سيدعلی خرم . استاد حقوق بينالملل در روزنامه شرق نوشت: دو ابرقدرت سابق سالها بود که روابط سردي داشتند. وقتی جمهوریخواهان در آمریکا بر سر کار آمدند نوعی نگاه ارزشی به کشورهای کمونیستی داشتند و با وجود فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، هنوز جامعه آمریکا این نگاه ارزشی خود را به روسیه بهعنوان فرزند خلف شوروی حفظ كرده، اگرچه بخشی از نگاه دولتمردان آمریکا مربوط به رقابت جهانی با روسیه است.
البته روسیه پس از فروپاشی شوروی، جایگاه ابرقدرتی خود را از دست داد ولی با همت ولادیمیر پوتین مجددا راه روسیه به سوی مطرحشدن به عنوان یک قدرت جهانی هموار شد. در دوران ریاستجمهوری اوباما، روابط دو کشور با اشغال کریمه بهدست روسیه و جنگ با اوکراین سردتر شد و آمریکا و اروپا درصدد تحریم روسیه برآمدند. اقدام تروریستی علیه یکی از جاسوسان سابق روسیه در خاک بریتانیا اوضاع را بدتر كرد و همه کشورهای اروپایی به روسیه واکنش قاطعی نشان دادند.
در این شرايط، ایران با دعوت از روسیه برای ورود به سوریه و ایفای نقش دفاع هوايی در حملات علیه داعش، جانی تازه به روسیه داد و این کشور از یکسو توانست توجه آمریکا و اروپا را به خود جلب كند و در بازی جهانی او را به عنوان یک قدرت جهانی مطرح، به حساب آورند و از سوی دیگر توانست آثار منفی و زیانبار اشغال کریمه و درگیری با اوکراین را کاهش دهد و از سوی سوم و مهمتر، توانست پس از چهار سال، صاحب اختیار هر تصمیمی در سوریه شود.
.اما با ورود روسیه به دنیای سایبری آمریکا و تلاش برای تأثیرگذاری بر انتخابات آمریکا از جمله شکست هيلاري کلینتون و پیروزی دونالد ترامپ و افشای آن، یکبار دیگر نگاه ارزشی در آمریکا اوج گرفت و حملات سیاسی علیه روسیه به قدری شدت یافت که ترامپ که قصد داشت از ابتدای ریاستجمهوری، فصلی نوین با روسیه در تجارت اقتصاد و سیاست باز كند، مجبور به عقبنشینی شد و روابط آمریکا با روسیه از دوران اوباما هم سردتر شد.
ترامپ پیرو تعلیق سریالی معاهدات خود با کشورها، اعلام كرد از پیمان محدودیت موشکهای میانبرد با کلاهک هستهای (INF) با روسیه که در سال 2021 به پایان میرسد، خارج میشود. اما گزارش بازرس رابرت مولر پس از دو سال درباره میزان همکاری تیم دونالد ترامپ با روسیه در انتخابات 2016 تهیه شد. بازرس مولر که خود از جمهوریخواهان است، اعلام كرد مدارک و شواهد کافی برای چنین همکاریای با روسیه پیدا نکرده است.
ترامپ آن را به عنوان مدرک بیگناهی خود مطرح کرد و دموکراتها دادستان کل آمریکا را متهم كردند از گزارش رابرت مولر انتخاب گزینشی كرده و دونالد ترامپ از همکاری غیرقانونی با روسیه در شکست کلینتون مبرا نیست. بههرحال با اعلام این گزارش، راه برای بازگشت به علایق قبلی ترامپ برای همکاری با روسیه فراهم شد.
اما دونالد ترامپ با مشکلات دیگری هم روبهرو شد که باعث شد به یاد همکاری با روسیه بیفتد. ترامپ برای انتخابات درونحزبی 2019 و سراسری 2020 به موفقیتهایی در زمینه سیاست خارجی نیاز دارد تا به رخ رقبای انتخاباتی خود کشیده و نشان دهد در عرصه خارجی چقدر موفق بوده است. تیم دونالد ترامپ سه هدف در سیاست خارجی را انتخاب كردند که کرهشمالی، ونزوئلا و ایران بودند.
