«حسین شریعتمداری» در یادداشتی نوشت: خودسوزی سحر خدایاری که به گفته پدر آن مرحومه از نوعی بیماری عصبی رنج میبرده و در حال مداوا بوده است، با واکنش هماهنگ و سؤالبرانگیز طیفی از نان به نرخ روزخورها که برخی از آنها نیز سوابق سیاهی در کارنامه خود دارند، روبهرو شد.
طیف یاد شده بلافاصله بعد از انتشار خبر، به دروغ ادعا کردند که وی در اعتراض به محکومیت ۶ ماهه خود از سوی دستگاه قضائی دست به خودسوزی زده است! و با تکیه بر این دروغ، انبوهی از ناسزاها و تهمتهای ناروا و مندرآوردی را نه فقط نثار دستگاه قضائی کردند بلکه زیر و روی نظام را هم از اتهامات واهی بینصیب نگذاشتند!
همسانی و همزمانی هجوم مورد اشاره این احتمال را قوت میبخشد که طیف مورد اشاره از قبل برای این اقدام پلشت و نفرتانگیز هماهنگ شدهاند! دروغپردازی هماهنگ آنان در حالی صورت میپذیرفت که برخورد قاطع دستگاه قضائی با مفسدان اقتصادی عرصه را بر غارتگران اموال عمومی و دزدان بیتالمال تنگ کرده است و از سوی دیگر دشمنان بیرونی که اخیراً چند شکست ننگین را تجربه کردهاند به شدت محتاج سوژهای برای سیاهنمایی علیه اسلام و انقلاب هستند.
حرکت پلشت و هماهنگ طیف مورد اشاره اگرچه با روشنگریهای انجام گرفته بینتیجه ماند، ولی برای مدتی هرچند کوتاه جامعه را به تشنج و تشویش کشاند. از برخی سایتهای حق العملکار که پول میگیرند تا حرف مفت بزنند! و یا شماری از به اصطلاح سلبریتیهای بیشخصیت انتظاری نیست که اهل انسانیت و اخلاق و حقجویی و مردمدوستی باشند، آنها بارها نشان دادهاند کاسهلیسهای بیهویتی هستند که اگر پایشان را روی حبه انگور بگذارند سقشان شیرین میشود! ولی این اقدام زشت و سخیف از کسانی که عنوان نمایندگی مردم را - به حق یا به ناحق- برپیشانی خود نهادهاند، قابل توجیه نیست.
اقدام این دو نماینده را نمیتوان در حد و اندازه یک «خطا» ارزیابی کرد، چرا که وقتی خطا به تکرار مینشیند دیگر نامش خطا نیست، «خط» است! و نباید از سوی مراجع ذیصلاح نادیده گرفته شود. چند سال قبل در یکی از یادداشتهای کیهان، با اشاره به نمونههای مشابه آورده بودیم «نمایندگی مجلس آش کشک خاله نیست» که مردم و نظام به مصداق آن ضربالمثل معروف چارهای جز تحمل آن نداشته نباشند!
مگر دروغپردازی و تشویش اذهان عمومی و زمینهسازی برای آتش تهیه دشمن، آنهم نه یک بار و دوبار و ده بار، بلکه انجام پیدرپی این حرکت سخیف جرم نیست؟!