فرارو- جیت هیر در "دِ نیشین" نوشت: دونالد ترامپ با شعار "اول آمریکا" دولت را به دست گرفت. این عبارت بیانی مهلک از ملیگرایی است، اما حداقل ویژگی خوبِ "شفافیت" را دارد. اما سیاست خارجی ترامپ مبهم شده است. این مساله تا حد زیادی به دلیل داراییهای تجاری جهانی او است که این گمان را کاملا محتمل میکند که منافع مالی شخصی، در دستور کار او تعیین کننده باشد.
خود ترامپ با کارهایش، به سوء ظنهایی که نسبت به او وجود دارد، اعتبار میبخشد. ترامپ در مورد سیاست خارجی طوری حرف میزند که انگار سیاست سرمایه گذاری تجاری است نه یک امر حقوقی.
مدل سیاست خارجی ترامپ واقع گرایی کلاسیک با هدف ایجاد موازنه قوا و یا حتی با هدف امپریالیستی هژمونی نظامی نیست. مدل سیاست خارجی او چیزی شبیه شرکتهای امنیتی است که از گروههای مافیایی محافظت میکنند: دولتهای ضعیفتر اگر پول بدهند از کمک نظامی آمریکا بهره مند میشوند.
ترامپ و بن سلمان
روابط مالی ترامپ با سعودیها
در سال ۲۰۱۴ وقتی ترامپ هنوز رئیس جمهور نشده بود فلسفه خود را در یک توئیت توضیح داد: «عربستان سعودی باید خودش بجنگد که نمیخواهد! پس فرصت محافظت از عربستان و البته ثروت تریلیون دلاریشان را به ما بدهند.» ترامپ به عنوان رئیس جمهور موفق شد این ایده را عملی کند و اگر نتیجه، درآمد چند تریلیون دلاری هم نباشد، انواعی از روابط غیر شفاف بین پول سعودیها و سیاست خارجی آمریکا وجود دارد.
روز شنبه بعد از گزارشهایی مبنی بر حمله موشکی از منبع ناشناس به تاسیسات نفتی عربستان، ترامپ توئیت کرد: «خطوط عرضه نفت عربستان سعودی هدف حمله قرار گرفته. دلایلی برای این باور هست که میدانیم کار چه کسی بوده، ما بسته به تایید موضوع آماده اقدام نظامی هستیم، اما منتظریم عربستان سعودی نظر خود را درباره اینکه به باور آنها چه کسی عامل این حمله بوده بگوید و اینکه تحت چه شرایطی اقدام خواهیم کرد.»
متعاقبا دولت ترامپ بدون ارائه مدرک قانع کنندهای گفت حملات توسط ایران حمایت شده است.
این ایده که عربستان سعودی، که حتی متحد آمریکا محسوب نمیشود، شرایط مقابله به مثل نظامی را تعیین کند، عجیب بود. "اول آمریکا" به یکباره جای خود را به "اول عربستان سعودی" داد.
ترامپ قبل از شروع جلسه با بن سلمان، ولیعهد سعودی، وقتی در کاخ سفید با خبرنگاران صحبت میکرد طرز فکرش را روشن کرد: «آنها متحد خوبی شده اند.» او با اشتیاق گفت: «عربستان سعودی نقد میپردازد. آنها به ما در خروج از از رکود در بازار کار و همه چیزهای دیگر کمک کردند.»
روز سه شنبه خبرنگار ان بی سی نیوز پرسید آیا از عربستان سعودی انتظار نمیرود خودش از خودش دفاع کند؟ ترامپ پاسخ داد: «اگر ما تصمیم به کاری بگیریم عربستان نقش زیادی خواهد داشت... که شامل پرداخت میشود و آنها این موضوع را کاملا درک میکنند.»
ادعای ترامپ مبنی بر اینکه عربستان سعودی به ما کمک میکند مبهم است. آیا منظور از "ما" ایالات متحده آمریکاست یا خود ترامپ؟ به قول خبرنگار ووکس، مقامات سعودی حامیان متظاهر تجارت ترامپ شده اند. مدیر هتل ترامپ در نیویورک میگوید اقامت همراهان ولیعهد عربستان (نه خود شاهزاده) موجب افزایش درآمد ۱۳ درصدی هتل در سه ماه سال گذشته شده است.
