ظریف در مصاحبهای که روز گذشته در روزنامه اطلاعات منتشر شده است، گفته: «در دوران مذاکره هستهای نگرانی ما بیشتر بابت خنجرهایی بود که از پشت میخوردیم». او این مفهوم را با ادبیات متفاوتی پیشتر هم گفته بود، ولی به نظر میرسد اینبار خواسته از لحن تیزتری استفاده کند که کلمه «خنجر» را به کار برده است.
گلایه ظریف از آنها که در داخل علیه او فضا را تخریب میکنند، به برگی از تاریخ چند سال اخیر سیاست خارجی کشور تبدیل شده است.
به گزارش شرق، از آغاز مذاکرات هستهای در دولت یازدهم، این رفتار تخریبی آغاز شده و هر روز به شکلی خود را نشان میدهد؛ یک روز به شکل دلواپس، یک روز با علمکردن بیلبورد در خیابان، یک روز در تظاهراتهای خیابانی با پلاکارد و.... اینسالها هر آنچه به سیاست خارجی کشور ربط داشته، به نوعی عدهای را «برانگیخته» تا در قبال آن موضع بگیرند و عده زیادی از این همیشه «برانگیختگان سیاسی»، پشت میزهایشان در تحریریه رسانههایی نشستهاند که بهوضوح به برخی نهادها یا افراد خاص وابسته هستند، ولی علیه وزیر خارجه کشور و سیاست خارجی موضع میگیرند.
ظریف در مصاحبهای که روز گذشته در روزنامه اطلاعات منتشر شده است، گفته: «در دوران مذاکره هستهای نگرانی ما بیشتر بابت خنجرهایی بود که از پشت میخوردیم». او این مفهوم را با ادبیات متفاوتی پیشتر هم گفته بود، ولی به نظر میرسد اینبار خواسته از لحن تیزتری استفاده کند که کلمه «خنجر» را به کار برده است.
ظریف در این مصاحبه با تأکید بر اینکه «برجام را نباید دستاورد یک دولت، یک گروه یا دستاورد دیپلماسی دانست»، اضافه کرد: برجام دستاورد این ملت با هدایت و حمایتهای رهبری است و دستاوردهای آن خیلی فراتر از اقتصادی است. او با انتقاد از اینکه در این مسئله مهم، یعنی مذاکرات هستهای و برجام، هیچوقت همافزایی داخلی مشاهده نشده است، تصریح میکند: در دوران مذاکره نگرانی ما بیشتر از خنجرهایی بود که از پشت میخوردیم تا خود مذاکره. هیچوقت از دست طرف مقابل به ستوه نیامدیم، اما در طول مذاکره و بعد از آن، در برابر فشارهای داخل واقعا به ستوه آمدیم. معتقدیم اگر اینها نبود، برجام میتوانست در همان دو سال اول اجرا، با وجود همه بدعهدیهای آمریکا و همه کاستیها و ضعفهای اروپا و دیگر کشورها، شرایطی را ایجاد کند که خروج از برجام برای آقای ترامپ بسیار بسیار پرهزینهتر باشد. میتوانستیم در دو سال بعد از برجام، کشور را بسیار غیرقابل تحریمتر از شرایطی کنیم که اکنون هستیم. راه داشت؛ البته راهش نگاه به غرب نبود. راه آن نگاهی جامع به دنیا بود و نیاز اولیهاش این بود که اعلام نکنیم کدام آدم عاقلی میآید در این سرزمین سرمایهگذاری کند؟
هرکسی از یادش برود، محمدجواد ظریف از یاد نمیبرد که از توافق موقت ژنو بازگشت و در تهران گروهی جمع شده بودند در حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی و برای خود عنوان دلواپس را انتخاب کرده بودند و از مذاکره با آمریکا و دیگر کشورها ناراضی بودند؛ کسانی که به طیف فکری مذاکرات پیشین با مدیریت سعید جلیلی نزدیک و معتقد بودند نباید از آنچه در صنعت هستهای به آن دست یافتهایم، حتی ذرهای عقبنشینی کنیم. اما آنها پاسخی برای این نداشتند که پس اساسا برای چه به صنعت هستهای دست یافتهایم؟ وقتی ساخت و دستیابی به بمب هستهای طبق فتوای رهبری حرام اعلام شده است، دستیابی به سطحی از انرژی هستهای اگر پتانسیل کشور برای امتیازگیری از طرف مقابل نیست، پس برای چیست؟ این ماجرا در داخل کشور پایانی نداشت.
تیترهای تند و پر از غضب کیهان که از سالها پیش علیه ظریف بهعنوان حلقه نیویورک مطرح بود، در میانه مذاکرات هستهای آنچنان فشاری به جواد ظریف وارد کرد که او دچار کمردردهای عصبی شد که به صورت خوابیده در پرواز به ژنو رفت و با ویلچر به محل اعلام توافق آورده شد. بیلبوردهای صداقت آمریکایی که مذاکرات را نشان میداد، ولی با مضامینی مانند ترس و ابرقدرتی طرف مقابل و ضعف تیم مذاکرهکننده ایران همراه بود.
