بعد از خودکشی آناهیتا، آرمین او را از مرگ نجات می دهد و به بیمارستان می برد. او سعی می کند آناهیتا را متقاعد کند که خطری از طرف مروارید و اعضای هیئت مدیره آن ها را تهدید نمی کند ولی اگر آناهیتا فرار کند باعث سوء ظن آن ها خواهد شد و آن وقت است که دردسر ایجاد می شود.
آناهیتا آرمین را در جریان محتوای فایل هایی که هک کرده است می گذارد. پرونده هایی مربوط به خرید زمین ها و ساخت شهرک ها و دریافت وام هایی که همگی توسط شرکت انجام می شوند و آن فایل ها سندی است بر فساد داخل شرکت.
آرمین که مدت کوتاهی است پا در دنیای واقعی گذاشته خیلی زود جرات پیدا می کند، او با مروارید دیدار می کند و پیشنهاد کارش را می پذیرد. مروارید از آرمین می خواهد که امنیت شبکه و سایت و حساب های شرکت را برقرار کند. او دلیلش برای اداره شرکت را کم کردن فشار کار از روی همسرش نادر عنوان می کند. آرمین حالا اعتماد به نفس پیدا کرده و احساس قدرت می کند و لحظه به لحظه خود را بیشتر درگیر روابط موجود در شرکت می کند.
هک شدن شبکه موجب به هم ریختن هیئت مدیره شده است و این اتفاقات نادر را بیش از هر کسی نگران و درگیر کرده است. او سعی می کند برای پرویز روانبخش –که ظاهرا رئیس هیئت مدیره ی شرکت است- اوضاع را تحت کنترل جلوه دهد. اما پرویز خشمگین است و در پی انتقام از آناهیتا. بهمن هم که شرایط شرکت و روابط شخصیش با آناهیتا را مشوش و دچار خدشه می بیند، سعی می کند سر از کار آناهیتا در بیاورد.
او از این که آناهیتا قبلا با نادر کار می کرده و با پرویز در ارتباط بوده با خبر است اما در پی گیری مسائل به خاطر رابطه ی عاطفی اش با آناهیتا، عجله نمی کند و جانب احتیاط را رعایت می کند.
آناهیتا که با تماس نادر می فهمد که در خطر است، نمی تواند به هیچ کس جز آرمین اعتماد کند. او آرمین را از تحت تعقیب بودن خودش مطلع می کند و از او کمک می خواهد. آناهیتا به زیرزمین خانه ی آرمین پناه می برد اما یکی از آدم های پرویز او را پیدا می کند ولی قبل از این که دستش به او برسد آرمین خودش را می رساند و با او درگیر می شود و آناهیتا را فراری می دهد...
قسمت دوم سریال نهنگ آبی با ریتم تند و اتفاقاتی که یکی پس از دیگری دنبال می شوند ادامه می یابد. از روابط شخصیت ها با سرعت مناسبی پرده برداشته می شود و کنش ها یکی یکی شکل می گیرند. فریدون جیرانی در حدود چهل دقیقه ی این قسمت هیچ وقتی را تلف نمی کند و هیچ پلان اضافه ای نمی گیرد. همه چیز در راستای پیش برد داستان و ترغیب تماشاگر به پی گیری است.
شکل معرفی روابط افراد هیئت مدیره به مرور به سمتی می رود که ما را با یک مافیا و روابط مافیایی مواجه می کند. چیزی که پیش از این شاهد نمونه ی قابل توجهی از آن در فیلم ها و سریال های ایرانی نبوده ایم.
آرمین مشرقی پس از عمری معمولی زندگی کردن، ناگهان در طول زمان کوتاهی خود را در میان روابط و اتفاقاتی می بیند که پیش از این حتی به آن ها فکر هم نکرده است اما با این وجود واکنش های حساب شده ای نشان می دهد و گلیم خود را از منجلابی که ثانیه به ثانیه بیش تر در آن فرو می رود، به خوبی بیرون می کشد.
از هوشیاری اش وقتی که آناهیتا را به بیمارستان می برد و المشنگه ای که در آن جا به پا می کند تا آناهیتا را از بیمارستان خارج کند تا درگیری فیزیکی اش با کسی که در پی آناهیتا تا زیرزمین خانه اش آمده بود و از پا در آوردنش. هرچند راه تغییرات آرمین از جوانی ساده دل تا قهرمانی ماجراجو به سرعت طی می شود اما این روند و سرعتش قابل درک و پذیرش از آب در آمده است.
اکثر مخاطبان سریال از دو قسمت پخش شده راضی بوده اند و سرعت ورود به ماجراها و اتفاقات هیجان زده به نظر می رسند. همینطور عده ای هم به جز ابراز رضایت اظهار امیدواری می کنند که این ریتم و کشش تا قسمت پایانی هم حفظ شود و این سریال به سرنوشت اکثر سریال های ایرانی دچار نشود.
در میان ناراضیان هم به جز عده ای که به طور کلی ساخته های سینما و تلوزیون ایران را نا امید کننده می دانند و همه چیز را با &فرار از زندان& و &برکینگ بد& مقایسه می کنند، تماشاگران ریز بین و نکته سنجی وجود دارند که حفظ نشدن راکورد مربوط به خودکشی آناهیتا از چشمشان دور نمی ماند.
در پایان قسمت اول تصویر آناهیتا در سرویس بهداشتی کافه نمایش داده شد که رگ دست چپش را زده بود اما در این قسمت در بیمارستان و در ماشین دست راستش را پانسمان کرده بودند. همچنین نکاتی مانند تماسی که ژاله با آرمین گرفت و برای رفتن به شرکت با او قرار گذاشت اما صبح روز بعد دیدیم که آرمین ابتدا به ملاقات مروارید رفت و سپس بدون هیچ توضیحی به تنهایی وارد شرکت شد، برای بسیاری از تماشاگران قابل قبول نیست.
قسمت دوم سریال نهنگ آبی جذاب تر و پر التهاب تر از قسمت قبل دنبال می شود و نه تنها خریداران قسمت اول را از ادامه ی تماشای این سریال پشیمان نمی کند بلکه قطعا موجب می شود که بینندگان دیگری هم به آن ها اضافه شوند. حال باید دید که آیا این جذابیت تا قسمت سی ام ادامه می یابد یا خیر؟