تاجیک گفت: پیشنهادم این است که ما در برهم زدن یا استفاده کامل از مواد درونی برجام از جمله مواد ۲۶ و ۳۶ عجله نکنیم، باید با یک رویکرد اعطای فرصت و تلاش برای اجرایی کردن این ساز و کار اینتسکس جلو برویم. همچنین به نظر من بهتر است رویکرد راهبردی به اینستکس داشته باشیم. ما بیخود با گره زدن معیشت مردم به فروش نفت خود را آسیب پذیر کرده ایم! ما از اینستکس باید یک فرصت تعامل با اروپا و جهان برای کشور فراهم کنیم.
سفیر پیشین ایران در اردن با تاکید بر اینکه باید رویکرد راهبردی نسبت به اینستکس داشته باشیم، گفت: نفع ما در برپایی سازه برجام است، نفع ما در از هم گسیختگی برجام نیست.
نصرت الله تاجیک در گفتوگو با ایسنا درباره اقدامات اخیر اروپاییها در مساله اینستکس گفت: شخصا موافق ادامه تعهد یک جانبه نیستم و معتقدم باید در پی سلسله اقداماتی که انجام دادیم، به دنبال این باشیم که با یک استراتژی تشویقی و نه قطع کردن رابطه با اروپا و فرستادن اروپاییها به پشت سر ترامپ پیش برویم.
وی تصریح کرد: در واقع باید سعی کنیم راهکارهایی را پیش پای اروپاییها قرار دهیم تا هم به تقویت اراده سیاسی آنها برای برپا نگه داشتن برجام بیانجامد و هم بتوانند ترجیحا امکانات بیشتری را از جهت اقتصادی در اختیار ایران بگذارند، البته باید در نظر بگیریم که اینستکس علاوه بر آنکه جنبه اقتصادی آن برای ما مهم است، جنبه سیاسی هم دارد و اینکه نباید کاری کنیم که هم پیمانان اروپایی یا غیر اروپایی ما مثل چین و روسیه به سمت ترامپ گرایش پیدا کنند یا به تعبیر دیگر اردوگاه ما را رها کرده و به اردوگاه ترامپ بپیوندند. در نتیجه اگر این مساله را در نظر داشته باشیم میتوانیم یک فرمول تشویقی کار با اروپا را در پیش بگیریم.
این کارشناس مسائل بینالملل همچنین اظهار کرد: به عقیده بنده این وضع بغرنج؛ اولا حاصل اقدام ترامپ است، دوما ناشی از ضعف مفرط اروپا در مقابل آمریکا وترامپ و در مرحله سوم هم عدم نشان دادن یک اراده قاطع سیاسی ناشی از نقش آفرینی اروپا در معادلات بین المللی برای همکاری اقتصادی با ایران است.
سفیر پیشین ایران در اردن افزود: بنابراین اگر هر تحلیلگری به هر کدام از این سه مولفه وزن دهد، فرمول پیشنهادی آن فرق میکند، برخی معتقدند جنگ اروپا و آمریکا جنگ زرگری است، برخی دیگر میگویند این موضوع به دلیل دست بسته بودن اروپاییها است.
تاجیک با تاکید بر اینکه نحوه تعامل ما با اروپا عامل تعیین کنندهای است، گفت: معتقدم این فرمول تشویقی باید به گونهای پیش برود که منافع اقتصادی ما تامین شود، زیرا ما از این پس دیگر امکان تداوم راهبرد عدم النفع برجام را نداریم، البته نباید بگوییم که تا به حال از برجام استفادهای نکردیم، برجام برای ما دستاوردهایی هم داشته که ما را از ایران هراسی و انزوا خارج کرده، اما با حجم مشکلاتی که ملت ما با آن مواجه شده و با توجه به اینکه ما یک کشور تک محصولی هستیم دستاوردهای اقتصادی آن محسوس نبوده است. البته بسیاری از امور هم به خودمان بر میگردد و ربطی به برجام ندارد. زیرا قرار نبوده فرجام تمامی مشکلات و از جمله سوء مدیریت و حتی مشکلات ساختاری در زمینه اقتصاد و سیاست ما را نیز حل کند.
