محمد ماکویی؛ یک زمانی، مادرها به بچههای کوچک خود امر میفرمودند که هنگام مفقود شدگی از پلیسهای راهنمایی آدرس بپرسند.
قطعا امر فوق توصیه به جایی بود، زیرا مردم از کودکی میآموختند که از میان افراد مختلف جامعه، کدامین آنها شایان اعتمادتر میباشند.
متاسفانه، با گذر زمان در راهنمایی و رانندگی نیز همچون چیزهای دیگر تغییرات اساسی بوجود آمد. روی این حساب، امروزه فعالیت بیشتر پلیسها بر امر رانندگی و نه راهنمایی استوار میباشد و بنابراین، این روزها وقتی نام پلیس به میان کشیده میشود بیشتر مردم به یاد جریمه و حمل با جرثقیل افتاده و بی آنکه پای موسیقی در میان باشد، بدنی لرزنده پیدا میکنند.
اگر بخواهیم انصاف را رعایت کنیم باید بپذیریم که جریمه و حمل با جرثقیل اصلا کارهای بدی نیستند، زیرا آسایش و راحتی غیر متخلفها را فراهم آورده و جان و مال ایشان را بیشتر بیمه میکنند.
با این حال، گاه در عالم رانندگی اتفاقاتی میافتد که با اهداف بالا سازگار نبوده و بهتر است دیگر تکرار نشود. چندی پیش که در بزرگراه کردستان مشغول رانندگی بودم، مشاهده کردم که پلیس با مسدود کردن نیمی از مسیر بزرگراه، مشغول رصد کردن ماشینهای سرعت بالا میباشد.
در اینکه اتومبیلهای سرعت بالا به دلیل ایجاد خطر برای رانندگان دیگر مستحق دشت جریمه هستند شکی نیست، اما آیا ماشین سرعت بالایی که با خیال راحت در خیابانهای تهران جولان میدهد به مراتب از اتومبیل سریع السیری که در برابر یک مانع ناگهانی پا روی ترمز میگذارد کم خطرتر نیست؟
آنهایی که فیزیک خوانده اند خوب میدانند که خطر تغییر سرعت، که شتاب نام دارد، به مراتب از سرعت بالا بیشتر است (تجربه این امر ساده است. شما میتوانید با سرعت مدام ۱۲۰ کیلومتر در ساعت کاسه لبریز از شله زرد یا آش را حمل کرده و نگران ریزش آنها نباشید، اما اگر سرعت شما به فوریت تمام از ۵۰ به ۴۰ برسد امکان دارد که در رسیدن به مقصد چیزی برای تحویل در اختیار نداشته باشید!)
مدتی پیش دختر جوانی به دلیل مواجهه با یک مانع ناگهانی جان خود را از دست داد. این قضیه تالمات روحی شدید را ارزانی پدر و مادر داغدار نموده و بسیاری از افراد جامعه را به ادای "این چه وضعی است؟ " کشانید.
حال شما یک مانع ناگهانی که جریمه هم میکند را در نظر بگیرید. آیا احتمال ایجاد خطر برای رانندگان عبوری به مقدار زیاد افزایش نخواهد یافت؟