جواد رضویان با حضور در برنامه عصر جدید از تلخ و شیرین زندگی خود گفت: خدا را شکر میکنم از یک خانواده مذهبی وارد هنر شدم و این بزرگترین عامل بازدارنده برای من بود. باید ریاضی محض، پزشکی و یا مهندسی میخواندم تا حداقل شأن خانواده را نگه میداشتم به جرأت میتوانم بگویم اولین نفر در خانواده بودم که وارد دانشکده هنر شدم.
وی ادامه داد: بعد از تحصیل در رشته هنر واژه مطرب را برای من به کار بردند و این موضوع برای خانواده ام سنگین بود، بخش عمده این موهبت و ادامه دادن این مسیر خانواده و پدر و مادرم بود؛ البته نقطه پرش من ورود همسرم به زندگی ام بود و من را مثل توپ پرتاب کرد.
بازیگر پاورچین عنوان کرد: در سال ۷۸ بیشتر از ۱۱ ماه خانهنشین شده بودم و از زمانی که از خانه بیرون آمدم کسی مرا نمیشناخت این ضربدر را از خود خدا گرفتم، چون خودم را گم کرده بودم و همه پیروزیها را از طرف خودم میدانستم، دو باره وصیت نامه نوشتم و حتی از همسرم خواستم که از من جدا شود و در این مدت دچار افسردگی شده بودم.
وی افزود: خواب دیدم که با سومین باران پاییز همه چیز تمام میشود و باران اول و دوم تمام شده است و باران پاییز آن سال برف بوده و جواد زنده ماند.
رضویان بیان کرد: خانواده ام در این مسیر خیلی به من کمک کردند و بعد از طی کردن این مرحله از زندگی سریال پاورچین را بازی کردم.