فرارو- در سال جاری، احتمالا تنشها میان اسرائیل و ایران به طور کنترل شده ادامه یابد. این تنشها تاحدود زیادی، از کارزار فشار حداکثری اقتصادی کاخ سفید علیه ایران تاثیر میپذیرد.
به گزارش فرارو، بین ایران و اسرائیل، همواره تنشهایی، حداقل به طور لفظی، وجود داشته است. اما در سال ۱۳۹۷، این تنشها، عمدتا در خاک سوریه، به درگیریهای غیرمستقیم نظامی منجر شد. در حالی که ایران تاکید میکند حضورش در سوریه در حد مستشاران نظامی است، مقامات اسرائیل، بارها و بارها ادعا کردهاند که ایران به منظور هدف قرار دادن اسرائیل، در سوریه پایگاههای نظامی احداث میکند. آنها بر مبنای همین ادعا، چندین بار به اهداف ایرانی یا اهداف گروههای نزدیک به ایران در سوریه حمله کردهاند.
یکی از مهمترین موارد درگیری ایران و اسرائیل، در فروردین سال ۱۳۹۷ اتفاق افتاد. در این ماه، اسرائیل به پایگاه هوایی تی۴ در نزدیکی استان حمص سوریه، حمله کرد که در این حمله حداقل چهار ایرانی شهید شدند. حدود یک ماه بعد، جولان اشغالی موشکباران شد و اسرائیل بار دیگر ایران را به انجام این حمله متهم کرد.
هرچند که ناظران درباره احتمال تبدیل درگیریهای محدود ایران و اسرائیل در سوریه به جنگ تمام عیار هشدار میدادند، اما این درگیریها هرگز به جنگ منتهی نشد. دو طرف تمایلی به جنگ نظامی نداشتند چرا که میدان نبرد به جای دیگری منتقل شده بود: کارزار فشار حداکثری اقتصادی آمریکا بر ایران.
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، تلاشهای بسیاری انجام داد تا کاخ سفید را به خروج از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) متقاعد کند. هر چند که دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، و تیم امنیت ملیاش نیاز چندانی به تلاشهای نتانیاهو نداشتند. آنها مصمم بودند از برجام خارج شوند و سرانجام در اردیبهشت ۱۳۹۷ به طور یکجانبه خروج آمریکا از این توافق را اعلام و «قویترین تحریمهای تاریخ» را علیه ایران اجرا کردند.
چند عامل وجود دارد که بر مناسبات ایران و اسرائیل در سال ۱۳۹۸ تاثیر میگذارد. کارزار فشار حداکثری ترامپ علیه ایران، انتخابات آینده اسرائیل، توافق صلح آمریکایی برای مسئله فلسطین موسوم به «معامله قرن» و نهایتا وضعیت سوریه مهمترین عوامل تاثیرگذار بر آینده تنشها میان تهران و تلآویو خواهند بود.
دولت نتانیاهو نه تنها کاملا با کارزار ترامپ علیه ایران همراهی میکند، بلکه حتی برای تشدید آن هم میکوشد. ادعاهای اسرائیل علیه ایران، خصوصا در زمینه برنامه هستهای، در کاخ سفید طرفدارانی دارد. اندکی پیش از خروج ترامپ از برجام، نتانیاهو مدعی شد که دستگاه جاسوسی موساد، حدود نیم تن سند سری از آرشیو برنامه هستهای ایران سرقت کرده است. این اسناد ادعایی توسط اندیشکده «انستیتوی علم و امنیت بین الملل» بررسی شد و جان بولتون، مشاور امنیت ملی آمریکا، در ۱۴ ژانویه ۲۰۱۹، لینک یکی از مقالات این اندیشکده را در توئیتر منتشر کرد که در آن بر مبنای اسناد اسرائیلی ادعا میشود ایران به آژانس بین المللی انرژی اتمی اطلاعات ناقص داده است.
