در یک کلام میتوان گفت: «از کوره در رفت»؛ اما انتظار از او، صبوری همچون سدهای خوزستان در برابر سیل بود. «غلامرضا شریعتی» در چه شرایطی بود که چنین گفت: هیچکداممان نمیدانیم، اما خطاب به مردی که میگفت: اهل اهواز است ولی دلش به حال خانه و زندگی مردمی که سیل زندگی شان را برده، میسوزد جملهای گفت که آتشی در شبکههای اجتماعی برافروخت. همین یک جمله «حرف بیربط نزن» هم کافی بود تا موبایل به دستان فیلم این صحنه را به اشتراک بگذارند و ساعتی نگذشته فریاد برآید که چنین و چنان. بسیاری با «منشن کردن» اسحاق جهانگیری معاون اول رییسجمهور و «حسن روحانی» رییسجمهور پا فراتر گذاشته و با مقایسه استاندار خوزستان و استاندار گلستان خواهان برخورد با او شدند.
به گزارش اعتماد، گرچه ماجرای «سیدمناف هاشمی» با «غلامرضا شریعتی» متفاوت بود. شاید بالا رفتن انتظارها از شریعتی به نگاه او به آسیبهای اجتماعی هم مربوط باشد چراکه در دوره استانداری او و پیگیریهایش رسیدگی به مسائل اجتماعی خوزستان از سطح استان به شورای اجتماعی کشور زیرنظر وزیر کشور ارتقا پیدا کرد. اما آیا میتوان «سیدمناف هاشمی» با «غلامرضا شریعتی» را با یک چوب راند؟
خوزستان، گلستان نبود
فارغ از اینکه چه کسی در زمستان ۱۳۹۷ مانع از آن شد تا مخازن سدهای خوزستان طبق استاندارد تخلیه شوند تا امروز این همه فشار در پی بارندگی و سیلاب بر این خطه مضاعف نشود، موضوع این استان چهار میلیون و هفتصد هزار نفری را نباید صرفا در سیل امروز دید. اندکی قبلتر خوزستان تابستانی را پشتسر گذاشت که بیآبی و بیکیفیت شدن آب شرب در آبادان و خرمشهر نفس مردم در شرجیها را دوچندان به شماره انداخت و این منطقه را درست در همان روزهایی که «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی لیوان آبی را جلوی دوربین پر از آب میکرد و به مردم ما فخر میفروخت، دچار بحران کرد. در همان روزها تالابها و بیابانهای اطراف اهواز به کانونهای داخلی وقوع و بروز ریزگرد تبدیل شده بودند و دم به دم نفس کشیدن را بر مردم تنگ میکردند. اندکی قبلتر خوزستان بحرانی دیگر را هم پشتسر گذاشته بود؛ بیبرقی سراسری در پی سهلانگاری در سرویس مقرههای ایستگاههای برق و بروز اتصال در پی بارش. زخمهای بهجا مانده از جنگ هنوز تن خوزستان را خسته نگاه داشته است و هنوز نگذاشته اندکی رمق بگیرد. بماند که بحث بر سر انتقال آب از سرشاخههای کارون ذهن بسیاری از مردم و فعالان محیطزیستی در داخل استان و همینطور خارج از آن را مشوش کرده بود. در چنین شرایطی مردی نسبتا جوان که در فاصله سالهای ۸۰ تا ۸۴ مدیرکل سیاسی و انتظامی استانداری خوزستان در دولت اصلاحات بود سکاندار عالی امور اجرایی این استان نفتخیز شد.
این پزشک ۴۷ ساله که در کارنامه خود معاونت سیاسی و امنیتی استانداری خوزستان را هم دارد مدتی نیز سرپرست استانداری بود. شریعتی از پیش از نوروز ۹۸ در آمادهباش بهسر میبرد تا بتواند وضعیت خوزستان و سیلابهایش را مدیریت کند. شاید به همین دلیل باشد که «سید» یکی از کاربران توییتر در پی انتشار فیلم پرخاش شریعتی به مرد اهوازی نوشت: «همه چیز رو با هم قاطی نکنیم. استاندار خوزستان ۲۰ روزه پاکار سیل وایساده، دستش درد نکنه. امروز جواب زشت و نامربوط داده باید عذرخواهی کنه. با یه اشتباه میخواین گردن بزنید؟»
واکنشها به شریعتی
در همان حالی که در شبکههای اجتماعی فیلم مکالمه مرد اهوازی و شریعتی در حال دست به دست شدن بود «علی معزی» دبیر شورای اطلاعرسانی دولت در توییتر خود نوشت: هر قدر هم که خسته باشیم از مدیریت مردافکن و فرسایشی ابربحران سیل خوزستان، هر قدر هم گلایه و اعتراض شهروندان گرفتار ایرانی را قیاسی نادرست با بزرگترین دستاوردهای منطقهای ایران بدانیم، بازهم مسوول نظام که خادم مردم است حق ندارد اینچنین مردخوزی مظلوم و آسیبدیده را از خود براند.»
