وحیدسلوکی*؛ با روی کار آمدن دولت ترامپ در آمریکا، دولت این کشور به نقض برجام بسنده نکرد و با خروج از برجام راهبرد جدیدی در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران در پیش گرفت با عنوان فشار خردکننده با استفاده از همه ابزارهای مادون جنگ، آن هم برای نابودی برجام، پای میزمذاکره آوردن ایران، با هدف تضعیف جمهوری اسلامی ایران در ابعاد منطقهای و بینالمللی؛ به عبارتی دولت ترامپ با ایجاد این فشارها که قدم اول آن را با خروج از برجام ترسیم کرده بود، به زعم خود، روند تضعیف ایران و گرفتن فاکتورهای قدرت آن را در یک دوره چهارسال تعریف کرده و با قرار دادن ایران در این طرح و راهبرد سعی داشت که مرحله به مرحله سیاستهایش را جلو برده و رفتار ایران را پیشبینی پذیر نماید.
لذا بعد از چهار سال از اجرای برجام و خروج ترامپ، در حالی که ایران پایبند به اجرای برجام بود، آمریکا انواع تحریمهای اقتصادی در صنایع مختلف اقتصادی را به جمهوری اسلامی ایران تحمیل و به اجرا درآورد و از سوی دیگر با شو تبلیغاتی جنگ و با آوردن ناوهای خود، برای تاثیر بر افکار عمومی مردم ایران آخرین تلاشهای خود را کرد.
در واقع این اقدامات آمریکا نمونه واضحی از عدم پایبندی این کشور به تعهدات بینالمللی است که آینده مناسبات میان دو کشور در آینده را رقم زد.
پس از صبر معنادار و یک ساله جمهوری اسلامی ایران و نزدیک شدن نظرات در این مسئله که اروپاییها با توجه به عدم راهاندازی کانال مالی و سایر تعهدات، قصد عمل به تعهدات در زمان مشخص شده را ندارند، ایران وارد مرحله جدیدی شد که در صورت عدم پایبندی کشورهای باقی مانده در برجام، ایران به صورت مرحله ای از برجام خارج خواهد شد. این در حالی بود که ایالات متحده آمریکا احتمال ضعیفی برای بروز این رفتار از سوی جمهوری اسلامی ایران را می دادند.
زمینه های تصمیم راهبردی جمهوری اسلامی ایران
در حقیقت زمینه اصلی و علت اصلی اتخاذ تصمیم راهبردی جدید جمهوری اسلامی ایران ناشی از رفتارهای دولتهای اروپایی عضو برجام و آمریکا است.
۱_ اقدامات دولت آمریکا
دولت آمریکا رفتارهای خود را در راهبرد فشار با استفاده از همه ابزارها در قالب گام های مختلفی طرحریزی و به اجرا گذاشته است که میتوان این گام ها را این گونه تقسیم بندی کرد:
۱_۱_ نقض برجام: دونالدترامپ حتی قبل از پیروزی در انتخابات و در تبلیغات انتخاباتی بارها به توافق برجام حمله کرده بود و بعد از روی کار آمدن بر آن متمرکز و به آن موضع منفی گرفته و با طرح مکرر قوانین مختلف تحریمی علیه جمهوری اسلامی ایران در کنگره آمریکا با هدف تخریب فضا و جلوگیری از عادی سازی روابط تجاری با سایر کشورها با ایران به مقابله پرداخت.
۲_۱_خروج از برجام: آمریکا با خروج از برجام وارد فاز جدیدی از اعمال فشار و سناریوها و نیز رفتارهای دیگری شد که تجلی آن را میتوان در تحریم های اقتصادی و پس از آن و اخیرا در تحریم هستهای مشاهده کرد که در آخرین تحریم خود نشان دادند که همواره به دنبال خاموشی کامل چرخه هستهای ایران میباشند.
