جمعه ۱۴ تیر مرد جوانی با پلیس و آتشنشانی تماس گرفت و از بوی نامطبوعی که در خانهاش پیچیده بود شکایت کرد.
به گزارش ایران متهم گفت: یک سال قبل خانهام را به یک زن و دخترش اجاره دادم بعد از مدتی هم شوهر صیغهای زن رفت و آمدش را به آن خانه آغاز کرد.
از ۴ ماه قبل مرد جوان به طرز مشکوکی ناپدید شد و از آنجایی که مستأجرم کرایه پرداخت نکرد با گرفتن حکم تخلیه او را از خانه بیرون کردم. بعد از رفتن مستأجرم، میخواستم خانه را نقاشی کنم که متوجه شدم کف کمد دیواری سیمان شده و ارتفاع کف نیز بیشتر شده است. از نقاش خواستم آنجا را تخریب کند که با بوی تعفن شدید مواجه شدم و موضوع را به پلیس اطلاع دادم.
بهدنبال این تماس بود که مأموران پلیس راهی این خانه در محدوده میدان شهدا شدند. بوی نامطبوع و کف کنده شده کمد دیواری حکایت از وقوع یک جنایت داشت. مأموران اقدام به کندن کف کمد دیواری کردند. ۷۰ سانتی متر زیر زمین مأموران جسد دست و پا بسته مرد جوانی را پیدا کردند.
کشف جسد بلافاصله به بازپرس شعبه دوم دادسرای امور جنایی تهران اعلام و مشخص شد که مقتول همسر صیغهای مستأجر قبلی است؛ بنابراین با این احتمال که همسرش در این جنایت دست داشته باشد، به دستور بازپرس مرادی، زن میانسال بهعنوان نخستین مظنون پرونده بازداشت شد.
سرهنگ علی ولیپور گودرزی معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ گفت: زن ۴۶ ساله در تحقیقات اولیه باتوجه به مدارک موجود در پرونده به قتل همسر صیغهای اش اعتراف کرد. تحقیقات در این رابطه از سوی کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت ادامه دارد.
گفتگو با متهم
چرا همسرت را کشتی؟
ساعت ۱۱ شب ۲۵ بهمن سال گذشته وقتی از بیرون به خانه برگشتم متوجه شدم که همسرصیغهای ام، قصد آزار و اذیت دختر ۱۵ سالهام را دارد.
سر این موضوع باهم درگیر شدیم. او با چوب به سرم زد. منم که خیلی عصبانی شده بودم با قابلمه به سرش زدم. ضربهای که زده بودم آنقدر کاری بود که باعث مرگ او شد. از آنجایی که جنازه سنگین بود و توانایی انتقال او را به بیرون از خانه نداشتم تصمیم گرفتم در کمد دیواری دفناش کنم.
بعد از جنایت چند ماه در آن خانه زندگی کردی؟
۴ ماه.
در این مدت کسی سراغ همسرت را نگرفت؟
از خانوادهاش خبری ندارم. همسایهها هم که میپرسیدند میگفتم ما را رها کرده و رفته است. در این مدت هم توانایی پرداخت هزینه اجاره خانه را نداشتم و درنهایت صاحب خانه ما را از آنجا بیرون کرد.
چطور با مقتول آشنا شدی؟
مقتول کارگر فروشگاه کفش بود و من هم در بخش تبلیغاتی همانجا کار میکردم.
چرا از همسر اولت جدا شدی؟
کلاه سرم گذاشت و ارث و میراثم را تصاحب کرد. من هم طلاق گرفتم و همراه دختر ۱۵ سالهام زندگی تازهای را آغاز کردیم. یک سال قبل با مقتول ازدواج کردم. او هم از همسر اولش جدا شده بود.