حجت الاسلام و المسلمین مسیح مهاجری، مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله این روزنامه نوشت: سفر کردن به شهرستانها بهویژه شهرهای کوچک برای مسئولین نظام یکی از مهمترین نیازهای امروز جامعه انقلابی ماست. نه سفرهای تشریفاتی که مدتی است رسم شده و تحت عنوان سفرهای استانی انجام میشود زیرا در سفرهای استانی، مسئولان محلی تلاش میکنند همهچیز را خوب جلوه دهند و مسئولانی را که از مرکز به استانها میروند از آنچه در لایههای پنهان جامعه میگذرد غافل نگهدارند.
مسئولان اصلی نظام، یا باید خودشان بدون تشریفات و بهصورت سرزده به استانها و شهرستانها بروند و بدون واسطه با اقشار مختلف مردم تماس برقرار کنند تا بفهمند زیر پوست جامعه چه خبر است و یا افراد مورداعتماد خود را که مصداق واقعی «عیون» باشند به اینجا و آنجا بفرستند و از طریق آنها از زیر و بم جامعه حتی مناطق روستایی باخبر شوند. فقط در این صورت است که میتوانند ادعا کنند از آنچه در قلمرو حکومتیشان میگذرد خبر دارند و طبعاً بعد از مطلع شدن از واقعیتهای سراسر کشور است که مدیریت صحیح جامعه برای آنها امکانپذیر خواهد بود.
اینجانب، بهمناسبتهای مختلف به استانها و شهرستانها سفر میکنم و در این سفرها با لایههای مختلف جامعه و اقشار گوناگون به دیدار و گفتگو مینشینم. در همین ایام هفتم تیر نیز با هدف صحبت کردن در مجالسی که برای بزرگداشت شهدای فاجعه انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی برگزار شد به چند شهر رفتم و چون یک فرد عادی هستم توانستم با اقشار مختلف مردم در این شهرها دیدار و گفتگو کنم.
این دیدارها موجب خوشحالی خودم شد ولی اطلاع یافتن از اوج گرفتن اختلافات جناحی و دوقطبیتر شدن این مناطق موجب نگرانی شدید گردید. در شهرستانها حتی وقتی برای تکریم و بزرگداشت شهدا مراسمی توسط یک جناح سیاسی برگزار میشود، جناح دیگر یا برای ناموفق بودن آن کارشکنی میکند و یا حداقل کاری که انجام میدهد اینست که در آن شرکت نمیکند درحالی که شهدا متعلق به همه هستند.
وجود اختلاف نظر و اختلاف سلیقه میان نیروهای وفادار به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی عیبی ندارد ولی آنها باید در مواردی که مربوط به منافع ملی است این اختلافات را مانع تشریک مساعی ندانند. همانطور که سران، اعضاء و هواداران هردو جناح مطرح کشور در راهپیمائی 22 بهمن شرکت میکنند و سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی را گرامی میدارند، باید در محافل و مجالسی که به شهدا مربوط میشود، مراسمی که برای پیشگامان انقلاب برگزار میشود و حتی محافل و مجالسی که برای اعضاء خود جناحها تشکیل میشود شرکت کنند و به همگان نشان بدهند که اختلاف نظرها و سلیقهها نمیتواند مانع وحدت نیروهای انقلابی شود.
ما دشمنان مشترک داریم و برای مقابله با این دشمنان به وحدت نیازمندیم. رقابتهای سیاسی اگر در چارچوب قانون و اخلاق باشد، نهتنها مشکل ایجاد نمیکند، بلکه موجب رشد سیاسی و بهبود مدیریتها میشود. بنابراین، رقابت سالم را باید تقویت کرد اما از رقابتهای ناسالم که موجب تشدید دوقطبی شدن جامعه میشود باید بشدت پرهیز شود.
امروز جامعه ما باتوجه به آنچه در استانها و شهرستانها میگذرد، متأسفانه بشدت دوقطبی شده است. دوقطبی بودن و آثار شوم آن در شهرستانها بسیار بیشتر از تهران نمایان میشود، در محیطهای کوچک، اختلافنظرها جلوه بیشتری دارند و بسیار سریعتر آثار مخرب خود را نشان میدهند. این وضعیت، باعث خوشحالی مخالفان انقلاب و نظام و جسورتر شدن آنها نسبت به اصول، آرمانها و ارزشها میشود.
مطالعه شرایط خاص شهرستانها و چگونگی رشد دو قطبی شدن محیطهای کوچک به روشنی نشان میدهد که عناصر اصلی دامن زننده به این وضعیت از تهران الهام میگیرند اما چون محیطشان کوچک است، در آنجا آثار دوقطبی بودن بیشتر و سریعتر ظاهر میشود و برای اساس و بنیان جامعه زیانبارتر است. به همین دلیل، سران جناحها و مسئولان ارشد نظام باید در رفتار و گفتار خود، به آثار زیانبار سخنان و عملکردهای دوقطبیکننده جامعه توجه نمایند و بهگونهای سخن بگویند و عمل کنند که جامعه را به سوی وحدت به پیش ببرند و گفتار و رفتارشان برای محیطهای کوچک بدآموزی نداشته باشد. آنها باید با جناحها با سعه صدر برخورد کنند تا همین برخورد درسی برای آحاد مردم در سراسر کشور باشد.
بزرگان هرچند توصیه اکید میکنند که جامعه نباید دوقطبی شود، ولی متأسفانه اکنون جامعه ما بشدت دوقطبی است. آثار این دوقطبی شدن در محیطهای کوچکتر بیشتر نمایان است. بزرگان باید با تجدیدنظر در روشها و منشهای خود مانع عمیقتر شدن این وضعیت خطرناک شوند و برای سوق دادن جامعه به سوی وحدت و انسجام تلاش کنند.