فرارو- دولت آمریکا، در عین اعمال فشار حداکثری بر جمهوری اسلامی، آن را به مذاکره دعوت میکند. اما چشمانداز موفقیت هرگونه مذکرات از احتمال شکست آن بیشتر نیست.
به گزارش فرارو، اواخر هفته گذشته، در یک روز، مقامات عالیرتبه آمریکا چندین بار از آمادگی خود برای آغاز مذاکره با ایران سخن گفتند. ابتدا، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، درباره دیدار با سران ایران برای امضای یک توافق ابراز امیدواری کرد. سپس، ویکتوریا کوتس، مدیر بخش خاورمیانه شورای امنیت ملی آمریکا، اعلام کرد که پیشنهاد ترامپ برای دیدار با سران نظام ایران «صادقانه» است. علاوه بر این، برایان هوک، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران، گفت: واشنگتن خواهان مذاکره بر یک توافق جدید هستهای با تهران است که توسط کنگره هم تصویب شود. اندکی بعد، حتی جان بولتون، مشاور امنیت ملی آمریکا، که مواضع سختگیرانهای در برابر جمهوری اسلامی دارد، هم در توئیتی خواستار بازگشت ایران به میز مذاکرات شد.
ترامپ روز پنجشنبه از مقامات ایرانی درخواست کرد که برای مذاکره با او تماس بگیرند. او در کاخ سفید به خبرنگاران گفت: «در رابطه با ایران، مایلم که آنها به من زنگ بزنند. (اما) میدانید که جان کری با آنها زیاد حرف میزند. جان کری به آنها میگوید (به من) زنگ نزنند.»
در وهله اول به نظر میرسد که ترامپ این اظهارات را فیالبداهه یا برای انتقاد از جان کری، وزیر خارجه اسبق آمریکا، بیان کرده است، اما برخی گزارشها در رسانههای آمریکایی تاکید میکند که پیشنهاد ترامپ جدی است. یک منبع دیپلماتیک آگاه به شبکه سیانان گفته است که اندکی پس از مطرح شدن درخواست ترامپ از سران ایران برای زنگ زدن به او، کاخ سفید روز پنجشنبه به سوئیس یک شماره تلفن داده که مقامات ایران میتوانند از آن برای تماس با ترامپ استفاده کنند. مقامات کاخ سفید میگویند ابتکار عمل ترامپ «صادقانه» است.
ایران و آمریکا از چند دهه قبل با یکدیگر روابط دیپلماتیک رسمی ندارند و سوئیس حافظ منافع آمریکا در ایران است. منبع سیانان گفته است که سوئیس احتمالا شماره تلفن را به ایران نخواهد داد مگر آنکه مقامات ایران به طور خاص آن را درخواست کنند. سیانان میگوید بسیار بعید است که ایران چنین درخواستی از سوئیس مطرح کند.
آمریکا چندین بار درخواست مذاکره کرده، اما مقامات ایرانی، با بیان اینکه ترامپ بدعهد است، چنین درخواستی را رد کردهاند. در جدیدترین مورد، سردار یدالله جوانی، معاون سیاسی سپاه پاسداران، در واکنش به پیشنهاد اخیر ترامپ، گفت: «مذاکرهای با آمریکاییها انجام نخواهد شد و آمریکاییها هم جرأت اقدام نظامی علیه ما را نخواهند داشت.»
همزمان با پیشنهاد مذاکره، آمریکا با ادعای اینکه ایران تحرکاتی برای حمله به نیروهای آمریکایی در منطقه انجام داده است، تجهیزات نظامی جدیدی، نظیر بمبافکن بی ۵۲ و ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن، به خلیج فارس اعزام کرد. در چنین شرایطی برخی از ناظران معتقدند که با توجه برجسته شدن تحرکات نظامی آمریکا در منتطقه، ایران مذاکره تحت این شرایط را قبول نخواهد کرد و راه مقاومت را در برابر آمریکا در پیش خواهد گرفت. سردار جوانی نیز صریحا به چنین روندی اشاره کرده است.
