فرارو- جان بولتون، مشاور امنیت ملی آمریکا، در ظاهر خود را فقط مجری سیاستهای رئیس خود، دونالد ترامپ، معرفی میکند، اما در عمل سیاستهای خود را در چند مورد اجرا کرده است.
به گزارش فرارو، حضور همزمان دونالد ترامپ و جان بولتون در کاخ سفید، برخی تحلیلگران را سردرگم کرده است. در حالی که
بولتون به شخصیتی جنگطلب معروف است، ترامپ مکررا از «جنگهای بیپایان» کشورش در خارج انتقاد کرده و حتی درباره احتمال جنگافروزی بولتون، به شوخی، هشدار داده است. در وهله اول، به نظر میرسد که این تفاوت، قدرت و نفوذ بولتون در کاخ سفید را محدود میکند. اما طبق گزارشهای رسانهای آمریکایی، بولتون به یکی از پرنفوذترین دولتمردان کاخ سفید تبدیل شده است.
زمانی که ترامپ به عنوان رئیسجمهور انتخاب شد، ناظران بسیاری از «دمدمی مزاج» بودن او ابراز نگرانی کردند و بسیاری از اقدامات او، نظیر خروج از چندین توافق بین المللی، را تصمیماتی لحظهای و غریزهای دانستند که بدون تفکر و برنامهریزی قبلی اتخاذ شدهاند. ورود بولتون به کاخ سفید، که آشکارا دیدگاههای جنگطلبانهای در سیاست خارجی دارد، به این نگرانیها دامن زد. به طوری که عده زیادی از تحلیلگران و حتی مقامات سابق آمریکایی درباره احتمال تاثیرگذاری بولتون بر ترامپ در کشاندن آمریکا به جنگی دیگر سخن گفتند. از دیدگاه این دسته از تحلیلگران، ترامپ، که تا قبل از ورود به انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۱۶ از سیاست دور بود، دانشی در زمینه سیاست خارجی ندارد و بنابراین بولتون میتواند سیاست خارجی دلخواه خود را از طریق ترامپ اجرا کند.
در مقابل، حامیان بولتون، معتقدند که او جایگاه خود به عنوان مشاور امنیت ملی را به خوبی میشناسد و در عین ارائه مشورت به ترامپ، هرگز رئیسجمهور را به انجام کاری مجبور نمیکند. خود بولتون هم تلاش میکند خود را مطیع و مجری سیاستهای رئیسجمهور آمریکا معرفی کند. او اخیرا طی گفتگویی با شبکه سیانان گفت: «دیدگاه من مهم نیست.... من تصمیمگیر امنیت ملی نیستم.»
به هر حال، صرفنظر از دیدگاههای موافقان و مخالفان بولتون، او توانسته است در کاخ سفید نفوذ فزایندهای کسب کند. به گونهای که حتی برخی از ناظران او را «بهترین امید» برای محافظت از جهان در برابر غرایز ترامپ میدانند. البته به رغم اینکه بولتون تلاشهای بسیاری انجام داده است، اما در برخی موارد، مانند سیاست آمریکا در کره شمالی، نتوانسته است نظرات خود را بر ترامپ تحمیل کند. با این حال، مقامات متعدد آمریکایی معتقدند بولتون وظایف منصب مشاور امنیت ملی را تغییر داده و جنبه ترکیب و انتقال دیدگاههای دولت توسط مشاور امنیت ملی به رئیسجمهور را کمتر کرده است. بولتون خود را داور آنچه که او معتقد است ترامپ باید بشنود، قرار داده است. علاوه بر این، بولتون، تعداد جلساتی که مقامات بلندپایه شورای امنیت ملی در آنها حاضر میشوند را به حداقل رسانده و بر گزینههایی، که به رئیسجمهور ارائه میشود، نظارت میکند. در برخی موارد، کارشناسان نهادهای دیگر مرتبط با شورای امنیت ملی را تغییر داده و به جای آنها افراد همفکر را منصوب کرده است.
به گفته روزنامه واشنگتنپست، که با چندین مقام ناشناس آمریکایی درباره بولتون گفتگو کرده، رویکرد بولتون در سمت خود و همچنین بیرغبتی رئیسجمهور به خواندن گزارشهای روزانه و مشورت با کارشناسان، به مشاور امنیت ملی قدرت گستردهای در فرآیند تعیین سیاست خارجی آمریکا داده است.
