نیویورک تایمز در گزارشی به بررسی شخصیت و اقدامات مرموز بن زاید، شاهزاده اماراتی پرداخته است. بخش دوم گزارش را که به سیاستهای جدید بن زاید می پردازد در ادامه میخوانید. (بخش اول را اینجا بخوانید)
فرارو- وقتی باراک اوباما در سال ۲۰۰۹ به کاخ سفید پا گذاشت، انگار بن زاید همزاد خود را پیدا کرده باشد. هر دو درگیر پرسشهای بزرگی بودند. به گفته چند مقام ارشد کاخ سفید، اوباما با بن زاید بیش از هر رهبر دیگری در جهان مکالمه تلفنی داشت. اما «بهار عربی» که منطقه را جارو میکرد بین آنها هم جدایی انداخت. اوباما برخلاف تمایل بن زاید خواست به تقاضای دمکراسی در منطقه پاسخ دهد.(هرچند در سوریه اقدام نظامی نکرد). علاوه بر این بعدا معلوم شد در همین دوران، دولت اوباما وارد مذاکرات محرمانه هستهای با ایران شده است که این مساله به مذاق بنزاید خوش نیامد. استفان هادلی یکی از مشاوران امنیت ملی آمریکا در زمان بوش که رابطه نزدیکی با شاهزاده دارد میگوید: «اماراتیها نه تنها احساس کردند که نادیده گرفته شدند بلکه حس کردند اوباما به آنها خیانت کرده است.»
عبدالخالق عبدالله، یک دانشمند علوم سیاسی اماراتی که رابطه نزدیکی با مقامات ارشد این کشور دارد میگوید «بعد از بهار عربی، بن زاید متوجه شد در بین ۲۲ کشور عربی، امارت با دولتی باثبات، اقتصاد کاربردی، نیروی نظامی قدرتمند و ایدئولوژی متعادل تنها کشوری است که سرپا ایستاده است. امارات قسمتی از یک منطقه بسیار خطرناک است که هرروز خطرناکتر میشود، پر از هرج و مرج، جنگ و افراطی گری. بنابر این انگیزه اقدامات ما مبتنی بر این است که: «اگر ما به دنبال افراد بد نرویم، آنها دنبال ما میآیند.»
اماراتیها در بین بزرگترین سرمایه گذاران خارجی در واشنگتن هستند. آنها همچنین در منطقه خودشان نقش پررنگی دارند. بن زاید در خاورمیانه اقداماتی فراتر از گفتگو انجام داده است. او در مصر از اقدامی نظامی که رییس جمهورِ عضو اخوان المسلمین را برکنار کرد، حمایت کرد. در شاخ آفریقا نیروهایی برای مقابله با دزدان دریایی و نیروهای افراطی اعزام کرد. در خلیج عدن، بنادر تجاری و پایگاههای دریایی تاسیس کرد. در لیبی او نیروهای خلیفه حفتر را مسلح کرد و یک پایگاه هوایی در این کشور تاسیس کرد.
وانبا، سفیر سابق آمریکایی میگوید: «قبلا شاهزاده منتظر چراغ سبز واشنگتن میماند. اما حالا او آمریکا را در عملِ انجام شده، قرار میدهد. او دیگر اجازه نمیگیرد.»
عربستان سعودی به عنوان یک قدرت منطقهای در مسائل مرزی با امارات اختلاف دارد و سیاست خارجی امارات را محدود کرده است. در سال ۲۰۱۴ ولیعهد عربستان به دشمنی برای شاهزاده امارات تبدیل شده بود. بنابر این بن زاید وارد مبارزات داخلی جانشینی در عربستان شد و به طرفداری از گزینه کمتر شناخته شده (محمد بن سلمان ۲۹ ساله، سوگلی پادشاه عربستان) در واشنگتن لابی کرد. پیام بن زاید به آمریکا این بود: «من و بن سلمان یک روحیم در دو بدن». در مارس ۲۰۱۵ هر دو شاهزاده باهم به یمن حمله کردند تا جبهه طرفدار ایران در این کشور را تضعیف کنند و در سال ۲۰۱۷ روابط خود با قطر را به دلیل حمایتش از اخوان المسلمین قطع کردند. معمولا عربستان رهبر درگیری با قطر و یمن بود، اما این بار بن زاید خواست پیش دستی کند.
به گفته دیپلماتهای آمریکایی در اواخر ۲۰۱۵، بن زاید پیشنهاد میداد که امارات و یک رهبر جدید سعودی میتوانند در کشاندن فلسطین به یک توافق صلح جدید نقش مهمی داشته باشند، منتها بن زاید منتطر یک دولت جدید بود.
تمام مردان شاهزاده
بن زاید با وجود اختلافات شدید، رابطه صمیمانه خود را با اوباما حفظ کرد، بنابر این وقتی شاهزاده درخواست آخرین دیدار با اوباما را داشت، اوباما با یک مهمانی ناهار در کاخ سفید موافقت کرد، اما بن زاید بدون توضیحی به مهمانی نرفت و به جای آن به نیویرک پرواز کرد تا با کوشنر، داماد رییس جمهور جدید آمریکا ملاقات کند. گرسون، ترتیب دهنده این ملاقات یک تاجر و سرمایهگذار آمریکایی بود که در پایان نامه هایش خطاب به بن زاید مینوشت: «از طرف سرباز وفادار شما».
جلسه محرمانه بود، اما آژانسهای اطلاعاتی دولت اوباما از آن با خبر شدند. به گفته دو تن از کسانی که از جلسه خبر داشتند، بن زاید قبلا با مشاوران ترامپ در مورد خطر ایران و مساله گفتگوهای صلح فلسطین صحبت کرده بود.
