فرارو- تاریخ نشان میدهد اعزام نیروی بیشتر توسط آمریکا و متحدینش به حیاط خلوت ایران فقط ممکن است همه چیز را بدتر کند.
به گزارش فرارو به نقل از نیوزویک، تصمیم ترامپ برای فرستادن نیروی نظامی بیشتر به منطقه خاورمیانه و طرح بریتانیا برای
تشکیل ائتلافی از نیروهای اروپایی برای گشتزنی در تنگه هرمز تنها ممکن است موجب افزایش ریسک مواجهه با ایران شود. از ماه می، دولت ترامپ گروهی ناو جنگی، بمب افکن و بیش از ۲۵۰۰ نیروی نظامی در خاورمیانه مستقر کرده است. علاوه بر این روز سه شنبه آمریکا برای اولین بار بعد از جنگ عراق در سال ۲۰۰۳ به عربستان نیروی نظامی اعزام کرد.
دولت ترامپ تلاش دارد با تحریمهای یک جانبه تهران را منزوی کند. این تحریمها با همکاری کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و البته مخالفت اتحادیه اروپا، چین و روسیه، امضا کنندگان برجام در سال ۲۰۱۵، صورت گرفته است. در شرایطی که پیششرطهای دشوار، احتمال گفتگو بین طرفین را بسیار پایین آورده، کارشناسان از احتمال وقوع درگیری عمدی یا تصادفی ابراز نگرانی کرده اند.
حضور خطرناک نیروهای نظامی آمریکا در عربستان
شاهد قریشی، کارشناس مطالعات بین الملل از دانشگاه جان هاپکینز معتقد است آمریکا در حال حاضر در منطقه انعطاف پذیری استراتژیک ندارد. او میگوید: «افزایش نیروهای نظامی در عربستان سعودی به نوع خاصی فجیع است، چرا که آشکار میسازد ما پیامدهای استقرار نیروهایمان در یک کشور خارجی را فراموش کرده ایم».
حضور نظامی آمریکا در عربستان، که مقدسترین شهرهای جهان اسلام یعنی مکه و مدینه در آنجا واقع شده است، در طول تاریخ جنجالی بوده است. نه تنها طرفداران شاخه انقلابی شیعه با این مساله مخالف هستند بلکه رقبای ایدئولوژیک مثل شعبههای جهادی تسنن هم حضور نیروهای آمریکایی را بر نمیتابند. استقرار نیروهای پنتاگون در کشورهای دیگر، محرک نیروهای شبه نظامی بود که در سال ۱۹۹۸ در سفارت آمریکا در کنیا بمب گذاری کردند و در ۱۱ سپتامبر به آمریکا حمله کردند.
ترامپ بارها، همتای سابق خود برای شروع جنگهای بعد از ۱۱ سپتامبر، که دست کم ۶ تریلیون دلار هزینه داشت، مورد انتقاد قرار داده است، اما حالا خودش را در مسیر جنگ میبیند. با اینکه رییس جمهور فعلی آمریکا گرایشهای "ضدمداخله جویانه" دارد، اما تندورهایی در دولت مثل پمپئو و جان بولتون که نقش کلیدی در کشاندن آمریکا به جنگ عراق داشت، او را به درگیری تشویق میکنند.
بیشتر بخوانید:
ائتلاف نظامی آمریکا یا بریتانیا و احتمال درگیری در خلیج فارس
سینا عضدی، کارشناس امنیتی به نیوزویک میگوید: «حتی اگر ترامپ به دنبال "درگیری محدود" با ایران باشد، ایرانیها واقعا میخواهند پاسخی بدهند که به اندازه کافی قدرتمند به نظر برسد و این مساله میتواند حمله محدود را به یک درگیری تمام عیار تبدیل کند».
عضدی افزود: «اعزام نیروهای بیشتر به عربستان سعودی میتواند یک عامل بازدارنده قابل اعتماد باشد تا تنشها همینطور تشدید نشوند، ولی مشکل اینجاست که نیروی زمینی استفادهای ندارد مگر اینکه آمریکا بخواهد حمله زمینی را مد نظر داشته باشد؛ که به اعتقاد من، این یک اشتباه بزرگ استراتژیک از طرف آمریکا است».
او میگوید: «من فکر میکنم اعزام نیروی نظامی میتواند عامل بازدارنده موثری باشد، اما معتقدم تهران این طور محاسبه میکند که واشنگتن تمایلی به استفاده از نیروی نظامی ندارد. ایران در طول تاریخ به خلیج فارس به چشم حیاط خلوت و شاهراه اقتصادی خود نگریسته است و حضور نیروهای خارجی را به عنوان یک تهدید وجودی برای امنیتش به شمار میآورد.»