ترامپ ابتدا روی موضوع کرهشمالی متمرکز شد ولی با وجود ملاقاتهای پرزرق و برق در سنگاپور و ویتنام، حاصلی از این دیدارها به دست نیامد و کیمجونگاون دوباره به مسیر قبلی بازگشت و در عرض یک هفته دو آزمایش موشکی انجام داد؛ بهطوریکه به جای اعتبار برای ترامپ تبدیل به آبروریزی برای او در صحنه سیاست خارجی شد. موضوع بعدی ونزوئلا هم آنطورکه بولتون و پمپئو فکر میکردند کارها با گوایدو خوب پیش نرفت و مادورو کماکان با حمایت روسیه، چین، ایران، ترکیه و برخی دیگر كشورها بر سر کار باقی ماند.
جنجالیترین موضوع بهزانودرآوردن ایران بود. دونالد ترامپ با خروج از برجام واکنشهای جهانی را علیه خود برانگیخت ولی با برنامهریزی در عرض یکسال سعی كرد این خروج را طوری مدیریت کند که با تحریمهای مهلک و با بهزانودرآوردن مردم ایران، فشار حداکثری را بر جمهوری اسلامی وارد كند. اگر ترامپ قادر نشود این بازی را از ایران ببرد، در ایام انتخابات دو شکست پای او محسوب خواهد شد. شکست اول بهدلیل خروج غیرقانونی از برجام که حمایت جهانی را دارد و شکست دوم لشکرکشی به اطراف ایران و خروج بیحاصل از منطقه که هزینه سنگینی بر دوش خزانه عمومی آمریکا میگذارد و انگشت سرزنش سایر رقبا را فراهم میكند.
بدین ترتیب ترامپ برای رهايی از چنین بنبستهايی به نقش و کمک روسیه توجه كرد و مایک پمپئو را به ايستگاه کرملیننشینان فرستاد تا هم روابط جدید برقرار كند و هم از روسیه برای کسب موفقیت در سه موضوع فوق در سیاست خارجی بهره گیرد. ولادیمیر پوتین که از این تقاضای عاجزانه آمریکا در پوست نمیگنجید، بسیار خشنود شد و از پمپئو استقبال گرمی به عمل آورد، زیرا درحالیکه روسیه بهعنوان یک ابرقدرت در صحنه سوریه مشغول فرمانروایی است، آمریکا با گردن کج آمده و روسیه میتواند از این موقعیت برای رفع و رجوعکردن اوضاع اوکراین و جزایر کریمه کاملا استفاده كند.
به علاوه دست نیاز بلندکردن آمریکا در سه موضوع سیاست خارجی، آنقدر به روسیه فضای بازی و مانور میدهد که هم میتواند از کارتهای کرهشمالی، ونزوئلا و ایران بهخوبی برای رفع مشکلات جهانیاش استفاده كند و هم به عنوان یک ابرقدرت در برابر آمریکا دوباره ظاهر شود. اولین سیگنالی که پوتین به آمریکا و جهان داد درباره ایران بود که گفت روسیه آتشنشان نیست که آتش هر بحرانی را خاموش کند؛ یعنی ایران! در این بحران با آمریکا، روی ما حساب نکن و بدین ترتیب خیال آمریکا راحت شد که حتی در صورت درگیری نظامی با ایران، روسیه دخالتی نخواهد کرد! و جهان نیز درک کرد که گذر روسیه از موضوع ایران سادهتر از دو موضوع کرهشمالی و ونزوئلا برای این کشور است.
بیشک همه قدرتها جهش و افول دارند مهم این است که بتوان با چشم و گوش باز و انعطاف به موقع از موقعیتها برای ارتقای منافع و امنیت ملی کشور استفاده كرد.