مصطفی جرفی، فرارو- مسلمانان در کشمیر ممکن است توسط تکنولوژی چینی و ملی گرایی هندویی نارندرا مودی، خودشان را در ویرانشهری به سبک سین کیانگ چین ببینند.
به گزارش فرارو به نقل از
نِیشن، در جولای ۲۰۱۹ یک روز پس از شورشهای شدید در اورومچی، مرکز منطقه خودگردان سین کیانگ که اکثرا اویغورهای مسلمان ساکن آنجا هستند، مقامات چین برای قطع اینترنت و سایر وسایل ارتباطی دست به کار شدند. به مدت ۱۰ ماه ارتباط کل منطقه که از ایالت تگزاس نیز بزرگتر است و وطنِ بیش از ۲۰ میلیون نفر است با کل دنیا قطع شد.
یک دهه بعد، دقیقا آن سوی مرز، مقامات هندی همزمان با اینکه
خودمختاری منطقه اکثرا مسلمان نشین کشمیر را لغو کردند، اینترنت، موبایل و حتی ارتباطات پستی را هم در این منطقه مسدود کردند. به جز مجوز چند شماره موبایل محدود که در ۱۴ اکتبر صادر شد، اکثرا بخشهای کشمیر تا امروز منزوی باقی مانده است و هیچ کس نمیداند ارتباط با این منطقه چه زمانی برقرار میشود.
جرج میلوارد، استاد دانشگاه جرج تاون و کارشناس تاریخ آسیای مرکزی میگوید: «خاموشی فعلی در کشمیر، به ویژه قطعی اینترنت و وسایل ارتباطی دیگر به شکل تاسف برانگیزی شبیه اوضاع سین کیانگ بعد از شورشهای ۲۰۰۹ است. آیا نارندرا مودی از چینیها نسخه برداری میکند؟»
بیشتر بخوانید:
شباهت سرکوبهای کشمیر با سین کیانگ
در واقع کشمیر و سین کیانگ، که توسط هیمالیا از هم جدا میشوند شباهتهای نگران کنندهای باهم دارند. خاموشی ۲۰۰۹ سین کیانگ تنها شروع مجموعهای از وحشت برای اویغورها بود.
بعد از مجموعهای از حملات و به ویژه حادثه سال ۲۰۰۸ که در آن ۱۲ پلیس چینی در کاشغر کشته شدند، فضای آزادی اویغورها در پشت نقاب مبارزه با تروریسم، کمرنگ شد. تمام جنبههای زندگی مذهبی، اجتماعی و فرهنگی آنها تحت کنترل دولت چین قرار گرفته است.
امروز، منطقه میزبان یک پادآرمانشهر دیجیتال تکنولوژیک است که نظارت گستردهای، تقریبا همه جنبههای زندگی اویغورها را کنترل میکند. از سال ۲۰۱۷ با ساخت اردوگاههای کار اجباری، سرکوب حتی شکل تیره تری به خود گرفت. ۱.۵ میلیون نفر را وارد این اردوگاهها کردند که تعدای کمی از آنها به جرمی متهم شده بود.
سلطان خان، فعال حقوق بشر و مدیر "شورای آینده"، یک اندیشکده در دهلی میگوید: «
کشمیر و سین کیانگ شباهتهای زیادی دارند. مسلمانان اویغور با نسل کشی دولت چین مواجه اند و هم چین و هم هند از تکنیکهای خودشان استفاده میکنند تا مردم اویغور و کشمیر را تحت فشار نگه دارند.»
این از مشکلات تاسف برانگیز استعمارگری و تاریخ بود که منجر شد هر منطقه با اکثریت مسلمان به بخشی نامطلوب از یک همسایه بزرگ تبدیل شود. کشمیر در ۱۹۴۷ در اقدامی که هنوز چالش برانگیز است، بخشی از هند شد. سین کیانگ در ۱۹۴۹ بعد از هجوم نظامی که به عمر کوتاه دولت مسلمان ترک پایان داد به بخشی از جمهوری خلق چین تبدیل شد. بدون هیچ همه پرسی یا اعطای خودمختاری این دو منطقه به مستعمرههای مدرن تبدیل شدند.
عجیب نیست که در طول دهه گذشته هردو منطقه موجی از نظامی گری، درگیری و سرکوب را تجریه کرده اند. اگرچه در این اواخر ملیگرایی نژادی جهانی هم رو به رشد است؛ پدیدهای که در غرب هم دیده میشود و موجب سرکوب شدیدتر دولتی میشود.
در واقع اسلام هراسی و تنفرِ آنلاین از مسلمانان در هر دو کشور افزایش یافته است. در هند جرائم مرتبط با تنفر، از جمله هجوم به مسلمانان افزایش یافته است. در چین به دلیل سانسور نمیتوان چیزی در مورد قتل عام تیان آن من، عکسهای دالای لاما و حتی شخصیت کارتونی "پو" پیدا کرد، اما محتوای ضد مسلمانان فراوان است.