اخیرا نتانیاهو حتی پا را از لفاظیها فراتر گذاشته و اعلام کرده نیروی دریایی اسرائیل ممکن است از دور زدن تحریمها توسط ایران ممانعت کند. او، ضمن متهم کردن ایران به دور زدن تحریمهای نفتی از راه دریا، گفت: «با بیشتر شدن این تلاشها، نیروی دریایی (اسرائیل) برای متوقف کردن این اقدامات ایران، نقش مهمتری خواهد داشت.»
نتانیاهو، مقابله با ایران را در رأس اولویتهای خود قرار داده است، اما به نظر میرسد که در حال حاضر او به رغم لفاظیهای پیوسته، از اتخاذ هرگونه اقدام تحریکآمیز علیه ایران خودداری میکند. نتانیاهو روی کارزار ترامپ علیه ایران حساب باز کرده است و ترجیح میدهد اندکی صبر کند تا ببیند نتیجه این کارزار چه میشود. البته، اگر ایران از برجام خارج شود و نتانیاهو هم در قدرت باقی بماند، ممکن است دوباره مانند سال ۲۰۱۲ به حمله به تاسیسات هستهای ایران تهدید کند. اما بعید است که بدون حمایت آمریکا دست به چنین اقدام مخاطرهآمیزی بزند. نتانیاهو و مقامات دولت ترامپ بر کارآمدی تحریمهای آمریکا و احتمال براندازی درونی در ایران شرط بندی کردهاند. حتی دولت ترامپ هم تمایل چندانی به ورود به یک جنگ حسابنشده با ایران ندارد.
اما انتخابات آینده کنست اسرائیل، که در نهم آوریل آینده برگزار خواهد شد، ممکن است نتانیاهو را از قدرت کنار بزند. به همین دلیل او احتمالا در روزهای قبل از انتخابات، برای ترساندن مردم اسرائیل، حملات لفظی به ایران را بیشتر کند یا تهدیدات فرضی آن را بزرگنمایی کند. ظاهرا حتی آمریکاییها هم از احتمال شکست نتانیاهو در انتخابات نگران شدهاند. مایک پومپئو، وزیر خارجه آمریکا، دقیقا چند هفته قبل از انتخابات اسرائیل برنامه سفر به اسرائیل را تدارک دید. بسیاری از ناظران معتقدند که این سفر با هدف تقویت نتانیاهو در انتخابات است چرا که بنا به گفته مقامات وزارت خارجه آمریکا، پومپئو در این سفر، بر تهدیدات ایران و گروههای نزدیک به آن تمرکز میکند.
مواضع نتانیاهو درباره ایران مشخص است. اگر او در قدرت باقی بماند، تنشها با ایران اگر بیشتر نشود، کمتر هم نخواهد شد. اما حتی اگر نتانیاهو در انتخابات شکست بخورد، احتمال کمتر شدن تنشها اندک است. بنی گانتس، رقیب نتانیاهو در انتخابات آینده، از مواضع ضدایرانی نتانیاهو حمایت کرده است. او در حاشیه کنفرانس امنیتی مونیخ گفته در برابر ایران شانه به شانه نتانیاهو ایستاده است. امری که نشان میدهد حتی اگر گانتس قدرت را بدست بگیرد، اسرائیل همچنان فعالیتها علیه ایران را ادامه خواهد داد.
پیشبینی میشود که اندکی پس از انتخابات اسرائیل، راهکار آمریکایی موسوم به «معامله قرن» اعلام شود. دولت ترامپ میگوید روی یک راه حل دائمی برای نزاع فلسطینی-اسرائیلی کار میکند که این نزاع را برای همیشه حل خواهد کرد. اما بسیاری از ناظران، و حتی خود دولت خودگردان فلسطین، نسبت به این معامله بدبین هستند. آنها میگویند دولت ترامپ به طرز آشکاری جانب را اسرائیل گرفته و بنابراین نمیتواند به عنوان یک قدرت بیطرف راه حل عادلانهای برای مسئله فلسطین ارائه دهد.