حال آمریکا با اعلام تحریمهای جدی مانند منع هرگونه همکاری کشورهای ثالث در زمینه توسعه نیروگاه و یا انتقال اورانیوم غنی شده و آب سنگین به خارج، ایران را به زعم خود بر سر دوراهی قرار میدهد؛ به این صورت که ایران دیگر قادر به فروش اورانیوم مازاد نخواهد بود و بنابراین اگر از حد معین این اورانیوم فراتر رود، ایران ناقض برجام خواهد بود. بنابراین بر اساس آنچه آنها ترسیم کرده بودند ایران عملا ناقض برجام لقب میگرفت. لذا هدف آنان کشاندن مرحلهای ایران پای میز مذاکرات و پروندههای جدید بود.
۳_۱_ عدم اجرای تعهدات توسط طرف های اروپایی:
اکنون بیش از ۴ سال از اجرای برجام سپری شده است و اروپا باید به جهت بیعملی در اجرای کامل تعهدات برجامی خود پاسخگو باشد.
مجموع رفتارهای آمریکا و کشورهای اروپایی عضو برجام باعث ایجاد وحدت نظر اکثر گروه ها و احزاب سیاسی بر سر این موضوع شد که ادامه این روند قطعا به ضرر ایران خواهد بود و نمیتوان امیدی روشن به اروپاییها داشت و لذا طی بیانیهای توسط دولت به کشورهای اروپایی مدت ۶۰ روز برای اجرای تعهدات خود به ویژه در حوزههای بانکی و نفتی فرصت داده شد.
اثرات راهبردی اقدام ایران
ارزش اقدام جمهوری اسلامی ایران را می توان در تاثیرات راهبردی بر ادامه روند پرونده هسته ای و حتی فراتر از آن نوع مواجهه با آمریکا ارزیابی کرد. این تاثیرات هم در عرصه داخلی و هم عرصه خارجی و بین المللی قابل مشاهده است.
الف_ تاثیرات راهبردی اقدام ایران در بعد بین المللی
این اقدام ایران قطعا عامل فشار مناسبی بر روی کشورهای اروپایی محسوب می شود. اروپایی ها نیاز به حفظ برجام دارند. یکی از عوامل بسیار مهم که باعث می شود تا اروپا بخواهد ماندن در برجام را انتخاب کند، به متغیرهای امنیتی بازمی گردد. اروپا با چند حلقه واسط ژئوپلیتیکی به خاورمیانه وصل می شود و تحولات این منطقه، مرزهای اروپا را درگیر میکند، چه آنکه بحران سوریه و مهاجرت آوارگان و بازگشت تروریستها نشان داد که چه میزان مرزهای اتحادیه اروپا آسیبپذیر است. بنابراین اقدامات ایران میتواند اروپا را در تعهداتش تحت فشار قرار دهد.
شکست گروه ب
جان بلتون، بنیامین نتانیاهو، بنسلمان و بنزاید ولیعهد امارات، تلاش دارند رئیس جمهور آمریکا را به سمت تشدید تنش با ایران سوق دهند و راهبرد جدید جمهوری اسلامی ایران اهداف این گروه را با چالش و شکست رو به رو ساخته است.
ب_ تاثیرات راهبردی اقدام ایران در عرصه داخلی
ایجاد وحدت میان گروهها و جریانات مختلف سیاسی مهمترین تاثیر در داخل ایران محسوب میشود. از سوی دیگر خروج از وضعیت انفعالی در داخل کشور، امیدواری افکار عمومی نسبت به شرایط کلی کشور و آینده سیاسی و اقتصادی را سبب شد که بهبود بازار سرمایه که آینه تمامنمای اقتصاد هر کشوری میباشد از جمله نشانههای آن است.
لذا در پایان باید گفت بدون تردید مقطع کنونی را باید بازشدن مسیر جدید در تحولات سیاست خارجی تفسیر کرد. لذا ضرورت دارد که با قاطعیت و بدون تزلزل در عزم و تصمیم، مسیر طراحی شده را در پیش گرفت و نباید در پیمودن راه دچار تردید شد چرا که در غیر این صورت کل راهبرد جدید هستهای ایران اهمیت و اعتبارش را از دست خواهد داد و به یقین منافع ملی را نه تنها در زمینه هستهای، بلکه در همه زمینهها و در دراز مدت به مخاطره خواهند افتاد.
در هر حال انسجام ملی این راهبرد و معتبر جلوه دادن قاطعیت ایران، قطعا ضریب موفقیت آن را افزایش خواهد داد.
کارشناس مسائل بین الملل*