این تحلیلگر مسائل بینالملل خاطرنشان کرد: ما باید اروپا را متوجه مسئولیت تاریخی خودش کنیم و در کانال تخصصی بینالمللی بتوانیم راهکاری به وجود آوریم که هم نفت ما به فروش برسد و هم پول نفت ما بتواند آزادانه برای خرید مایحتاج نه لزوما دارو و غذا مصرف شود و این یک کار تکنیکی است که افراد متخصص دو طرف باید یک فرمول برای آن پیدا کنند. در بخش سیاسی و جدای از مباحث تکنیکی ما باید اروپا را متوجه تبعات اقدامات یکجانبه گرایانه ترامپ برای جهان و نیز فواید برپا ماندن سازه برجام کرده و به وزن اروپا در تعاملات جهانی بیافزائیم.
وی در ادامه بیان کرد: در این قضیه برای ما مهم این است که تا این اندازه برجام را نکشیم که پاره شود، نفع ما در از هم گسیختگی برجام نیست، نفع ما در برپایی سازه برجام است.
تاجیک گفت: پیشنهادم این است که ما در برهم زدن یا استفاده کامل از مواد درونی برجام از جمله مواد ۲۶ و ۳۶ عجله نکنیم، باید با یک رویکرد اعطای فرصت و تلاش برای اجرایی کردن این ساز و کار اینتسکس جلو برویم. همچنین به نظر من بهتر است رویکرد راهبردی به اینستکس داشته باشیم. ما بیخود با گره زدن معیشت مردم به فروش نفت خود را آسیب پذیر کرده ایم! ما از اینستکس باید یک فرصت تعامل با اروپا و جهان برای کشور فراهم کنیم.
این تحلیلگر مسائل بینالملل همچنین اظهار کرد: متاسفانه سوالات بی پاسخ زیادی نه فقط در سطح مردم بلکه در میان نخبگان و کارشناسان در مورد این سازوکار تعاملی وجود دارد. یعنی همین سازه تهاتری ابعاد راهبردی و دراز مدت در آن دیده نشده و سوالات متعددی مطرح است که چرا از این فرصت برای کار مشترک با اروپا و کشاندن اروپاییها به وسط گود و درگیر کردن آنها استفاده نکردهایم و از جمله:
۱- چرا دو شرکت در تهران و پاریس تاسیس شد؟ آیا نمیشد یک شرکت اروپایی با شعبهای در ایران و یا بالعکس تاسیس میشد که هر چهار کشور سهامدار آن میشدند؟
۲- در همین وضع موجود بهتر نبود ایران هم سهامدار شرکت اروپایی و سه کشور سهامدار شرکت نظیر ایرانی میشدند؟
۳- آیا ما به دلایل فنی از مالکیت در اینستکس در کنار سه کشور اروپایی بینصیبیم یا به انتخاب خودمان، یا تحمیل شد و یا اروپا علاقه نداشت؟
سفیر پیشین ایران در اردن با بیان توضیحی در مورد فواید و اثرات این رویکرد به اینستکس گفت: به نظر میرسد سهامداری در این سامانه تسویه مالی یا اتاق تهاتر و در مرور زمان در شرایطی که اوضاع عادی شود و اقتصاد باثباتی در ایران شکل بگیرد با تقویت ارزش پول ملی و در عملیات پایاپایی میتواند در تبدیل نرخ ریال به یک ارز مرجع در مبادلات جهانی، نقش قابل ملاحظهای داشته باشد.
وی تصریح کرد: همچنین تقویت این ساز و کار به قیمت مدارای بیشتر با اروپا به همراه اضافه کردن چین، روسیه، ژاپن، هند و ...بهعنوان اقتصادهای نو ظهور در توازن مبادلاتی جهانی، یک نقطه عطف میتواند باشد. حتی اگر آنگونه که بعضی میپندارند نفع ما در اتحاد راهبردی با آمریکا در مقابل سایرین باشد که قابل بحث و از حوصله این مبحث خارج است، باز هم نباید از ایجاد ابزارهای موازنهای غافل بود. حداقل با رویکرد راهبردی به اینستکس این سامانه در صورت تقویت و اصلاح ساختاری، در آینده میتواند ایران را مرکز تبادلات مالی غیر دلاری در غرب آسیا کند. مهم این است که اولا خودمان بدانیم چه میخواهیم و ثانیا اراده چنین خواستی را با ابزار سیاسی و در میان اروپاییها به وجود آوریم.