تاکنون جزئیات زیادی از معامله قرن ارائه نشده است، اما افشاگریهای رسانههای اسرائیلی حاکی از آن است که راه حل آمریکایی بخش مهمی از شهر بیت المقدس را به اسرائیل خواهد داد و پایتخت فلسطینیها خارج از این شهر یا در اطراف آن، احتمالا در شهر ابودیس، خواهد بود. علاوه بر این، بسیاری از شهرکهای اسرائیلی در اراضی اشغالی کرانه باختری تخلیه نخواهند شد. هنوز این معامله به طور کامل اعلام نشده، ولی فلسطینیها از همین الآن محتوای آن را به نفع اسرائیلیها میدانند. جارد کوشنر، داماد یهودی ترامپ و متولی پرونده معامله قرن، تلاش میکند کشورهای عربی را به دادن مشوقهای اقتصادی به فلسطینیها ترغیب کند. آمریکاییها امیدوارند این مشوقهای اقتصادی به پذیرش معامله قرن توسط فلسطینیها کمک کند.
راهکار آمریکایی، حتی به شکل جانبدارانه کنونی، تا حدود زیادی مبتنی بر راه حل موسوم به «راه حل دو دولتی» است. بر اساس این راه حل، که کلیات آن مورد تایید اتحادیه عرب هم هست، اسرائیلیها و فلسطینیها هر کدام در کنار یکدیگر دولتی برای خود خواهند داشت. اما مخالفت تندروهای اسرائیلی و نیز گسترش شهرکهای یهودینشین در اراضی فلسطینی از سال ۱۹۶۷ به بعد، راه حل دو دولتی را به بن بست کشانده است.
راه حل دو دولتی مورد قبول ایران نیست و اساسا ایران، اسرائیل را به رسمیت نمیشناسد؛ بنابراین به احتمال زیاد حتی معامله قرن هم مورد قبول ایران واقع نخواهد شد. در نتیجه، معامله قرن نه تنها تنشها بین ایران و اسرائیل را کاهش نخواهد داد بلکه آن را بیشتر خواهد کرد. خصوصا اگر گروههای فلسطینی، مثل حماس، از این معامله ناراضی باشند.
در سال ۱۳۹۷، بحران سوریه شاهد یک تحول مهم بود و آن این است که تقریبا همه کشورهای مخالفت دولت سوریه، با اکراه پذیرفتند که بشار اسد، رئیسجمهور سوریه، در چند سال آینده در قدرت باقی خواهد ماند. پیش از این، بسیاری از کشورها، مانند آمریکا، عربستان و دیگران، تاکید میکردند که بشار اسد باید برود.
به لحاظ نظامی، گروههای تروریستی و نیز اپوزیسیون سوریه بر روی زمین شکست خوردهاند. در این میان، فقط گروههای کردی سوری در شمال شرق سوریه باقیماندهاند که آنها هم زیر ضربات سهمگین ترکیه روز به روز ضعیفتر میشوند.
با شکست گروههای معارض و تروریستی در سوریه، تقابل میان ایران و اسرائیل در این کشور بیشتر شده و نیروهای اسرائیلی بارها نیروهای ایران یا نیروهای نزدیک به آن را هدف قرار دادهاند. در اثر تشدید فشارهای آمریکا بر ایران، این تنشها ممکن است در سال ۱۳۹۸ به طور محدود ادامه یابد.
ایران و اسرائیل هر دو تمایلی به ورود به یک جنگ تمام عیار ندارند. اما ممکن است در اثر سوء محاسبه، یا اقدام اسرائیل علیه حزب الله لبنان، ایران و اسرائیل وارد یک جنگ محدود شوند. اسرائیل بدون چراغ سبز آمریکا به یک اقدام مخاطره آمیز علیه ایران دست نمیزند. در سال ۲۰۱۲، اسرائیل چندین بار به حمله به تاسیسات هستهای ایران تهدید کرد، اما چون دولت باراک اوباما موافق نبود، هرگز تهدیدش را عملی نکرد. در حال حاضر، هم اسرائیلیها و هم آمریکاییها ترجیح میدهند که بدون استفاده از امکانات نظامی، از طریق فشارهای اقتصادی نظام ایران را به اتخاذ تصمیمات دشوار مجبور کنند یا آن را از درون براندازند.