تخریب این هویت در هر دو کشور با تاکید بر امنیت ملی و مبارزه با تروریسم صورت میگیرد. در کشمیر هم تروریسم نقشی مانند سین کیانگ ایفا کرده است. سرکوب فعلی مرتبط با حمله اننتحاری سال ۲۰۱۹ به یک کاروان در پولوانا است که ۴۰ نیروی پلیس در آن کشته شدند.
در کشمیر فناوری نظارت که بخشی از آنها از طرف کمپانیهایی وارد میشود که سرکوب در سین کیانگ را ممکن کردند، در حال افزایش است. در حالی که مدل سین کیانگ پیشروترین سلطه دیجیتال دولتی است، کشمیر هم خیلی از آن عقب نیست. هیک ویژن، یک شرکت چینی تحت کنترل دولت و یکی از بزرگترین توسعه دهندگان سیستمهای نظارتی پیشرفته سی سی تی وی، با پلیس چین در سین کیانگ قراردادهایی دارد و در حال حاضر بر اساس گزارش موسسه کارنگی به هند هم تجهیزات صادر میکند.
در کنار سیستمهای سی سی تی وی، استفاده از پهپادها و سایر وسایل هوایی برای نظارت بر مسجدها و جنبش کشمیریها فراگیر شده است و حتی یک "مرز هوشمند" وجود دارد که شبیه تلاشهای چین برای محدود کردن جنبش مردم در سین کیانگ و مرزهای تبت است.
دسترسی محدود به پلیس هند و تجهیزات نظامی به این معنی است که ارتباط مستقیم با ابزارهای نظارت چینی دشوار است. رامان جات سینگ، مدیر بخش آسیایی موسسه "اکسس نو" میگوید: «در کشمیر ما تمام فناوری و اینکه چه چیزهایی در آنجا مستقر است را نمیدانیم.»
علاوه بر قطعی و رشد شبکه نظارت، شعارهای نگران کننده از طرف دولت ملی گرای هندوی راست افراطی مودی هم هست. صحبتهایی در مورد حرکت مهاجران هندو به کشمیر و اجازه بهره برداری هندیها و تجار خارجی از این منطقه غنی وجود دارد. این اقدام با لغو قانونی میسر میشود که بر اساس آن غیر کشمیریها نمیتوانند در کشمیر زمین داشته باشند.
این چیزی که در سین کیانگ اتفاق افتاده است را انعکاس میدهد. با تشویق دولتی در دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ و با فرصتهای اقتصادی در سالهای اخیر، چینیهای "هان" حالا جمعیتی نزدیک به اویغورها در منطقه دارند و حتی در اورومچی جمعیت بیشتری دارند. سرمایه گذاران چینی میلیاردها در استخراج منابع طبیعی منطقه سرمایه گذاری کرده اند.
همچنین در شبکههای اجتماعی چینی زمزمههایی در مورد ازدواج مردان هندو با زنان کشمیری وجود دارد که شبیه داستانهای ازدواجهای اجباری بین مردهای چینیهای هان و زنان اویغور در سین کیانگ است.
آینده سرکوب مسلمانان کشمیر در هند
در حال حاضر بهترین امید برای کشمیر این است که هند هنوز به اندازه چین در مسیر اقتدارگرایی پا نگذاشته است. جامعه مدنی باقی مانده است، گرچه تحت فشار . برخی رسانههای آزاد هستند و ظاهرا یک سیستم قضایی مستقل وجود دارد. چندین مورد وجود دارد که در مراحل مختلف به سیستم قضایی ارجاع شده است که به دنبال وادار کردن دولت به پایان خاموشی است و خواستار احترام به حقوق کشمیریها است. اما هیچ کدام از آنها به زودی به نتیجه نمیرسند و برخی نگران هستند که دادگاهها عمدا و شاید به دلیل فشار دولت مودی به کندی به موضوع رسیدگی کنند.
اگر دادگاههای هند استفاده مودی از امنیت ملی برای قطع ارتباط کل منطقه را محدود نکند ممکن است دولت در اجرای سختگیرانهتر قانون و استفاده از نظارت تکنولوژیک برای سرکوب مردم کشمیر جسورتر شود. سپس ممکن است برای سایر بخشهای هند که از نظر تعداد مسلمانان دومین کشور دنیاست هم این سناریو ادامه یابد.
در حالی که سایر اقلیتهای نژادی چین مانند هوی، تبتی، قزاق و حتی هنگ کنگی تحت نظر هستند، سرکوب و فناوری تسلط در یک بخش یا منطقه از کشور باقی نمیماند. بلکه گسترش مییابد و پخش میشود. ده سال قبل سین کیانگ بود. الان کشمیر. فردا ممکن است این پدیده تنها چیزی باشد که از دمکراسی هند باقی میماند.
گزارش اصلی را
اینجا بخوانید
خودمان در حمایت از مسلمانان کشمیر، مسلمانان قره باغ آدربایجان، مسلمانان چین و مسلمانان روهینگیایی میانمار کم گذاشتیم
اگر شما نوشته اید چرا اسم نویسنده را نمی نویسید ؟ فرارو که نمی تونه نویسنده باشد. اگر هم از جایی گرفته و ترجمه کرده اید، باید منبع مطلب را و نام مترجم را بنویسید. اینها بخشی از منشور اخلاقی ژورنالیسم است.
پاراگراف دوم.