روزنامه شهروند نوشت: وقتی امیر جعفری آن جملات را میگفت، خودش هم میدانست چه هجمهای به او خواهد شد. این روزها دفاع از آقازادهها و بچهپولدارها جزو گناهان نابخشودنی است. امیر جعفری اول از این میگوید که اگر خودش هم رئیسجمهوری بود به برادرش پست و منصبی میداد و این طبیعی است و مردم نباید اعتراض کنند. حرفهایی که به نظر نیمهشوخی نیمهجدی میرسد، اما بعد ادامه میدهد: «طرف میگه پسر فلان وزیر بنز سوار میشه. بابا پسر فلان وزیر، بدبختی کشیده باباهه پدرش درومده، زحمت کشیده... چرا سوار نشه؟ چرا سوار نشه؟ بابای تو هم زحمت میکشید، بیخوابی میکشید، تو هم ماشین خوب سوار میشدی.» بعد هم اضافه میکند که اگر این حرفهایش پخش شود، مردم در اینستاگرام اعتراض میکنند که چرا هنرمندان از بیتالمال پول درمیآورند و توضیح میدهد: «بابا زحمت کشیدم، بیخوابی کشیدم!» حرفهایی که با وجود همه این توضیحات، صدای مردم را حسابی درآورده و از خجالت امیر جعفری درآمدهاند.
در مورد صحبتهای او، اما لازم است چند نکته بگوییم.
اولا که: بله، پول درآوردن حق هنرمندهاست. مردم میروند کارهایشان را میبینند و حمایتشان میکنند پس حقشان است که درآمد بالا داشته باشند. در هالیوود و اروپا و هند هم همین است و بازیگرها درآمد نجومی دارند. اما آقای امیر جعفری فراموش نکنند که بخشی از این درآمد از بیتالمال میآید و فقط بهدلیل اینکه نهاد و موسسهای که دستش در جیب مردم است، دلش میخواهد فیلم و سریال بسازد و افکار مطلوبش را تبلیغ کند. فیلم و سریالی که خیلی وقتها فروشی هم نمیکند، اما پول تپل به آرتیست و کارگردان و بقیه عوامل پرداخت میشود. پولهای تپلی که هیچوقت آدم عادی نصیبش نمیشود.
پولی که هیچوقت هم اجازهای از مردم بابتش گرفته نشده. راضی هم نیستند که خرج شود (اگر راضی بودند که میرفتند بلیت میخریدند و خرجش را برمیگرداندند!).
ثانیا که: هنرمندها چرا نباید یک ریال مالیات بدهند. درحالیکه کارمند و کارگر باید سر ماه مالیات حقوق بخور و نمیرشان را تا ریال آخر بپردازند. چرا دور از جان شما که هنرمند درست و حسابی هستید، بازیگر قلابی و درجه سه مملکت باید قرارداد چندصد میلیونی ببندد و دوزار مالیات ندهد؟ اینها اعتراض ندارد امیرجان؟ میگویی قانون است و این حق به هنرمندها داده شده؟ خب حق اعتراض و غرغر هم به مردم داده شده! این به آن در!
ثالثا که: برادر من! این چه حرفی است که درباره وزرا و مسئولان میزنی. اینجا که سوییس نیست برادر. همین الان کلی از وزرای دولتهای قبلی پرونده مالی دارند. معاون اول رئیسجمهوری سابق و مشاور و دم و دستگاهش در زنداناند. خب، بچههای اینها حق دارند بنز سوار شوند؟ چه حقی؟ مسئولی که دو سال از کارش نگذشته، پولش از پارو بالا میرود و همه اعوان و انصارش سوار بنز و بیامو میشوند، چه لیاقت و شایستگیای داشته که جوان تحصیلکرده و لایق مملکت ندارد و مجبور به ترک وطن میشود؟ ژن خوبی که بابت مسئولیتهای پدر، یکشبه قراردادهای آنچنانی میبندد و میتواند پول میلیاردی به جیب بزند، چه زحمتی میکشد که بقیه نمیکشند؟ جز آن رابطه و رانت چه دارد که بقیه ندارند؟ چرا بچههای مسئولان سریع رشد میکنند و تاجر میشوند و واردات و صادرات میکنند و بقیه نمیتوانند؟ به خاطر همان ژن خوب؟ به خاطر زحمات پدرشان؟
معلوم است که خیلی از وزرا و وکلا و مسئولان این مملکت آدم حسابی بودهاند و باهوش بودهاند و زحمت کشیدهاند. کسی که به این استثنائات اعتراضی ندارد. بگذریم که زحمتکشها معمولا با حقوق وزارت و نمایندگی زندگی فوقالعادهای هم پیدا نمیکنند و وزیر و وکیل داریم که بسیار هم زندگی معمولی دارند. اما منکر آن جمعی که از امتیازاتشان استفاده ناصحیح میکنند که نمیتوانیم بشویم. الان این همه قانون برای شفافیت «از کجا آوردهای» و اعلام اموال نامشروع برای چه تصویب میشود؟ برای بررسی درآمد مدیرانی که زحمت کشیدهاند و شببیداری داشتهاند و زندگی خوبی به هم زدهاند؟ آنها چه نیازی به بررسی و شفافیت دارند برادر؟ بابک زنجانی برای بابک زنجانیشدن زحمت کشید؟ آنهایی که حمایتش میکردند و برایش زیر برگه امضا میانداختند، زحمت میکشیدند؟ آنهایی که الان دارند به وزارت نفت فشار میآورند تا دوباره دور زدن تحریمها به شیوه قبل باب شود و نانشان را در روغن بزنند، جزو زحمتکشها هستند؟ دست بردار برادر!
رابعا که: هر کس زحمت بکشد و بیخوابی بکشد به حقش خواهد رسید؟ بنز و فراری را نمیگوییم، اما هر که زحمت بکشد یک لقمه نان حلال بیدردسر سر سفره زن و بچهاش خواهد برد؟ این همه آدم مفلوک را نمیبینی که شبانهروز جان میکَنند، اما شرمنده خانوادهاند؟ واقعا پدر ما اگر به جایی نرسیده و اگر ما سوار بنز نیستیم، همهاش به خاطر این است که پایش را انداخته روی پا و تنبلی کرده و آن یکیها که به میلیارد میگویند پول خُرد، عرق ریختهاند؟ همهشان؟
آخر این که: کاش همین بود که تو گفتی برادر! کاش همه آنها که دارند، حقشان بود و نان زحمت و لیاقتشان را میخوردند. کاش فسادی در کار نبود و زد و بند و رانتی نبود. کاش دلارهای ٤٢٠٠ تومانی بعضیها را از زمین به آسمان نمیبرد، اما اینطور نیست و خودت هم میدانی. ما را سیاه نکن استاد! این استعداد بازیگری حیف است که صرف رنگکردن ما شود. مردم شاکیاند و تو دیگر نمک به زخمشان نپاش.