتم. گفتند مریض است و دارد سریال می سازد این بار قبول کن. او شیمی درمانی می شد و موهایش ریخته بود و خیلی غم انگیز بود. به هر حال من وارد کار شدم. قادری فوت کرد و آقای دیگری آمد که خانمش فوت کرد و نتوانست و به آقای سعید سلطانی رسیدیم. خوشحالی من از حضور در این پروژه آشنایی با سعید مطلبی بود و طی این همه کاری که داشتم نویسنده ای مثل او ندیدم که آدمها، سبک زندگی، روابط اجتماعی و... را بشناسد. او خیلی خوب همه چیز را می شناسد.
هر نقشی بازی کردم گفتند از قبل بلد بوده!
وی افزود: وقتی اسی دربه در را بازی کردم، گفتند ارجمند بچه میدان فوزیه است و بلد است. وقتی امام علی را بازی کردم گفتند این شاگرد علی شریعتی است تاریخ خوانده و مذهب می داند و... خوشحالم این بلدی همه جا بوده است! من آدمی هستم که شخصیت هایی را بازی کرده ام که کیلومترها با هم فرق دارند. در «مرضیه» هم یک جراح را بازی می کنم. من از تکرار در کارهایم بدم می آید و هیچ چیز را تکرار نکرده ام. من یک هنرپیشه ام اما قبول دارم که همه این ها نوشته و ساخته می شود تا من آخر سر از این تریبون سخن بگویم. اما خوشحالی که در ستایش دارم بابت حضور سعید مطلبی است.
این بازیگر تصریح کرد: سعید سلطانی هم کارگردانی ایرانی است. توصیفی از او کردم که خیلی ها زنگ زدند که یعنی چه؟ او چون سبک زندگی ایرانی را می شناسد دکوپاژ او خیلی ایرانی است و من دکوپاژهایش را دوست دارم و با مطلبی هم به همین دلیل دوست داشتم کار کنم.
ارجمند تاکید کرد: بعد از ۶ ماه مطلبی به سکانسی که من به خانه ستایش می رسم فکر کرده بود و دیروز مرا به استودیو برد و گفت یک جمله را باید اضافه کنی. او با ستایش زندگی می کند. چیزهایی که مطلبی به عنوان مسائل تربیتی و فرهنگی در این سه فصل گنجانده خیلی مهم است. به اینکه پدری دوست دارد فرزند اولش پسر باشد انتقاد کردند اما این موضوع یک موضوع جهانی است و در چین و آفریقا و آلاسکا هم چنین چیزی را شاید ببینید. چون پدرها زمانی خیلی زود از دنیا می رفتند و این پسرها بودند که می توانستند خانواده را اداره کنند. این را به عنوان ایراد مطرح کردند.
وی در خصوص حشمت فردوس گفت: مطلبی مردی را نوشته که لات است، لاتی که مرحوم امام (ره) می گوید نه شرابخاره نه زن باره نه زورگیر نه قمارباز. او نه زن دوم و نه معشوقه دارد بلکه یک خانواده و اصولی دارد که باعث می شود من او را دوست داشته باشم. او همیشه کنار حق ایستاده است.
فکر نمی کردم حشمت فردوس اینقدر شیرین از آب درمیآید
زرین کوب هم ادامه داد: من هم فکر نمی کردم حشمت فردوس اینقدر شیرین از آب درمی آید و این ناشی از فهم آقای ارجمند از درام است. با احترام به همه بازیگران فکر می کنم فصل سه روی شانه حشمت فردوس می ایستد.
ارجمند در ادامه درباره تکه کلام «افتاد» اظهار کرد: در متن اول یک بار هست که جایی حشمت چیزی به همسرش می گوید و تاکید می کند که افتاد!؟ این برای من خیلی اهمیت پیدا کرد و فکر کردم این کلمه باید صاحب بازی شود، من خیلی تمرین کردم و بازیهای مختلفی را اجرا کردم تا به این بازی رسیدم.
زرین کوب در پایان اشاره کرد: ادعایی می کنم که بر اساس مستندات موجود و بازخوردها است و فکر می کنم سریال «ستایش» پرمخاطب ترین سریال درام تلویزیون در ۲۰ سال اخیر است و اینکه در این مقطع سریال که در قسمت ۱۲ هستیم این حجم از مخاطب ما را شگفت زده می کند. سریال مخاطبان بالایی دارد و این به دلیل محتوا و سابقه ای است که دارد.