یک مقام بلندپایه کاخ سفید، که به طور نزدیک با بولتون کار میکند، گفت: «او از یک موضع حمایت میکند و سپس دیگران را به چالش میکشد که درباره همان (موضع) با او بحث کنند.»
هرچند که ترامپ نصیحت بولتون درمورد کرده شمالی را نپذیرفته است، اما مشاور امنیت ملی توانسته است در بسیاری از مسائل مهم دیگر، مثل لغو توافقات کنترل تسلیحات و معاهدات چندجانبه، موفقیتهایی به دست آورده است. در دوره حضور بولتون در کاخ سفید، آمریکا از چند توافق بزرگ با ایران و روسیه خارج شد. او اعلام کرده که از دیدگاه آمریکا، دیوان بین المللی دادگستری «مرده» است. در قطع همکاری آمریکا با سازمان ملل هم نقش اصلی بازی کرده و این سازمان را بی کفایت و فاسد توصیف کرده است.
برخی مقامات آمریکایی گفتند ترامپ گاهی اوقات گلایه میکند که بولتون یک سیاست خارجی مستقل را دنبال میکند که همیشه با برنامه «اول آمریکای» دولت همخوانی ندارد. ترامپ، بولتون را هم به خاطر اظهاراتش درباره خاورمیانه و کره شمالی سرزنش کرده و به شوخی به او هشدار داده است که هیچگونه جنگی را آغاز نکند. اما هیچ نشانهای درمورد احتمال تغییر بولتون توسط ترامپ وجود ندارد.
خروج جیم متیس، وزیر سابق دفاع، و جان کلی، رئیس کارکنان کاخ سفید، که با بولتون درگیریهایی داشتهاند، موضع مشاور امنیت ملی را تقویت کرد. با خروج متیس و کلی، از تعداد افرادی که در کنار بولتون میتوانند بر ترامپ تاثیر بگذارند، کمتر شد.
یک مورد که نفوذ بولتون را نشان داد، بحث خروج نیروهای آمریکایی از سوریه بود. ترامپ دستور داد که همه نیروهای کشورش در سوریه - ۲۰۰۰ سرباز- به وطن برگردند. این در حالی بود که قبلا بولتون خروج این نیروها را به خارج شدن نیروهای ایرانی از سوریه مشروط کرده بود. بولتون در سپتامبر گفته بود: «تا وقتی که نیروهای ایران خارج از مرزهای ایران هستند، ما قصد نداریم (سوریه) را ترک کنیم.».
اما بنا به گفته چند مقام بلندپایه دولت آمریکا، ترامپ هرگز موافق نبود که خروج نیروهای آمریکایی از سوریه به خروج نیروهای ایرانی از آنجا مشروط شود. در حال حاضر به رغم دستور صریح ترامپ، برخی گزارشها حاکی از آن است که تعدادی از نیروهای آمریکایی در سوریه باقی خواهند ماند.
بولتون، در ابتدای ورود به کاخ سفید، اول تلاش کرد رابطه خود را با همه کارکنان آنجا تقویت کند و از این طریق نفوذ خود را گسترش دهد. او در بدو ورود به آنجا، به همه دفاتر کارکنان میرفت و به همه میگفت: من به شما گوش میدهم. اما به تدریج رفتار بولتون تغییر کرد. بسیاری از کارکنان شورای امنیت ملی میگویند به ندرت با بولتون صحبت میکنند. یکی از این مقامات درباره تفاوت روش بولتون با سلفش اچ آر مک مستر، گفت: «درِ دفتر او از همیشه باز به همیشه بسته تغییر پیدا کرد.»
همزمان با افزایش تمرکز بولتون بر ایران، کره شمالی و چین، او مقامات ادارات خاورمیانه و آسیا از تغییر داد. یعنی جاهایی که از سیاستهای تقابلیتر حمایت میکند.
از همان روزهای اول، بولتون در دفترش در کاخ سفید، پوشههای اطلاعاتی را بررسی میکند. او که ساعتها قبل از رئیسجمور به دفترش میرود، معمولا درِ دفتر خود را میبندد و روزنامهها و گزارشهای روزانه اطلاعاتی را میخواند. وقتی ترامپ میرسد، بولتون بدو بدو به دفتر رئیسجمهور میرود. یک مقام بلندپایه دولت آمریکا گفت: «اگر در بیرون دفتر او (بولتون) در لابی بایستید، او را میبینید که میدود.»
