درصورتی که کسی را نمیشناسید، یکی از شیوههای کاربردی پاچهخواری این است که به حضرتش بگویید «آقای دکتر». خیلی بعید است کسی از این تعبیر رنجیده شود، در عوض شانس خیلی زیادی دارید که از این توصیف خوششان بیاید و کار شما را راه بیندازند
آقای «دکتر»، جناب «مهندس». احتمالا دور دنیا را بگردید، در هیچ سرزمینی به اندازه مملکت خودمان از این عبارات و برچسبها برای خطابکردن افراد نمیبینید. شهر بزرگ و کوچک هم ندارد.
به گزارش روزنامه شهروند، از بالاترین مقامات کشور تا رئیس فلان اداره در یک روستا، همه دلشان میخواهد با این عناوین از آنها اسم برده شود. فرهنگ زبانبازی و چاپلوسی هم توصیه میکند که تا میتوانید برای دیگران و بهخصوص بالادستیها پپسی باز کنید و آنها را با ربط و بیربط، با مدرک و بیمدرک، «دکتر» و «مهندس» خطاب کنید. حتی درصورتی که کسی را نمیشناسید، یکی از شیوههای کاربردی پاچهخواری این است که به حضرتش بگویید «آقای دکتر». خیلی بعید است کسی از این تعبیر رنجیده شود، در عوض شانس خیلی زیادی دارید که از این توصیف خوششان بیاید و کار شما را راه بیندازند.
فقط هم دکتر و مهندس نیست. شما اگر در خیابان کارتان به مامور راهنمایی و رانندگی گیر افتاد، هم بهتر است او را جناب سرهنگ یا حداقل جناب سرگرد خطاب کنید، فارغ از اینکه چند قپه روی شانه مامور خودنمایی میکند، هرچه درجه را بالاتر ببرید، خوشحالتر میشود و آدم خوشحال هم احتمال اینکه با مهربانی رفتار کند، بیشتر است.
در این اوضاع و احوال وزارت ارشاد اسلامی بخشنامهای داده و مدیران این وزارتخانه را ملزم کرده مدرک تحصیلی خود را منتشر کنند. براساس این بخشنامه، این مدیران همچنین از به کاربردن عناوین نامعتبر و غیرواقعی در مکاتبات اداری، همایشها و سمینارها منع شدهاند.
در این بخشنامه با «ناپسند» خواندن ذکر عناوینی همچون «دکتر و مهندس برای موارد غیرواقعی»، درخواست شده تا وزارت ارشاد در مقابله با «این عادت ناپسند» الگو باشد.
میخواستیم از این طریق از وزارت فخیمه و بانی این امر خیر تشکر کنیم و بگوییم قدم اول است، اما باز هم خیلی خوب است. کاش به کل استفاده از این عناوین را ممنوع میکردید. هیچ مشکلی هم پیش نمیآید. تمام جهان را نگاه کنید و ببینید که چقدر به ندرت از این تعبیرات استفاده میکنند. بالاخره بخش بزرگی از وزرا و رئیسجمهورها در دنیا تحصیلکرده دانشگاه هستند و مدارک بالا دارند، حتی بسیاری از چهرههای مشهور مدارک دانشگاهی دارند.
اما شما دیدهاید به اوباما بگویند دکتر اوباما؟ یا به چگوارا بگویند دکتر چگوارا؟ یا دکتر فدریکا موگرینی؟ اما درکشور ما همه علاقه دارند با عنوان تحصیلیشان شناخته شوند. درحالی که احتمالا این مدرک با کار و حرفه فرد هم ارتباطی ندارد؛ مثلا اینکه وزیر بهداشت و درمان دکتر است و جلوی اسم او دکتر بیاید، شاید ایراد کمتری داشته باشد تا اینکه یک نماینده مجلس که دکترای ادبیات دارد، با همین عنوان دکترا خطاب شود، یا مثلا چه اهمیتی دارد که رئیس یک اتحادیه دکتر است یا مهندس.
تازه این را هم درنظر بگیرید که مدرکگرفتن درکشور ما برای بسیاری تبدیل به کاری تشریفاتی شده است. خیلیها برای اتیکت و دهان پرکنبودن مدرک میگیرند و کار سختی هم نیست. کمی همت میخواهد و البته کمی خرج دارد که شما از دانشگاه پیام نور یا دانشگاه آزاد و یکی از دهها دانشگاه موجود دکترایی بگیرید. پایاننامه هم که الی ماشاءالله فت و فراوان است و ارزان. پس شما هم میتوانید یکی از هزاران هزار دکتر مملکت باشید و در هر مناسبتی هم دکتر خطابتان کنند، بدون آنکه ذرهای اهمیت داشته باشد شما چی خواندهاید و کجا درس خواندهاید.
خلاصه وضعی پیش آمده که اصلا لفظ دکتر و مهندس هم ارج و قربش را از دست داده و از اعتبار و مفهوم تهی شده است. همانطور که خیلی از عناوین و صفات دیگر، همینطوری است که در گذشته دکتر مهندس استاد دانشگاه داشتهایم که بهعنوان رئیسجمهوری خواسته دو جمله انگلیسی حرف بزند و فقط مایه خنده و تفریح شده. یادتان که هست؟ یا رئیس شورای شهر خرمآباد را که میگویند فارغالتحصیل رشته زبان هم هست، چطور میشود فراموش کرد. از وزارت ارشاد باز هم تشکر میکنیم. کاش این عناوین را کلا ممنوع میکرد. کاش جنبشی راه بیفتد و استفاده از عناوین تحصیلی را جز در موارد بسیار خاص و مثلا جایی که کسی قرار است بهعنوان کارشناس صحبت کند یا فعالیت کند، منع کنند.