پس چرا آمریکاییها به رغم رد درخواست مذاکرات از جانب ایران، این پیشنهاد را مکررا بیان میکنند؟ پاسخ به این پرسش مستلزم آگاهی از درون ذهن ترامپ و دولتمردان او است. هیچکس جز مقامات کاخ سفید از چنین چیزی آگاهی ندارد. اما طبق برخی شواهد و قراین میتوان دو سناریو را برای دلایل مطرح شدن پیشنهاد مذاکرات از سوی آمریکا ترسیم کرد:
سناریوی نخست این است که دونالد ترامپ واقعا دنبال مذاکره است. طرفداران این سناریو معتقدند که ترامپ هنوز با وجود سپری شدن بیش از دو سال از دوره ریاستجمهوریاش فاقد یک دستاورد ملموس و بزرگ در سیاست خارجی است. مذاکرات آمریکا با کره شمالی تقریبا به بن بست رسیده و تلاشهای جدی این کشور برای برکناری نیکولاس مادورو، رئیسجمهور ونزوئلا، شکست خورده است. مذاکرات تجاری با چین نیز به خوبی پیش نمیرود و در کوتاهمدت احتمال امضای توافق میان دو طرف بعید است. در نتیجه، ترامپ میخواهد دیپلماسی با ایران را آزمایش کند تا شاید بتواند پیش از انتخابات آینده ریاستجمهوری آمریکا، دستاوردی برای خود دست و پا کند. ایلان گولدبرگ، مقام سابق وزارتخانههای خارجه و دفاع آمریکا، که سمتهایی درباره ایران در دولت قبلی آمریکا داشته است، بر این باور است که هدف ترامپ از ارسال تجهیزات نظامی جدید به خاورمیانه این است که به ایران فشار بیاورد تا آن را به میز مذاکره برگرداند.
علاوه بر این، در روز جلسه روز جمعه شورای امنیت ملی آمریکا درباره ایران، تلویحا پیشنهاد مذاکره با این کشور مطرح شده است. به گزارش روزنامه نیویورکتایمز، در این جلسه برخی از مقامات وزارت دفاع پیشنهاد کردهاند که در ازای توقف حمایت ایران از حزب الله لبنان و حوثیهای یمن، آمریکا به قربانیان سیلهای اخیر در ایران کمک و برخی تحریمها را کمتر کند. البته، مقامات شورای امنیت ملی با دیده تردید به این پیشنهاد نگریستهاند، اما به هر حال، مطرح شدن نوعی بده بستان در جلسات بلندپایه آمریکا، نشان میدهد که گزینه مذاکره با ایران هنوز روی میز هست.
سناریوی دوم اندکی بدبینانهتر است. بر اساس این سناریو، ترامپ به دیپلماسی پرزرق و برق و گرفتن عکس با رهبرانی که هرگز قبل از او رئیسجمهوری از آمریکا با آنها عکس نگرفته است، علاقه شدیدی دارد. به همین دلیل، مکررا از تمایلش برای «دیدار با سران ایران» سخن میگوید. اطرافیان ترامپ، خصوصا جان بولتون، مشاور امنیت ملی، و مایک پومپئو، وزیر خارجه، با اطلاع از این خصیصه ترامپ، با او در مطرح کردن پیشنهاد مذاکره با ایران همراه شدهاند. اما پس از اینکه دیدار احتمالی ترامپ با مقامات ایران انجام و مذاکرات در سطحی کمتر از روسای جمهور -احتمالا در سطح وزرای خارجه - آغاز شود، آنها در مذاکرات کارشکنی کرده و ذهنیت ترامپ درباره ایران را بیش از پیش خراب خواهند کرد.