یکی از کسانی که در اینستاگرام با انتشار فیلم مربوط به شریعتی از او انتقاد کرد «محمدعلی آهنگران» بود.
او در حساب خود نوشت: «جناب آقای شریعتی استاندار محترم استان سیلزده و مصیبتزده خوزستان/سلام، بنا داشتم درباره زحمات شبانهروزی شما و همکارانتان که در این روزگار سخت و صعب سیل با جدیت و پایمردی در صحنه حضور دارید و محکم پای کار خدمت به مردم شریف خوزستان و سیلزدگان و آسیبدیدگان هستید چیزی بنویسم و از شما تشکر کنم. اما دیدن این بگومگوی نامطلوب و این عصبانیت و نابردباری مرا برآن داشت تا پیش از تشکر و صرفنظر از قرابت سیاسی و فکری و رفاقت با پدر و عرق خوزستانی شما را صمیمانه نقد کنم.»
در بخشی از این نوشته اینستاگرامی آمده است: «یکبار فرمان امام علی (ع) به مالک اشتر را بخوانید؛ از مردم خطاها سر خواهد زد و علتهایی عارضشان خواهد شد و به عمد یا خطا، لغزشهایی کنند، پس، از عفو و بخشایش خویش نصیبشان ده، همانگونه که دوست داری که خداوند نیز از عفو و بخشایش خود تو را نصیب دهد.
ماجرای برکناری سیدمناف هاشمی
فعالان شبکههای اجتماعی گویی کنار گود نشستهاند. از برکناری «سیدمناف هاشمی» که اصلا در ماجرای سیل گلستان حضور نداشت و دست آخر با دستور اسحاق جهانگیری معاون اول رییسجمهور برکنار شد نشانهای ساختند و از معاون اول خواستند همانکار را هم با شریعتی بکند.
ماجرای «سیدمناف هاشمی» که کار خود را از سال ۱۳۷۳ در شهرداری تهران آغاز کرده بود و به سیل گلستان برمیگشت. درست در روزهایی که ما سرگرم تحویل سال نو بودیم آققلا در گلستان گرفتار سیلی عظیم شد و در تعطیلی رسانههای رسمی غفلت بسیاری از مردم سیلزده رقم خورد.
پس از وقوع سیل مشخص شد که هاشمی، خارج کشور است. عبدالرضا رحمانیفضلی وزیر کشور نیز در پاسخ به سوالی درخصوص عدم حضور استاندار گلستان در مناطق سیلزده این استان گفت: استاندار گلستان از یک ماه پیش تقاضای مرخصی برای حضور در خارج از کشور برای حل مشکلات خانوادگی کرده بود و بنابراین به خارج از کشور اعزام شد.
در همین حال مناف هاشمی درخصوص علت غیبت خود در روز اول فروردین ۱۳۹۸ و حضور در خارج از کشور در زمان سیل گلستان ادعا کرد که به دلیل درمان جراحات ناشی از حمله شیمیایی در زمان جنگ ایران و عراق حضور نداشته است.
سرانجام روز سوم فروردین، اسحاق جهانگیری بهدلیل غیبت و عدم رسیدگی به سیلزدگان او را از کار برکنار کرد و میر محمد غراوی، معاون عمرانی استانداری گلستان، جایگزین وی شد.
حال آنکه غلامرضا شریعتی از سال قبل درگیر برنامهریزی و مدیریت وضعیت خوزستان بود و درست یا غلط پای کار ایستاده بود.
او که برای نخستینبار در خوزستان خانه سازمانهای مردمنهاد را راهاندازی کرده بود، معتقد است دولتیها نباید سازمانهای مردمنهاد را رقیب خود تلقی کنند و آنها سرمایه اجتماعی هستند و همین نگاههای او به مسائل اجتماعی انتظارها را از او بالا برده بود. به هر حال اگر سیل را، چون جنگی طبیعی برشماریم اینک در خوزستان شریعتی فرمانده مقابله با این جنگ است و به نظر میرسد هنگام نبرد چندان جانب انصاف نباشد که فرمانده میدان را تخریب کرد.
بوریاباف اگر چه بافنده است نبردش به کارگاه حریر
ایشون آیا کاری به غیر از وظیفه اش انجام داده مگه که اینجوری ازش تعریف میشه؟
از یس مسولین کار نکردن یکی وظایفشو انجام میده میشه بت و میگین پای کار هست.
کسی که جایی مسوئل هست باید شبانه روزی کار کنه چون وظیفه اش هست
وظیفه
اینگاری مهندسی پلی رو صحیح بسازه و بگیم چقدر خوبه در صورتی که وظیفه اش هست.
خواهشا یکم تفکر کنیم