مضاف بر این، او معمولا با مقامات کلیدی دولت، جلسات چهره به چهره و غیرمکتوب برگزار میکند. به طور هفتگی با مایک پومپئو، وزیر امور خارجه، و پاتریک شاناهان، سرپرست وزارت دفاع، صبحانه میخورد. اما سندی از این جلسات تهیه نمیشود. به همین دلیل، سایر کارشناسان دولت احساس میکنند آنها از این فرآیند بی اطلاع هستند.
برخی جلسات سیاستگذاری، مانند جلساتی که درباره سوریه برگزار شده، در قالب گفتگوهای غیررسمی و کوچک بودند که سازوکاری برای ترکیب دیدگاههای متناقض نداشت؛ و اغلب اینگونه جلسات بلندپایه از جلسات دون پایه جدا هستند. یک مقام سابق که در جلسات سوریه حضور داشته، گفت: «چرخ با موتور مرتبط نیست.» فقدان جلساتی که همه مقامات در آنها حاضر شوند و همچنین بیاعتمادی در زمینه انتقال پیامها به ترامپ توسط بولتون، موجب شده است که برخی مقامات دولتی به دنبال راههای دیگری برای برقراری تماس با رئیسجمهور باشند.
علاوه بر این، بولتون پرسنل شورای امنیت ملی را هم تعدیل کرده و این شورا را از نیروهای وفادار به خود پر کرده است. این تعدیلها در اداره خاورمیانه و شمال آفریقا به طور ویژه زیاد بوده است. به گفته مقامات آمریکا، این اداره در دولت باراک اوباما، ۱۸ کارمند داشت، اما اکنون کارمندان آن تقریبا یک سوم شدهاند.
موریشیو کلاور کارون، مدیر بخش آمریکای لاتین شورای امنیت ملی، که حامی قدیمی تحریمها علیه کوبا است، جایگزین یک افسر کهنهکار سازمان سیا شده است. در مورد ایران، دو کارمند، که از سوی وزارت خرانهداری در شورای امنیت ملی بر تحریمها و مسائل هستهای کار میکردند، شغلشان ادغام شد و شغل جدید - مقابله با تسلیحات کشتار جمعی ایران- به ریچارد گولدبرگ، که تا همین اواخر در اندیشکده بنیاد دفاع از دمکراسیها کار میکرد، سپرده شد. گولدبرگ، از تغییر رژیم ایران از طریق تحریم اقتصادی و فشار دیپلماتیک حمایت میکند.
ویکتوریا کوتس، مشاور ارشد سناتور تد کروز در امور سیاست خارجی، هم توسط بولتون در اداره خاورمیانه شورای امنیت ملی استخدام شده است. بولتون افراد همفکر خود را در شورا جمع کرده است. از جمله این افراد، سارا تینزلی است که به عنوان مدیر ارتباطات استراتژیک این شورا منصوب شده است. پس از اخراج میرا ریکاردل، معاون بولتون، چارلز کوپرمن، به جای او منصوب شده است. کوپرمن در اندیشکده «مرکز سیاست امنیتی» کار میکرد که به ترویج توطئههای ضداسلامی متهم شده است.
بولتون، که در دوره باراک اوباما در اندیشکده «انستیتوی امریکن اینترپرایز» کار میکرد، یکی از سرسختترین سیاستمداران واشنگتن است. او مکررا خواستار بمباران ایران و کره شمالی شده و ظاهرا این امر کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی، را هم تحت تاثیر قرار داده است. به گفته یک مقام کاخ سفید، در نشست ترامپ و کیم در سنگاپور، کیم به بولتون گفته که او در کره شمالی «مشهور» شده و درخواست کرده که با بولتون عکس بگیرد تا وجههاش را نزد تندرویهای رژیم بهتر کند. بولتون در پاسخ به اظهارات کیم جونگ اون، خندیده است.
مشاور امنیت ملی آمریکا همواره تلاش میکند در همه عرصههای تصمیمگیری کاخ سفید نقش داشته باشد. او حتی یک مکالمه تلفنی ترامپ با رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، را استراق سمع کرده است. یک مقام بلندپایه کاخ سفید، که از نزدیک با بولتون کار میکند، او را اینگونه توصیف کرد: «او در مورد ایران یک تندرو است. او میخواهد در هر زمان و همه جا حاضر باشد.» شاید به همین دلیل است که مجله آتلانتیک اخیرا بولتون را «رئیسجمهور دولت پنهان» آمریکا توصیف کرده است.
چند سال دیگه به این مساله پی خواهید برد