bato-adv
کد خبر: ۴۱۳۲۰۹

ردپای نعمت زاده پدر در پرونده دختر

ردپای نعمت زاده پدر در پرونده دختر
اواخر سال ۹۶ وکیل خانم نعمت زاده با من تماس گرفت و تقاضای جلسه‌ای سه نفره کرد و در آن جلسه که در رستوران نایب واقع در خیابان ولیعصر (عج) برگزار شد، از من درخواست شد که به شرکت بازگردم و کار‌ها را به دست گیرم تا آن‌ها هم از پدر خانم نعمت زاده تقاضا کنند که عذر فرجی را بخواهد، اما باید به این نکته توجه کرد که اگر من با فرجی مشکل داشتم، چرا آن‌ها این حرف را به من زدند؟
تاریخ انتشار: ۰۹:۴۴ - ۰۸ مهر ۱۳۹۸

باشگاه خبرنگاران جوان نوشت: در جریان رسیدگی دادگاه شبنم نعمت زاده، ردپای پدر وی و دخترش توسط متهم ردیف دوم به این پرونده باز شد.

در جریان برگزاری جلسات دادگاه شبنم نعمت زاده که همچنان ادامه دارد و ختم رسیدگی به اتهامات او اعلام نشده است، رد پای افراد مختلف در پرونده دیده شد، افرادی از قبیل: دختر خوانده شبنم و پدر او.

در جلسه سوم دادگاه رسیدگی به پرونده متهمان، احمدرضا لشکری پور از فرد جدیدی به نام آقای فرجی نام برد و او را مسئول حسابرسی به انبار‌ها معرفی کرد. بر اساس اظهارات متهم لشکری پور پدر شبنم نعمت زاده وزیر اسبق صنعت، فرجی را به عنوان حسابرس برای شرکت ورشکسته انتخاب کرده بود.

فرجی از سوی چه شخصی و برای چه کاری وارد شرکت شد؟

به گفته احمدرضا لشکری پور از ابتدای دی ماه ۹۶ فرجی به عنوان قائم مقام از سوی آقای نعمت زاده وارد شرکت شد و عمده وظیفه او پیدا کردن اختلاف شرکت با رسا فارمین بود؛ فرجی همان کسی است که توسط آقای نعمت زاده به عنوان حسابرس و مشاور مالی وارد شرکت شد.

به گفته نماینده دادستان، فرجی به قصد درست کردن به هم ریختگی‌های شرکت و فروش‌های نامتعارف متعدد وارد شرکت شده است.

خانم شبنم نعمت زاده در اظهارات خود بیان کرد: از آبان ۹۶ به دلیل کمبود بودجه حتی توان پرداخت حقوق پرسنل را هم نداشتیم، به همین دلیل از پدرم و در مواردی هم از آقای فرجی کمک خواستم تا در حسابرسی‌های شرکت به ما کمک کنند.

البته طبق ادعای متهم لشکری پور، ورود آقای فرجی به شرکت با مخالفت شدید وی به عنوان شریک خانم نعمت زاده همراه بود و لشکری پور اظهار کرده که اصلا آقای فرجی را نمی‌شناخته و کاری با او نداشته است.

ردپای وزیر امضای قائم مقام فروش شرکت زیر پای نامه‌ها

با ورود فرجی به شرکت، وی نامه‌ای به تمام مدیران زد و درخواست می‌کرد که لیست انبار‌ها ارائه شود تا مجموعه انبار‌ها با قیمتی خوب به فروش برسند، اما پس از انجام این کار مشخص نمی‌شود که پول‌ها به کجا رفته است.

بنا به اظهارات لشکری پور، فرجی به مدیران شهر‌های ارومیه، گرگان، رشت، شهرکرد و یزد هم درباره فروش محصولات نامه زده است و امضای او به عنوان قائم مقام فروش در تمام نامه‌ها وجود دارد.

لشکری پور درباره امضای فرجی بیان کرد: در ۲۶ اسفند سال ۹۶ خانم نعمت زاده از طرف من نامه‌ها را امضا کرد که البته علت انجام این کار آن بود که نامه‌ها همگی دارای مشکل دارویی بودند و نعمت زاده با انجام این کار می‌خواست مشکلات را گردن من بیندازد.

وی با بیان اینکه من با حضور آقای فرجی در شرکت مخالف بودم و وی را نمی‌شناختم، گفت: اواخر سال ۹۶ وکیل خانم نعمت زاده با من تماس گرفت و تقاضای جلسه‌ای سه نفره کرد و در آن جلسه که در رستوران نایب واقع در خیابان ولیعصر (عج) برگزار شد، از من درخواست شد که به شرکت بازگردم و کار‌ها را به دست گیرم تا آن‌ها هم از پدر خانم نعمت زاده تقاضا کنند که عذر فرجی را بخواهد، اما باید به این نکته توجه کرد که اگر من با فرجی مشکل داشتم، چرا آن‌ها این حرف را به من زدند؟

نقش پدر خانم نعمت زاده در این پرونده با دعوت از آقای فرجی نمایان شد و البته جز آقای نعمت زاده، نام افراد دیگری هم از خانواده خانم شبنم نعمت زاده در شرکت توسعه دارویی وجود دارد.

نقش دختر شبنم نعمت زاده در پرونده دارویی چیست؟

جز شبنم نعمت زاده، دختر او هم در شرکت نقش و بنا به اظهارات لشکری پور او به عنوان مدیر یکی از شرکت‌های دارویی حق امضا داشته است.

لشکری پور تصریح کرد: در سال ۹۶ خانم نعمت زاده گفت: شرکتی به نام رساپخش داریم که می‌خواهیم آن را فعال کنیم و شرکت رسا را در آن ادغام کنیم و گفتند، چون این شرکت باید مثل شرکت توسعه باشد، سهامداران آن هم باید مثل هم باشند.

سهامداران این شرکت من، خانم نعمت‌زاده، آقای مرزبند و مریم محبعلی دختر خانم نعمت‌زاده بودند. بعد از اینکه حساب‌های شرکت توسعه مسدود شد، شرکت رساپخش آمد و تمام امضا‌ها را نیز خود خانم نعمت‌زاده انجام می‌داد و حتی به جای مریم محبعلی امضا می‌کرد. خانم نعمت‌زاده امضا را از طرف خانم محبعلی نمی‌زد، بلکه به جای مریم محبعلی امضا می‌کرد، البته امضای دختر خانم نعمت زاده بیشتر صوری بود و خود این متهم در جریان تمام امور قرار داشت.

bato-adv
امیر
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۳۷ - ۱۳۹۸/۰۷/۰۸
بله پس چی؟ پس انتظار داشتین رد پای ما مردم بیچاره رو پیدا کنین. پدر ودختر محاکمه شن هر چه زودتر
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۰۵ - ۱۳۹۸/۰۷/۰۸
رستوران نایب ولیعصر ؟ اونجا که خیلی گرونه من یکبار از جلوش رد شدم چه بوی کبابی میومد طاقت نیاوردم و رفتم پائین تر فلافل خوردم
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۲