بریتانیا مانند سایر طرفهای برجام به حمایت از برجام ادامه میدهد، اما لندن با تصرف نفتکش ایرانی در تنگه جبل الطارق نقش خود را در فشار حداکثری ترامپ ایفا کرد. بریتانیا اعلام کرد ایران تحریمهای اتحادیه اروپا را نقض کرده و یک هفته پیش هم ایران یک کشتی بریتانیایی را به دلیل نقش قوانین تنگه هرمز توقیف کرد. بریتانیا در واکنش به این اقدام ایران، گفتگوهایی برای حضور بیشتر در خلیج فارس را آغاز کرده است.
توقیف نفتکش بریتانیایی توسط ایران
این طرح برای مقامات ایرانی خاطرات استعمار انگلستان و زمانی که انگلستان بر منطقه مسلط بود را به یاد میآورد. عضدی در این باره میگوید: «نیروی دریایی بریتانیا برای قرنها در خلیج فارس گشتزنی کرده و به شهرهای ایران حمله کرده است، جزیره خارک را اشغال کرده و در اوایل دهه ۱۹۵۰ حق کشیرانی نفتی ایران را گرفته است».
حالا برای اولین بار، نیروهای نظامی ایران یک کشتی انگلیسی را زمانی که توسط نیروی دریایی بریتانیا
اسکورت میشده توقیف کرده اند. به اعتقاد عضدی پیام واضح است: «اگر شما این کار را انجام میدهید، من هم میتوانم، چون من قدرتمندم و شما باید متوجه حضور من باشید»
نیروهای نظامی آمریکایی مرتبا در طول جنگ ایران و عراق در دهه ۱۹۸۰ در خلیج فارس گشتزنی میکردند؛ جنگی که در آن آمریکا و قدرتهای جهانی از عراق حمایت میکردند. در آن دوره چند درگیری خونین بین نیروهای بین المللی اتفاق افتاد. از همه مرگبارتر کشته شدن ۲۹۰ غیر نظامی در حمله آمریکا به هواپیمای ایران ایر ۶۵۵ در سال ۱۹۸۹ بود.
عضدی معتقد است تشکیل ائتلاف دریایی بین المللی برای ایران معایب و مزایایی دارد. «این ائتلاف از این رو برای ایران بد است که دوباره نیروهای دریایی خارجی به حیاط خلوتش میآیند و خوب است، چون میتواند نشان دهد آنقدر قوی است که می تواند قدرتهای بزرگ جهان را وادار کند به تحریکاتش پاسخ دهند». عضدی تاکید میکند ایران تحریک آمیز رفتار میکند، اما خودکشی نمیکند.
عضدی گفت: «با توجه به رفتار ایران نظر من این است که این کشور میخواهد توسط قدرتهای بزرگ به ویژه آمریکا و بریتانیا مورد احترام قرار گیرد و به عنوان یک قدرت منطقهای که نمیتوان آن را در محاسبات منطقهای نادیده گرفت به رسمیت شناخت شود». عضدی معتقد است اگر «درهای بسته دیپلماسی، بازی با حاصلجمع صفر و ترس از دیگران» دیدگاه غالب باشد در تنشهای اخیر باشد، همان اتفاقی رخ خواهد داد که در جنگ جهانی اول شاهد بودیم.
اگر کانالهای ارتباطی پشت پرده را کنار بگذاریم گفتگوهای رسمی و علنی واشنگتن و تهران در حال حاضر بعید است. آمریکا درخواست کرده ایران ابتدا حمایت از نیروهای شبه نظامی در منطقه را قطع کند و برنامه موشکهای بالستیک خود را متوقف کند؛ و ایران هم خواسته آمریکا ابتدا تحریمهای اقتصادی رابردارد. این تنگنایی است که به اعتقاد قریشی دولت ترامپ را به درگیری در منطقه میکشاند.
قریشی میگوید: «آمریکا با پیش کشیدن دوباره مساله هستهای ایران، تهدید این کشور و گسترش حضور نطامی در منطقه، در حال افزایش احتمال تصادف در خلیج فارس و از آن بدتر جنگ است. در حالی که قبلا بر اساس سیاستهای اشتباه در منطقه هزاران انسان کشته شدند و تریلیونها پول خرج شد، هیچ توجیه استراتژیکی برای تکرار همان اشتباه وجود ندارد».
قریشی به دولت ترامپ توصیه میکند به جای رویکرد نظامی در مورد مساله ایران، باید از دیپلماسی برای کاهش تنشها استفاده کند. این راه با با بازگشت آمریکا به برجام شروع میشود. قدم بعدی استفاده از از روزنههای دیپلماسی برای گسترش گفتگوها بین یاران و اعضای شورای همکاری خلیج فارس به رهبری عربستان است.
به اعتقاد قریشی «هدف نهایی باید نزدیک کردن ایران و شورای همکاری خلیج فارس باشد تا یک چارچوب امنیتی در منطقه ایجاد کنند. این چارچوب این فرصت را به آمریکا میدهد تا دیگر به عنوان تضمین کننده امنیت منطقه خدمت نکند؛ منطقهای که ارتباط استراتژیک آن با آمریکا همیشه زیر سوال بوده است».