بن زاید همچنین خود را به عنوان واسطهای بین آمریکا و روسیه قرار میداد. یکی از برادران کوچک بن زاید، گرسون را به یک تاجر روس که بین پوتین و پادشاهان خلیج فارس واسطه گری میکرد معرفی کرد. کیریل دیمیتریف با گرسون در مورد «طرح آشتی» بین روسیه و آمریکا مشورت کرد. گرسون خلاصهای دو صفحهای از این طرح را به کوشنر داد. ماه بعد، بن زاید میتریف را با پرینس که گمان میکرد نماینده ترامپ است آشنا کرد. اینکه چرا بن زاید تلاش داشت بین روسیه و ترامپ ارتباط برقرا کند هنوز محل بحث است، ولی بن زاید سالها تلاش کرده است روسیه را از ایران دور کند. تحقیقاتی در مورد نقش نزدیکان بن زاید در پرونده دخالت غیر قانونی در انتخابات آمریکا انجام شده است و همچنین تحقیقی دیگر در مورد احتمال استفاده امارات از تکنیکهای جاسوسی سایبری برای جاسوسی از شهروندان آمریکایی انجام شده است. هنوز رابطه صمیمانه ترامپ و شاهزاده خراب نشده است. در دو سال و نیمی که از دیدار کوشنر با بن زاید میگذرد، بن زاید تقریبا هرچیزی از کاخ سفید خواسته، به دست آورده است.
کیریل دیمیتریف، تاجر روس که با نماینده بن زاید در مورد روابط روسیه و آمریکا مذاکره میکرد
زمستان هر سال شاهزاده، سرمایه گذاران و مقامات سابق دولتی را به ابوظبی دعوت میکند تا نفوذ جهانی امارات را نشان دهد. لیست مهمانان دسامبر شامل توی بلر، نیکولا سارکوزی، کاندولیزا رایس و افراد سرشناسی در حوزه تجارت و علم از نقاط مختلف دنیا بود.
دخالتهای بن زاید بعد از بهار عربی منطقه را با ثبات نکرده است. کمکهایی که او برای نجات اقتصاد در حال نابودی مصر فرستاده است، ناامید کننده بود. دولت نظامی مصر هنوز به میلیاردها دلاری که امارات و متحدینش در خلیج فارس به آن کمک میکند، وابسته است و با وجود کمکهای امارات و حملات اسراییل، قاهره هنوز نتوانسته شبه نظامیان شمال صحرای سینا را سرکوب کند.
فعالیتهای بن زاید در شاخ آفریقا در راستای رقابت برای دسترسی و نفوذ در منطقه بین امارت، ترکیه و قطر است. در سومالی بعد از اتهام فساد دولت مرکزی ضعیف این کشور، نیروهای اماراتی به سمت مناطق نیمه خودمختار پانتلند و سومالی لند تغییر موضع دادند. جیبوتی هم سال گذشته جای مدیران اماراتی بنادرش را به رقبای چینی داد.
بروس ریدل، پژوهشگر موسسه بروکینگز و مقام سابق «آژانس اطلاعاتی مرکزی» در مورد بن زاید میگوید: «او فکر میکند ماکیاولی است، اما بیشتر شبیه موسیلینی رفتار میکند.»
بر اساس نتیجه گیری آژانسهای امنیتی آمریکا دست نشانده بن زاید در عربستان (بن سلمان) دستور قتل جمال خاشقچی را داده است. همکاری ۴ ساله بن سلمان و بن زاید در یمن به باتلاقی با تلفات انسانی شدید تبدیل شده است. رو کانه، نماینده دمکرات کالیفرنیا میگوید: «امارات لکه ننگی بر وجدان جهان است. آنطور که الان امارات حکمرانی میشود در حال نقض تمام هنجارهای جهان متمدن است.»
هنوز جای پای شاهزاده اماراتی در دولت ترامپ سفت است. طرح outside-in برای صلح اسراییل و فلسطین که توسط دولت اوباما رد شده بود حالا محور طرحهای جدید کوشنر است.
ترامپ با تایید بن سلمان بعد از قتل خاشقچی، با تحسین منزوی کردن قطر، خروج از برجام، تروریست خواندن اخوان المسلمین و وتوی طرح قطع کمک نظامی به عربستان و امارات به خاطر اقداماتشان در یمن، مرتب از موقیعت شاهزاده اماراتی حمایت کرده است.
در ماه آوریل، ترامپ یک روز بعد از تماس تلفنی با بن زاید، علنا رهبر شبه نظامیان لیبی که مورد حمایت امارات بود را تایید کرد. این در حالی است که پمپئو، وزیر امور خارجه ترامپ پیشتر خلیفه حفتر را به عقب نشینی دعوت کرده بود.
متیس، وزیر دفاع سابق آمریکا، ماه گذشته با حمایت بن زاید در ابوظبی سخنرانی کرد. وقتی متیس به دولت ترامپ آمد، اعلام کرد سالانه ۲۴۲ هزار دلار و به همان اندازه سهام با ارزش به عنوان عضو هیئت مدیره موسسه دفاعی «جنرال دینامیکس»، که با ابوظبی روابط مالی گستردهای دارد، دریافت میکرده است. متیس همچنین به عنوان مشاور بدون دستمزد بن زاید فعالیت کرده است.
در سخنرانی، متیس از حاضران میپرسد: «چند کشور در حال حاضر "سال تسامح" دارند؟ خودش پاسخ میدهد: «من هیچ کشوری را نمیشناسم. شما نمونه اید!»
نوکر دنیاست
از زندگی پر رونق ماهم بگویید که زبان زد اینروزهای دنیاست.