در کنار این فشارها، بارها تیم مذاکرهکننده برای ادای توضیح به مجلس فراخوانده میشد، اعضای تیم مذاکره به دلیل جریانداشتن مذاکرات و پرهیز از درز اطلاعات که موجب بهرهبرداری طرف مقابل میشد، مجبور بودند کلی صحبت کنند و در برابر آن، عدهای خاص از نمایندگان مجلس اصرار داشتند باید از جزئیات مذاکرات به آنها اطلاعات داده شود. زمانی که اعضای تیم مذاکره اندکی وارد جزئیات میشدند، تمام صحبتهای آنها در جلسات غیرعلنی به سطح رسانههای مرتبط با این افراد منتشر میشد؛ اتفاقی که بارها و بارها در جریان مذاکرات هستهای تکرار شد و حتی طیفی از این رسانهها در دوران مذاکرات هستهای خبرنگارانی میفرستادند تا این انتقال اطلاعات را به آنها انجام دهد.
جواد ظریف که همیشه از این رفتار و برخوردهای سیاسی دیگر رسانهها با مذاکرات هستهای، برجام و تیم مذاکرهکننده ناراضی بود، در مصاحبه اخیرش با اطلاعات، نیز گفته: «روزنامه باید واقعیات را بگوید و نگاه ملی داشته باشد. تیتر روزنامهها را نگاه کنید: «پرواز هواپیماهای کاغذی بر فراز آسمان انتخابات» یعنی خواستهای ملی ما را در حد یک دعوای انتخاباتی به حضیض کشاندند. ببینید در این مدت چقدر هیئت به ایران آمد. برخی میگویند همه اینها نمایش است. بله، ممکن است کار دولتیها نمایش باشد ولی بازرگان و تاجر هیچ زمانی برای نمایش وارد کشوری نمیشوند. کدام تاجری را دیدید بدون اینکه امیدی به تجارت داشته باشد فقط برای نمایش تجاری به کشوری قدم بگذارد؟ ما را در برابر خارجیها طوری معرفی کردند که انگار برای اهداف کوتاه انتخاباتی وارد این مذاکره میشویم. بهجای آنکه ما را در سطح بالا در مقابل طرف خارجی قرار دهند که از موضع ملی این کار را انجام میدهیم، ما را فرو کاستند به کسی که نیازمند است برای دعوای انتخاباتی. منِ وزیر خارجه از چه زمانی سیاسی و جناحی بودم که اکنون بخواهم باشم؟ اینها واقعیاتی بود که وجود داشت. این واقعیات حتی امروز در شرایطی که در یک جنگ اقتصادی قرار گرفتهایم، تشدید شده است و برخی همان سیاستها و اهداف را دنبال میکنند و این به نظر من کاستی عمدهای است که در آن زمان بوده و اکنون هم هست».
ظریف ادامه میدهد: «آن زمان ممکن بود بگوییم تصویر کاملا روشن نبود، اما اکنون که تصویر کاملا روشن است. روزی نیست که آقای پمپئو به من به اسم حمله نکند. خیال نکنید برای خود حسابی باز کردم ولی آقای نتانیاهو در مجمع عمومی در سخنرانیاش به من حمله میکند. آیا درست است که من همزمان هم توسط نتانیاهو مورد حمله قرار بگیرم و هم توسط دوستان داخل؟ به خاطر حرف واحدی که درباره رژیم صهیونیستی میزنم، همزمان آقای نتانیاهو و دوستان داخل به من انگ دروغگویی میزنند. ببینید ما چقدر منافع ملی را فدای اهداف سیاسی میکنیم». چندی پیش نیز او در گفتگو با روزنامه همشهری، در واکنش به اتهاماتی که به او زده میشود، گفت: «من دارم به نتانیاهو حمله میکنم، شما به من حمله میکنید. دمتان گرم!».
ظریف در ماههای گذشته به دلیل چند اظهارنظرش بهشدت تحت فشار قرار گرفت: نابودی اسرائیل و پولشویی. او گفته بود که «پولشویی یک مشکل در جمهوری اسلامی ایران هم هست». اما مخالفان گفتند ظریف گفته پولشویی یک مشکل گسترده است و آن را به شکل اتهام به نظام درآوردند و تلاش کردند تا از این نمد کلاهی برای خود بدوزند؛ کلاهی که با شایعه استعفای ظریف همراه کردند در حالیکه او برای سفر پنجروزه و پرکاری به هند رفته بود، شایع کردند که او به دلیل ناکامی در برجام استعفا داده است. مشخص نیست که عقل سلیم شایعهساز به این سؤال پاسخ نمیداد که او چرا بعد از استعفا باید به یک سفر کاری پرزحمت برود؟
حمله به جواد ظریف در حالی از دستور کار خارج نمیشود که هنوز در بر همان پاشنه میچرخد؛ همانها که چهار سال پیش نگران ازدسترفتن آنچه عزت جمهوری اسلامی در مذاکره با آمریکاییها بودند، در واکنش به تصویب سیافتی، پالرمو و پیوستن به FATF و هر آنچه نشانه همکاری بینالمللی است، همین خط را دنبال میکنند.
بیتوجه به صدمهای که به سرمایه دیپلماسی کشور میزنند؛ بیتوجه به تبعات تخریب وزیر خارجهای که باید با اقتدار روی میز مذاکره مقابل همتایش بنشیند و بیتوجه به اصل کلی جمهوری اسلامی که رئوس سیاست خارجی در هماهنگی دولت با مقام معظم رهبری تعیین میشود. با این رویکرد باید گفت: جواد ظریف سرباز نظام است و تخریب او معانی بالاتری از تخریب یک وزیر دارد.
این چیزی که اروپا رونمایی کرد یکدهم spv است
و یکصدم آنچه در برجام تعهد کردند
از این باتلاق برجامی خارج شوید
در داخل گرانی فزاینده در خارج تحقیر فزاینده
اگر در داخل با بی کفایتی و رانت مبارزه کنید اکثرمشکلات حل میشود
همیشه طلبکار بمانید