سابقه بولتون و پومپئو، در مخالفت با ایران، این سناریو را محتمل میکند. بولتون چند سال پیش، طی یادداشتی در روزنامه نیویورکتایمز تحت عنوان «برای متوقف کردن بمب ایران، ایران را بمباران کنید» صریحا خواستار حمله نظامی به ایران شده بود. برخی ناظران معتقدند که او هنوز هم بر همین باور است، اما با توجه به بیزاری ترامپ از مداخلات خارجی، مسیر هوشمندانهای برای افزایش تنشها با ایران طراحی کرده است. خیلی از تحلیلگران معتقدند که بولتون تمایلی به دیپلماسی با ایران ندارد. به عنوان نمونه، پس از درخواست ترامپ از سران ایران برای زنگ زدن به او، ریچارد نفیو، طراح تحریمهای ایران در زمان ریاستجمهوری باراک اوباما در صفحه توئیتر خود نوشت: «اگر همین الان، (حسن) روحانی با اتاق کنترل کاخ سفید تماس بگیرد تا تماس او را به ترامپ وصل کنند، بولتون خود را از ارتفاع سه طبقه پایین میاندازد و از سه در رد میشود تا خط تماس را قطع کند.»
علاوه بر این، مذاکرات فعلی آمریکا با کره شمالی هم چندان امیدبخش نیست. پس از پایان فرصتهای عکاسی ترامپ و کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی، و فرا رسیدن مرحله بده بستان، مذاکرات دو طرف به بن بست رسید و کره شمالی بولتون و پومپئو را مقصر شکست مذاکرات دانست. مقامات کره شمالی، بولتون را «تاریکاندیش» دانستهاند که خواستههای غیرقابلقبول مطرح میکند. آنها، پومپئو را هم تلویحا یک فرد غیرعاقل توصیف کردهاند و خواستار جایگزین کردن او با یک فرد عاقل شدهاند.
هنوز هیچگونه مذاکراتی بین ایران و آمریکا صورت نگرفته و دو طرف در حال اهرمسازی در برابر یکدیگر هستند؛ بنابراین نمیتوان گفت که کدام سناریو درست و محتمل است. ولی این را میتوان با قاطعیت گفت که مذاکرات احتمالی آینده میان تهران و واشنگتن بسیار دشوار خواهد بود. اگر با رویکردی مقایسهای به مذاکرات برجام و مذاکرات احتمالی آینده نگاه کرد، از همین الآن میتوان متغیرهای جدیدی را ملاحظه کرد که در دور قبلی مذاکرات وجود نداشت. پیش از مذاکرات قبلی، دولت باراک اوباما هرگز صفر کردن صادرات نفت ایران را به عنوان یک هدف سیاست خارجی دنبال نکرد. اوباما به حدود ۲۰ کشور معافیت تحریمی داده بود تا به خرید نفت از ایران ادامه دهد. اما دولت ترامپ، همه معافیتها را لغو کرد و فشار بیسابقهای به صادرات نفت ایران وارد میکند.
مضاف بر این، در آغاز دور قبلی مذاکرات، دو طرف اصلی مذاکرات، یعنی تهران و واشنگتن، به راحتی بر سر تفکیک پرونده هستهای از سایر موضوعات مورد اختلاف - مانند برنامه موشکی و نفوذ منطقهای ایران- به توافق رسیدند. اما امروزه، با ورود سپاه پاسداران به فهرست گروههای تروریستی آمریکا و نیز اعمال تحریمهای جدید علیه ایران به دلایل مسائل هستهای و غیرهستهای، تفکیک پروندهها در هر گونه مذاکرات احتمالی امری به غایت دشوار خواهد بود. این همه دشواری و دشواریهای دیگر در حالی است که این بار، نه جان کری و ارنست مونیز نرمخو، بلکه افرادی مانند بولتون و پومپئو متولی مذاکرات خواهند بود. از این رو نمیتوان چشمانداز وقایع آینده را به دقت ترسیم کرد، بلکه باید منتظر ماند و دید که ماجرای ایران و آمریکا این بار به کجا ختم خواهد شد.
اینکه کناری بایستیم و شعار دهیم چیزی حل نمی شود