افشاگریها در مورد لابی گریها نشان داده است که در سال ۲۰۱۶ که دولت آمریکا در حال انتقال بود، لابی گران عربستان سعودی ۲۶۰ هزار دلار در هتل ترامپ در واشنگتن خرج کرده اند. به صورت جداگانه خود پادشاهی عربستان ۱۹۰ هزار دلار در اوایل ۲۰۱۷ در هتل ترامپ هزینه کرده است. اینها علاوه بر تجارت حقیقی ترامپ در خاورمیانه مانند رفت آمد ترامپ به زمین گلف خود در دبی است. در حقیقت معاملات تجاری ترامپ جهانی است و میزان گستردگی روابط او با خانواده پادشاهی سعودی نامشخص و ناشفاف است.
عربستان سعودی حلقه رابط فساد شخصی ترامپ و سیاست خارجی پرنوسان و نامتجانس اوست. همانطور که واشنگتن پست اشاره میکند، واکنش ترامپ به آخرین بحرانهای خاورمیانه یکپارچه نیست چرا که او بین فشار سیاسی برای مقابله با ایران (که مورد حمایت جمهوری خواهان تندرو و اسرائیل و عربستان است) و میل شخصی خودش (مخالفت با مداخله خارجی و تمایل به معامله) گیر افتاده است.
معلوم نیست که آیا تمایل او برای خشنود کردن عربستان سعودی، اسرائیل و جمهوری خواهان تندرو بر ترجیح خود او که جلوگیری از ورود به درگیری است غلبه میکند یا خیر.
تلاش ترامپ برای تبدیل کردن ارتش آمریکا به یک نیروی مزدور خانواده پادشاهی عربستان، در حالی اتفاق میافتد که افکار عمومی آمریکا به روابط عربستان و آمریکا بیشتر از قبل انتقاد دارند.
رویکرد کنگره در قبال حمایت ترامپ از عربستان
یمن، به واسطه جنگ به رهبری عربستان و تجهیز آمریکا، در بزرگترین فاجعه انسانی جهان گرفتار شده است. این جنگ مانند دخالتهای گستردهتر آمریکا در خاورمیانه از حامیان زیادی برخوردار نیست. در ماه آوریل، کنگره آمریکا قانونی تصویب کرد تا آمریکا حمایتش از عربستان در جنگ یمن را قطع کند.
ترامپ این مصوبه را وتو کرد؛ حرکتی که از نظر تطابق با قانون اساسی مورد سوال است. از این گذشته، اگر کنگره فقط قدرت اعلان جنگ دارد پس ترامپ حق وتوی مصوبه را نداشت. نویسنده آتلانتیک میگوید ترامپ فقط برای عدم اجرای همین مصوبه کنگره میتواند استیضاح شود.
استیضاح در این زمینه یا هر زمینه دیگری مسالهای است که به نظر میرسد رهبران دمکرات کنگره علاقه زیاید به آن ندارند. اما حتی اگر استیضاح در دستور کار نباشد، کنگره هنوز صلاحیت "تحقیق و بررسی" را دارد. با توجه اظهارات مکرر ترامپ مبنی بر اینکه پول سعودی دلیل خوبی برای حمایت از این پادشاهی نفت خیز است، کنگره وظیفه دارد این سوالات را از ترامپ بپرسد: آیا سیاست خارجی آمریکا را اهداف مالی خودخواهانه هدایت میکند؟ معاملات تجاری شخصی ترامپ با عربستان سعودی، چقدر سیاست هایش را شکل میدهد؟
مشکل در اینجا مانند هرجای دیگر در دولت ترامپ به نظارت کنگره بر میگردد. جمهوری خواهان کنگره همچنان مانند تیم دفاعی بالقوه ترامپ خدمت میکنند در حالی که دمکراتهای کنگره هم راهی برای مقابله اشکار با رئیس جمهور ندارند.