bato-adv
کد خبر: ۳۹۲۰۲۴

پارلمان اصلاحات شکست می‌خورد؟

رچه شاید این پارلمان بتواند در برهه انتخابات مؤثر عمل کند؛ اما بعید است با وجود احزاب متعدد به ساختارگرایی حزبی و ارائه راهبرد‌های تئوری‌محور و عمل‌گرا بپردازد. در واقع اگر جریان اصلاحات را محدود به انتخابات کنیم، شاید تشکیل این پارلمان مفید باشد؛ اما اگر اصلاحات را یک جریان اجتماعی با گفتمان فرهنگی بدانیم، بی‌تردید پارلمان اصلاحات نمی‌تواند تمام مشکلات عمیق موجود در این جریان را حل کند و حل آن‌ها نیاز به یک وحدت درونی، ساختاری و واقعی میان احزاب ریشه‌دار اصلاح‌طلب دارد.
تاریخ انتشار: ۱۳:۳۸ - ۰۵ اسفند ۱۳۹۷

پارلمان اصلاحات

تعداد احزاب اصلاح‌طلب به قدری زیاد شده است که شمارش آن‌ها کار دشواری است؛ احزابی که مردم آن‌ها را به‌درستی نمی‌شناسند و مشخص نیست که هدف از تأسیس‌شان چیست و قرار است چه کارکردی داشته باشند؟

به گزارش شرق، این موضوع زمانی به یک بحران تبدیل می‌شود که احزاب ناشناس اصلاح‌طلب پرچم این جریان را بدون داشتن زمینه‌های فکری اصلاحات به دست می‌گیرند و در مقام عمل تنها هدفشان را پیروزی در انتخابات معرفی می‌کنند. اگرچه انتخابات و کسب قدرت سیاسی یکی از مهم‌ترین اهداف احزاب سیاسی است؛ اما کسب قدرت سیاسی با برنامه‌های منسجم حزبی برای دوران پساانتخابات ضروری است و نمی‌توان اولین و آخرین هدف را صرفا انتخابات دانست که اگر این‌گونه باشد، باید قائل به قدرت‌طلبی باشیم.

علاوه‌بر‌این مشکل دیگری که از پس تعدد نامتعارف احزاب اصلاح‌طلب به وجود می‌آید، این است که این احزاب قارچ‌گونه نمی‌توانند به ساختارگرایی حزبی بپردازند؛ یعنی قادر نیستند به طور منظم به کادرسازی، تربیت نیروی انسانی و ارائه راهبرد‌های اجرائی دست بزنند. برخی باور دارند که پارلمان اصلاحات می‌تواند تمام این احزاب را تجمیع کند تا یک صدای واحد سیاسی از جریان اصلاحات شنیده شود. تشکیل این پارلمان تا حدی پیش رفته است که چند روز پیش محمد عطریانفر اعلام کرد که رئیس دولت اصلاحات موافقتش را برای تشکیل آن اعلام کرده است و پیش‌تر شخصیت‌های سرشناس اصلاح‌طلب گفته بودند که به احتمال زیاد تا پایان سال اساسنامه پارلمان اصلاحات تصویب خواهد شد.

گرچه شاید این پارلمان بتواند در برهه انتخابات مؤثر عمل کند؛ اما بعید است با وجود احزاب متعدد به ساختارگرایی حزبی و ارائه راهبرد‌های تئوری‌محور و عمل‌گرا بپردازد. در واقع اگر جریان اصلاحات را محدود به انتخابات کنیم، شاید تشکیل این پارلمان مفید باشد؛ اما اگر اصلاحات را یک جریان اجتماعی با گفتمان فرهنگی بدانیم، بی‌تردید پارلمان اصلاحات نمی‌تواند تمام مشکلات عمیق موجود در این جریان را حل کند و حل آن‌ها نیاز به یک وحدت درونی، ساختاری و واقعی میان احزاب ریشه‌دار اصلاح‌طلب دارد. وقتی هنوز میان افراد اصلاح‌طلب توافقی بر سر موضوع ائتلاف وجود ندارد و برخی آن را ضرورت حفظ حیات سیاسی اصلاحات و برخی دیگر آن را باعث مخدوش‌شدن حیثیت جریان اصلاحات می‌دانند، نمی‌توان انتظار داشت که در پارلمان اصلاحات، به طور ناگهانی یک اتحاد کامل و بی‌نقص به وجود آید. علاوه بر تمام این‌ها اساسا معلوم نیست که وجود احزاب متعدد در قالب جبهه اصلاحات منجر به توسعه سیاسی می‌شود یا نه؟

اگر به نمونه‌های موفق کشور‌های توسعه‌یافته نگاه کنیم، درمی‌یابیم که معمولا در آن‌ها چند حزب محدود، اما پرقدرت وجود دارند که علاوه بر داشتن مانیفست روشن، در صورت پیروزی به خواسته‌های مردم به‌درستی پاسخ می‌دهند؛ بنابراین به نظر می‌رسد صرف تشکیل حزب معیار یک جامعه دموکراتیک نیست؛ بلکه توسعه سیاسی و تقویت جامعه مدنی با ارتقای کیفیت احزاب حاصل می‌شود.

