پس از انقلاب مشروطه، در سال ۱۲۹۰ ش. وزیر مختار ایران از دولت آمریکا درخواست کرد تا کارشناسانی را برای استخدام به منظور اصلاح امور مالی دولت به ایران اعزام کند.
روزنامه خراسان نوشت: بر اساس قراردادی در آن دوران، مورگان شوستر به همراه چهار مستشار و خانوادههایشان وارد ایران شدند. این مسئله در تضاد با منافع روس و انگلیس بود؛ بنابراین در سال ۱۹۱۱ م. /۱۲۹۰ ش. روسیه طی اولتیماتومی به ایران خواهان اخراج مستشاران آمریکایی از این کشور شد. هر چند عموم مردم و نمایندگان مجلس از مخالفان اولتیماتوم بودند، ولی دولت از ترس اشغال ایران توسط روس ها، مجلس را منحل و مورگان شوستر را اخراج کرد. تابعیت حکومت وقت در انحلال مجلس، بازتابهایی در ایران و شهر مشهد داشت.
تحریم و بایکوت امتعه روس
«مورگان شوستر» در کتاب «اختناق ایران» راجع به فعالیتهای ضدروسی مردم ایران نوشته است: «از طرف علما و پیشوایان روحانی، حکم به تحریم و بایکوت امتعه روس و انگلیس شد، ایرانیان سواری تراموای تهران را که به سبک قدیم بود، به گمان آن که متعلق به روسهاست نیز ترک کردند. وزیر مختار بلژیک از این مقدمه برافروخته شده و اعتراضات بسیار، به وزارت خارجه ایران نمود، به جهت این که اداره تراموای، متعلق به یکی از ابناء وطن مشارالیه بود. تمام آن روز ترامواهای مزبور، خالی و بدون مسافر میگردیدند. جوانان و شاگردان مدارس و زنان، دستهدسته فضای خیابانها را پُر نموده بودند. دریچهها و شیشههای مغازههایی که در آن، امتعه روسی نمایش داده و فروخته میشد، شکستند. سعی و مواظبت تامی نمودند که کسی چای نخورد، اگرچه چای هندوستان هم باشد. زیرا که اغلب چایهای تهران از روسیه میآمد.»
مشهد و اولتیماتوم
هرچند مجلس شورای ملی در آذرماه ۱۲۹۰ اولتیماتوم روسیه را رد کرد، ولی نیروهای روسی دخالتهای بیشتری میکردند. مولف «تاریخ معاصر مشهد» ضمن بررسی واکنش مردم به اولتیماتوم روسیه نوشته است: «مردم مشهد در برابر تحرکات روسها بیکار ننشستند. انقلابیون مشهد شامل گروهی از روحانیون، مجاهدین قفقازی و حتی مردم عادی، آماده پایداری و ایستادگی مسلحانه در برابر نیروهای روسی شدند. در این راستا یکی از روحانیون مشهد به نام «حاج شیخ مهدی سلطان المتکلمین» در اجتماع مردم مشهد در مسجد گوهرشاد، مفاد اولتیماتوم روسیه و همچنین فتوای آخوند خراسانی مبنی بر لزوم جهاد برضد روسها را برای حاضران خواند که با واکنش شدید ضدروسی آنان مواجه شد. روسها برای تضعیف مقاومت مردم مشهد، دست به کوششهای مختلفی زدند و از آن میان کوشیدند به صفوف روحانیون مشهد که در آن زمان حدود سه هزار نفر بودند نفوذ کنند، اما توفیق نیافتند و تنها توانستند با رشوه دادن و فریفتن یکی از تجار مشهدی به محفل مشروطه خواهان نفوذ کنند.
صدور فتوای جهاد بر ضد روسها از طرف آخوند خراسانی، باعث تحریم مصرف کالاهای روسی در مشهد شد.»
شاگردان مدارس مشهد به تحریک معلمان خود، و به قول مولف «حدیقة الرضویه» با عَلَم و بیرق در کوچه و بازار دست به راهپیمایی ضد روسی زدند و این دوبیت را به زبان سرود میخواندند:
آن چه اندر پرده داری آسمان بنما عیان تن نخواهند داد بر ظلم و ستم ایرانیان
سر به کف جان در قدم داریم ما ورد زبان یا که استقلال ایران یا که مرگ ناگهان
واکنش علمای مشهد
علمای مشهد در مخالفت با اقدامات روسها اعلامیهای در تحریم کالاهای روسی صادر کردند که در این زمینه آمده است: «چون اجحافات و تجاوزات دولت روس که، چون شعله آتش بر خرمن اسلام افتاده از حد گذشته است... از امروز به ترک امتعه روس میان بسته و با تمام نفرت خودمان اجناس این دولت جایر (ستمکار) را به نظر بیقابلیتی دیده و کلیه مال التجاره از قند و چای روس و سایر اقمشه و اشیاء را بر خود حرام داشته و هرکس از ایرانیان که جنس روسی استعمال کند او را از کسوت روحانیت عاری شناخته و با او آمد ورفت را موقوف خواهیم کرد.»
موضوع تحریم کالاهای روسی در مشهد تا آنجا پیش رفت که یکی از روحانیون ساکن مشهد عمامهاش را که از پارچه کتان روسی بود، به صورت نمادین پاره کرد و در آتش بخاری انداخت. گروهی از اعضای انجمن ایالتی مشهد نیز از او پیروی کرده و به عنوان عزاداری و به سبک ایرانی، پیراهنهای خود را دریده و مصرف پارچه و کتان، چای و قند روسی را تحریم کردند. این موضوع دور از دید آنتونی وین مولف کتاب «ایران در بازی بزرگ» نبوده است. وی در صفحاتی از کتاب درباره این موضوع نوشته است: «در مشهد روسها به شدت منفور شده بودند. قزاقها با آب تنی با بدن برهنه همراه با اسبهایشان، به حساسیتهای ایرانیان توهین میکردند. آقازاده، متولی جدید آستان قدس (پسر آقا محمد کاظم خراسانی، یکی از روحانیون بزرگ ایرانی مقیم نجف)، تحریم کالاهای روسی را اعلام و حتی تا جایی پیش رفت که از مصرف قند روسی با چای خود در انظار عمومی خودداری کرد.»
منع چای و قند روسی و مصرف قهوه و عسل
براساس گزارش روزنامه «نوبهار»، از اواسط ماه محرم در مجالس روضه خوانی شهر مشهد به جای قند و چای، از قهوه و عسل استفاده میکردند. مردم مشهد در ابتدای کار تحریم، همکاری زیادی به عمل آوردند، اما به دلیل این که «غلامحسین خان» صاحب اختیار حاکم جدید مشهد بر اوضاع مسلط نشده بود، وضعیت عمومی این ایالت و به خصوص مشهد تعریفی نداشت. دوره تحریم کالاهای روسی در مشهد طولانی نبود. چند روز بعد از اعلام تحریم، یک تاجر هندی، عهده دار تحویل چهل بار قند روسی شد و مردم هم واکنشی نشان ندادند. با این که عدهای از ملّیون (طرفداران ملت) نامههایی تهدیدآمیز به بازرگانانی که با روسیه معامله میکردند، نوشتند، اما تاثیری نداشت.
آخوند ملا محمدکاظم خراسانی و شیخ عبدا... مازندرانی نیز از نجف، در تلگرافی به مجلس شورای ملی اعلام کردند: «عجالتاً مجاهده اقتصادیه ترک امتعه روسیه بالکلیه که اولین قدم دینداری و وطن خواهی است بعون ا... تعالی و حسن تأیید باید سریعاً اقدام شود.»
نهایت این که، روسها با گسترش حضور خود در خراسان به دنبال بهانهای میگشتند تا بتوانند این بخش از خاک وطن را تصرف کنند. بنابراین فعالیتهای ضد روسی مردم مشهد موجب تحریک روسها شد و آنها، بعدها نیروهای نظامی را وارد شهر مشهد کردند.