صحنه را به نفع چه کسانی خالی میکنید؟ کسانی که نشان دادهاند نه مصلحت را تشخیص میدهند و نه حکمتی در کارشان هست و نه عزت واقعی را پاس میدارند؟ مخالفان دولت و منتقدان شما، در همین یکی دو روز نشان دادند که چگونه میاندیشند و سودای چه اقداماتی را در سر دارند.
یک عضو فراکسیون امید مجلس شورای اسلامی ضمن درخواست از رئیس جمهوری برای عدم پذیرش استعفای وزیر امور خارجه، از ظریف خواست بر استعفای خود اصرار نورزد و ناهماهنگی ایجاد شده در سفر اسد را یک اتفاق خاص تلقی کند نه رویه.
یک عضو فراکسیون امید مجلس شورای اسلامی ضمن درخواست از رئیس جمهوری برای عدم پذیرش استعفای وزیر امور خارجه، از ظریف خواست بر استعفای خود اصرار نورزد و ناهماهنگی ایجاد شده در سفر اسد را یک اتفاق خاص تلقی کند نه رویه.
در نامه الیاس حضرتی خطاب به محمدجواد ظریف آمده است:
«بسمه تعالی
برادر گرامی جناب دکتر محمدجواد ظریف
وزیر محترم امور خارجه جمهوری اسلامی ایران
با سلام و احترام
تصمیم ناگهانی شما برای استعفا از مسئولیت سنگین وزارت امورخارجه، موجی از نگرانی را در میان دوستداران کشور، انقلاب و مردم برانگیخت و در مقابل، باعث خوشحالی محافل صهیونیستی و آمریکایی و افراطیون داخلی شد. واقعیت این است که دوستداران شما، دلایل و فلسفه تصمیم شما را درک میکنند اما نمیتوانند بر درستی آن در این وضعیت صحه بگذارند.
تردیدی نیست که شما در وضعیت کنونی، توانمندترین فردی هستید که به عنوان یک دیپلمات طراز جمهوری اسلامی، مسئولیت مدیریت وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی را برعهده دارید. شما هم جهان و مناسبات حاکم بر آن را به خوبی میشناسید، هم تجربه حضور در مسئولیتهای متعدد حوزه سیاست خارجی را در کارنامه خود دارید، هم با زبان دیپلماتیک و فن گفتگوهای دو و چندجانبه کاملاً آشنایید، هم فردی متدین و معتقد به آرمانهای انقلاب اسلامی هستید، هم مورد اعتماد رهبری و ریاست جمهوری قرار دارید و در یک کلام دقیقاً دیپلماتی هستید که جمهوری اسلامی در این وضعیت نیاز دارد. به همین دلیل باورپذیر نیست که شما در این وضعیت در دولت نباشید و خود را کنار بکشید و صحنه سیاست خارجی را از انسانهایی معتقد و انقلابی و در عین حال توانمند و کارآمد خالی کنید زیرا باور داریم که با کنار رفتن شما، بستر خدمت از بسیاری از این دست نیروها هم گرفته خواهد شد.
جناب دکتر ظریف گرامی
شما حق دارید که شاکی باشید. قرار بود حوزه سیاست خارجی در اختیار وزارت امور خارجه قرار داشته باشد و دیگران از دخالت در این حوزه خودداری کنند. منطقی هم این بود که دیگر مراکز قدرت و بعضی نهادها به عنوان بازوی اجرایی سیاستهای کلان در حوزه سیاست خارجی عمل کنند و هرگز جایگزین وزارت امور خارجه نشوند. قرارمان این بود که دستگاه دیپلماسی کشور به جایگاه واقعی خودش ارتقا پیدا کند و مذاکراتی مانند مذاکرات هستهای را نه شورای عالی امنیت ملی بلکه وزارت امور خارجه پی بگیرد. قرار نبود برخی کانونهای خودسر در حوزه سیاست خارجی وارد عمل شوند و ماجراهایی مثل حمله به سفارت انگلیس و سفارت عربستان را شاهد باشیم. هنوز تلخی آن استقبال تلخ برخی از این محافل دلواپس در فرودگاه از شما را از یاد نبردهایم در حالی که باید مانند یک قهرمان ملی مورد استقبال قرار میگرفتید. در طی این سالها، هزاران پیام آکنده از توهین و اتهام از سوی برخی مراکز خاص علیه شما تولید و در فضای مجازی منتشر شده و کمتر کسی هم از شما در مقابل این ناجوانمردیها دفاع کرده است. همه این موارد و دهها مورد دیگر را ما هم مطلعیم و به شما حق میدهیم که شاکی باشید اما خدمت به انقلاب و مردم و کشور چیزی نیست که به آسانی بشود از آن کنار کشید ولو آن که با مرارتهای فراوانی همراه باشد.
برادر عزیز
صحنه را به نفع چه کسانی خالی میکنید؟ کسانی که نشان دادهاند نه مصلحت را تشخیص میدهند و نه حکمتی در کارشان هست و نه عزت واقعی را پاس میدارند؟ مخالفان دولت و منتقدان شما، در همین یکی دو روز نشان دادند که چگونه میاندیشند و سودای چه اقداماتی را در سر دارند. آنان در داخل هم «متخصص تبدیل دوست به دشمن» هستند و طبیعی است که قادر به یافتن یا ساختن دوستانی در حوزه بینالملل برای ایران اسلامی نباشند. آنان با ذهنیت ساده خود، قادر به درک پیچیدگیهای جهان معاصر نیستند و طبعاً راهحلهایی را مطرح میکنند که عاجز و ناتوان از تأمین منافع ملی است. این جریانها، شما را با تعابیر و اتهاماتی مانند «سازشکار» و «لیبرال» و حتی «خائن» نواختند و در همین روزها حتی خواستار محاکمه شما هم شدهاند آن هم به خاطر اجرای توانمند تصمیماتی که به کل نظام بازمیگردد و شما تنها مجری آن بودهاید و نه تصمیمگیرنده و اگر چنین هم بود باز باید شما را مورد تقدیر و تمجید قرار میدادند که هم درست تصمیم گرفتهاید و هم به خوبی آن را اجرا کردهاید. آنان را باید ریشه بسیاری از مشکلات داخلی و خارجی کشور دانست ولی متأسفانه اکنون از موضع طلبکارانه با همه مسائل مواجه می-شوند. این جریان از درک یک معادله ساده در قضیه برجام هم عاجز است و با تندترین جریانهای جنگ-طلب آمریکایی و صهیونیستی علیه برجام همسو شده است.