‌انتخابات؛ تنها فایده پارلمان اصلاحات
غلامحسین کرباسچی، دبیر‌کل حزب کارگزاران سازندگی، باور دارد که چندان نمی‌توان حساب مهمی روی پارلمان اصلاحات باز کرد. او در‌این‌باره به «شرق» گفت: «پارلمان اصلاحات تنها در زمان انتخابات می‌تواند مؤثر عمل کند و هیچ تأثیری بر روند احزاب جبهه اصلاحات و انسجام فکری و عملی اصلاحات نخواهد داشت. در حقیقت آنچه تحت عنوان پارلمان اصلاحات مطرح می‌شود، تنها کارکرد انتخاباتی خواهد داشت و چشم‌اندازی بیش‌از‌این برایش نمی‌توان متصور بود».

‌پارلمان شکست‌خورده اصلاحات
محمدعلی ابطحی، عضو مجمع روحانیون مبارز، معتقد است که پارلمان اصلاحات به‌هیچ‌وجه نمی‌تواند معیار سنجش این جریان باشد. او به «شرق» گفت: «تبدیل اصلاحات به یک محیط سازمانی کار درستی نیست؛ خواه آن سازمان پارلمان اصلاحات یا هر چیز دیگری باشد. قابل پذیرش نیست افرادی که شاید اصلا به باور‌های اصلاحات اعتقاد ندارند و تنها با ثبت یک حزب عنوان اصلاح‌طلب را بر خود نهاده‌اند، متولیان یک سازمان به نام پارلمان اصلاحات شوند. آن‌ها نمی‌توانند هدایت‌کنندگان یک جریان فکری عظیم به نام اصلاحات باشند.

اصلاحات یک اندیشه است که در سطح جامعه متبلور شد. قرار بود که اندیشه اصلاحات با محوریت آقای خاتمی عملیاتی شود و در طول زمان خود را به‌روز کند. اصلاحات یک جوهر ثابت دارد و باید آن جوهر حفظ و با مقتضیات روز هماهنگ می‌شد، اما با آنچه امروز رخ داده است رنگ و نشانی از چنین روندی نمی‌بینیم. افرادی بدون شناسنامه خاص سیاسی آمده و با یک ثبت‌نام ساده یک حزب تشکیل داده‌اند و خود را نماد اصلاح‌طلبی می‌دانند. با چنین شرایطی پارلمان اصلاحات از پیش شکست خورده است، زیرا پارلمان باید یک مجموعه انتخابی باشد و در شرایطی که هنوز تحزب در ایران پا نگرفته، نمی‌توان قائل به یک پارلمان واقعی باشیم».

‌تخریب اصلاحات با لباس اصلاح‌طلبی
این فعال سیاسی درباره تعدد احزاب اصلاح‌طلب اظهار کرد: «احزابی در جبهه اصلاحات وجود دارند که اساسا هیچ ربطی به اندیشه اصلاحات ندارند و صدالبته هیچ تأثیری هم در انتخابات نخواهند داشت و نمی‌توانند تعیین‌کننده باشند. من راه نجات اصلاحات را بازگشت به تفکر اصیل اصلاح‌طلبی می‌دانم؛ اگر آن تفکر در جامعه گسترش یابد، جامعه مدنی قوی خواهد شد. بسیاری از احزاب فعلی مؤسسات کسب قدرتند و به همین دلیل است که مردم به اصلاح‌طلبان کنونی اقبال چندانی نشان نمی‌دهند.

روزگاری اصلاحات با محوریت آقای خاتمی پیش می‌رفت، هرچند باور دارم که این جریان نباید قائل به یک فرد باشد، اما به‌هرروی آقای خاتمی در میان اصلاح‌طلبان تعیین‌کننده بودند، اما اکنون عده‌ای با تکیه بر چند دیدار با ایشان خود را اصلاح‌طلب می‌نامند و می‌خواهند این جریان را مصادره کنند. مردم به تفکر اصلاحات رأی دادند و انتظارشان این است که اصلاح‌طلبان در راستای آن تفکر قدم بردارند. تعدادی از افراد اصلاح‌طلب بدون هیچ‌گونه توجهی به آرمان‌های اصلاحات راه خود را رفتند و تنها مترصد کسب قدرت شدند.

حتی به یاد دارم که افرادی با انگیزه‌های تند اصولگرایی آمدند و در لباس اصلاحات حزبی را ایجاد کردند تا در نهایت به جریان اصلاحات لطمه بزنند. چنین سازوکاری قطعا نمی‌تواند نمایانگر جریان اصلاحات باشد». آنچه از پس بحث‌های اخیر می‌توان به دست آورد این است که اصلاحات را نمی‌توان در یک مجمع به نام پارلمان اصلاحات محدود کرد و اگر بناست جریان اصلاحات در خود تغییر اساسی ایجاد کند، لازم است اندیشه‌های اصلاح‌طلبی را احیا کند و آن‌ها را قوام دهد.

اکنون که با تعدد احزاب اصلاح‌طلب مواجهیم باید دانست که تجمیع تمام این احزاب و شناسایی همه آن‌ها به‌عنوان نماد‌های اصلاح‌طلبی میسر نیست، زیرا بعید به نظر می‌رسد که احزاب نوپا و فاقد شناسنامه سیاسی بتوانند مدافعان واقعی جریان اصلاح‌طلبی باشند؛ این در حالی است که به گفته ابطحی، تعدادی از احزاب اصلاح‌طلب معلوم نیست که واقعا اصلاح‌طلب محسوب می‌شوند یا خیر و اینکه آیا می‌توان صرف ادعای اصلاح‌طلب‌بودن و ثبت یک حزب را معیار اصلاح‌طلبی دانست یا نه؟ به‌هرروی مسلم است که شخصیت‌های دیرآشنای اصلاحات باید در درون خود به یک وفاقی برسند تا سرمایه اجتماعی این جریان بیش از پیش لطمه نخورد.

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین